۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

اخلاقزبان (1)


پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن
برگردان شین میم شین

·       اخلاقزبان به مجموعه وسایل و فرم های بیانی زبانی ـ به معنی وسیع کلمه، به کلیه سیستم علامتی ـ اطلاق می شود که در خدمت کدبندی و انتقال زبانی هنجارها، ایدئال ها و نگرش های اخلاقی قرار دارند و یکی از انگیزش های اخلاقی منطبق با آنها را آماج قرار می دهند.

1

·       اصطلاح «اخلاقزبان» از نقطه نظرهائی باعث سوء تفاهم می شود.

2

·       برای اینکه در واقع زبان اخلاقی خاصی وجود ندارد.

3

·       وسایل تعیین کدبندی و انتقال هنجارها و غیره ی اخلاقی، وسایل زبان عامیانه اند.

4

·       اما در جریان توسعه تاریخی و در روند تمایز پیشرونده حیات معنوی جامعه، وسایل زبانی معینی در اعلام و ترویج سیستم ها و اصول اخلاقی معنای برتری کسب کرده اند.

5

·       واژه ها، اصطلاحات و یا جملات زیر از آن جمله اند:

الف
·        «خوب» 

ب
·       «شریف»

ت
·       «افتخار»

پ
·       «عبادت بجز خدمت خلق نیست!»

ث
·       «او زحمتکش شریفی است!»

ج

·       «از بیت المال مردم باید پاسداری کرد!» و غیره.

6

·       اما جملاتی هم که حاوی اطلاعاتی اند، می توانند در شرایط معینی تأثیر اخلاقی اعمال کنند و به انتقال هنجارها و ارزیابی های اخلاقی بپردازند.

7

·       معضل اصلی اخلاقزبان در عرصه فونکسیون های پراگماتیکی است.


8

·       عرصه فونکسیون های پراگماتیکی کمتر از بقیه ی فونکسیون های زبانی مورد پژوهش قرار گرفته است.

9

·       عرصه فونکسیون های پراگماتیکی، عرصه ای است که فونکسیون های زبانی غیرتوصیفی و علامتی دوباره دستچین  و حذف می شوند.
·       مسائل اخلاقزبانی را می توان در این عرصه جا داد.

·       مراجعه کنید به پراگماتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

10

·       خودویژگی تثبیت و ترویج زبانی اصول اخلاقی در نکات زیر است:

الف

·       در چندگونگی خارق العاده وسایل زبانی عامیانه رایج است.

ب

·       در ناهمگونی خارق العاده وسایل زبانی عامیانه رایج است.

ت

·       در چند معنامندی خارق العاده وسایل زبانی عامیانه رایج است.

11

·       به عنوان مثال، برای دعوت از کسی به پیشه کردن شیوه عمل آگاهانه  مبتنی بر محرکه های درونی می توان طرق زبانی مختلفی را بکار بست:

الف
·       جملات امری:
«باید بپا شویم!»
«خواهی نشوی نابود، به مقاومت و مبارزه بیاندیش!»

ب
·       جملات هنجاری:

«عبادت بجز خدمت خلق نیست!»

ت 
·       جملات مبتنی بر ارزیابی و استدلال:
 
«میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است!»
فردوسی

پ 
·       و وسایل زبانی بیشمار دیگر.
·       گاهی هم از جملات پرسشی استفاده می شود.

12

·       برای انطباق این تنوع با هدف مورد نظر، شیوه های زیر به خدمت گرفته می شوند:

الف
·       تشکیل، تنظیم و تغییر انگیزه ها.

ب

·       نفوذ در باورها و تصمیمگیری های سوبژکتیف، برای تنظیم، قاعده مند سازی، تحریک شیوه رفتار و موضعگیری انسان ها و پیوند دادن آن با کل جامعه.

·       مراجعه کنید به ایدئولوژی، اخلاق (مورال) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  


13

·       وسایل زبانی چند گونه، انعطاف پذیر و تحت شرایطی چند معنامند برای نیل به هدف لازم بوده اند.

14
·       وسایل زبانی محصولات تاریخی اند.

15

·       در همه زبان ها انبوهی از این چنین امکانات بطرق مختلف توسعه داده شده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر