۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

گونتریانیسم (1)


پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین

·       گونتریانیسم به جریان فلسفی ـ تئولوژیکی کاتولیکی اطلاق می شود که در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی در آلمان و اطریش نفوذ عظیمی کسب کرد و نمایندگان آن اثبات نوی آموزش کاتولیکی را برمبنای غیراسکولاستیکی، در مبارزه بر ضد تعالیم خطرناک فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان، وظیفه خود قرار دادند.

1

·       گونتریانیسم با تقویت مجدد کاتولیسیسم در دوره ارتجاع و احیا (رستاوراسیون) پیوند تنگاتنگ داشته است.

2
 برنارد بولزانو (1781 ـ 1848)
کشیش کاتولیکی، ریاضی دان، فیلسوف

·       گونتر ـ مؤسس این مکتب ـ  خود در آغاز از شاگردان بولزانو  بود و بعدها تحت تأثیر محفل رومانتیکی وین، حول هوفباور، اشله گل و مولر، به یکی از پرشورترین مبارزان در راه احیای فلسفه کاتولیکی در آلمان و اطریش بدل شد.

3

·       گونتر در مغایرت با نئواسکولاستیک (که در کشورهای آلمانی زبان، بخصوص در چالش با جنبش غیرارتدوکسی نوسازی (مدرنیزاسیون)، که در رومانتیک، هرمزیانیسم و بویژه گونتریانیسم خودنمائی می کرد، شکل گرفت) احیای مجدد فلسفه کاتولیکی را، بمثابه احیای اسکولاستیک قرون وسطی دیگر امکان پذیر نمی دانست.

·       مراجعه کنید به اسکولاستیک، نئواسکولاستیک، رومانتیک، هرمزیانیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

4

 ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

·       بنظر گونتر، اسکولاستیک زیر ضربات کانت بکلی تار و مار شده و با خطرات ناشی از فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان و بویژه فلسفه پانته ئیستی هگل بر ضد اعتقادات کاتولیکی  تنها زمانی می توان به مقابله مؤثر پرداخت که با این تعالیم بر مبنای دستاوردهای خود آنها و بکمک وسایل فکری خود آنها مبارزه کرد.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر