۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (277)


سرچشمه:

صفحه فیسبوک
 شورای نویسندگان و هنرمندان ایران


به مناسبت سالگرد پرواز محمود اعتماد زاده (م. به آذین)

روایتی و سخنی از او:
«راه دو بیش نیست:

یا مزدور و ریزه‌ خوار قدرت بودن، فراغت بى ‌ثمرش را به زیبائى ‌ها آراستن، حق را در پایش قربانی کردن و یا در کنار مردم بودن، امید را در ایشان زنده نگه‌ داشتن، دیدگان شان را به زیبائی و حق گشودن.

 زیرا که زیبائی نیرو است و حق نیرو است، خاصه در زمینهٔ گستردهٔ زشتی و بیدادی که بر مردم مى ‌رود.

اما زیبائی و حق به اعتبار آدمى‌ است.

پس آدمی و همهٔ  آنچه نیاز زندگی او ست، شرط شکفتگی تن و جان او ست، در مرکز ادبیات جای دارد، هسته و مغز زندهٔ آن است.»



میم

«یا مزدور و ریزه‌ خوار قدرت بودن»

1

·       مفهوم «قدرت» مفهومی انتزاعی و نامعین است.
·       قدرت (حکومت) بهتر است که با حاکمیت طبقاتی تصریح شود، تا مشخص گردد.

2

·       قدرت هم می تواند ناشی از حاکمیت توده ای باشد و هم ناشی از حاکمیت اقلیت انگل ضد توده ای.
·       هم حکومت سالوادور آلنده بیانگر قدرت است و هم حکومت پینوچه.

3

·       مزدور و ریزه خوار قدرت توده ای بودن فخر انگیز است.

4

·       امروزه جنبشی اجتماعی موسوم به «اتک» و کاریکاتورهای وطنی از آن نیز مبلغ همین نفی و انکار قدرت بطور کلی اند و عملا قدرت را فقط برای اقلیت حاکم تجویز می کنند و توده ها را از تسخیر قدرت نهی (از منکر) می کنند.
·       آنها همه ضمن اتلاف انرژی اعتراضی توده ها، آب به آسیاب امپریالیسم (طبقه حاکمه) می ریزند.

شورای نویسندگان و هنرمندان

همه ی آن چه که شما رفیق عزیز در باره ی قدرت و ماهیت آن می گویید، در کل روایت و سخن به آذین مستتر است

در ضمن در نظامی که شما داعیه ی آن را دارید توده ها در قدرت اند و نه با قدرت و این مزدوری و جیره خواری نیست.  

·       خیلی ممنون.
·       حق با شما ست.
·       ما هم چنین ادعائی نکرده ایم.
·       به همین دلیل اگر به فرمولبندی ما توجه کنید، با فعل «تصریح» مواجه می شوید:
·       «قدرت (حکومت) بهتر است که با حاکمیت طبقاتی تصریح شود، تا مشخص گردد.»

1

·       اصولا حکومت (قدرت) و حاکمیت دو مقوله متفاوت اند.

الف
·       قدرت با اوتوریته همتراز است. 

·       به آذین به احتمال قوی نمی دانستند. 

·       مادر و یا پدر به عنوان مثال در خانواده اوتورییته (قدرت) دارند.
·       سخنران در مجلس اوتورتیه دارد.
·       بی آنکه حاکمیت داشته باشند.

ب

·       حاکمیت با برخورداری از حاصل کار غیر در رابطه است.

2

·       ما خواستیم تصریح کرده باشیم تا سوء تعبیر و تفسیر پیش نیاید.
·       و گرنه حق با شما ست.

3

·       ضمنا در نظامی که ما داعیه آن را داریم، در قدرت بودن و با قدرت بودن توده ها بر هم انطباق پیدا می کنند و حتی اگر اعضای طبقات دیگر با قدرت توده ها باشند، به هر نیت هم که باشد، برای ما مثبت تر است و بهتر است از آن که به توطئه چینی و جنگ داخلی برخیزند.

علی بیک

حیف از آن استعداد که در حزب بازی ها هم خود هدر رفت وهم چند نسل را ویران کردند.

مترجمی بیکران...

خدا بیامرزد!

·       در رابطه با کامنت حضرت علی بیک:

1
·       حزب چیست؟

2

·       حزب سازمانی است که هر طبقه برای نمایندگی کردن اراده و مطالبات خود تشکیل می دهد:
·       هم برده داران (روم باستان)، هم فئودال ها (قرون وسطی) و هم بورژوازی (عصر جدید) برای دفاع از منافع طبقاتی خود و برای احراز و حفظ قدرت، حزب داشته اند.

3

·       حتی در قرآن با مفهوم حزب و احزاب برخورد می کنیم.

4

·        ادیان هم نوعی حزب بوده اند و همچنان و هنوز هستند.

5

·       هیچ کس اما از واژه فحش واره ی «حزب بازی» حربه ای بر علیه برده داران و اشراف فئودال و بورژوازی نساخته است.

6

اعضائی از حزب توده 
در اوین    
یکی از دانشگاه های بیشمار طبقه حاکمه

·       فقط وقتی نوبت به «بی همه چیزان» مولد همه چیز رسید، حزب به آماج حملات ارتزاق کننده ها از عرق جبین توده ها بدل شد.

7

·       در این حزب بازی کذائی بزعم شما، «بی همه چیزان» شریف ترین و کیمیا واره ترین فرزندان خود را فدا کرده اند.

8

·       از شما چه پنهان، ببرکت همین فداکاری ها ست که تاریخ گامی هر چند کوچک به جلو برداشته است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر