۱۳۹۲ خرداد ۲۹, چهارشنبه

سیری در حماسه داد (50)


اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
(از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367)
سرچشمه
 راه توده  
تحلیلی از شین میم شین

 مسئله اصلی در شاهنامه فردوسی عبارت است از  داد یا بیداد؟
فصل پنجم

 5
تاثیر محیط پرورش شاهان در حکومت
ادامه  

·       ما همین نظر را نه تنها در داستان های شاهنامه، بلکه در تاریخ انبیاء هم می بینیم.

1
·       عیسی مسیح در شرایط ویژه ای به دنیا می آید.

2
·       موسی در کودکی به امواج رود سپرده می شود.

3
·       به قول حافظ:
·       «ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست.»

4

·       فردوسی این گونه داستان ها را اختراع نکرده، بلکه از قصه های خلقی گرفته است.

5

·       با این حال میان شاهنامه فردوسی و اثار دیگر در آن زمان، حتی از این حیث تفاوت آشکاری وجود دارد.

6

·       در مقایسه با تاریخ طبری و عزرثعالبی که نزدیک ترین آثار به شاهنامه اند، به این تفاوت و محتوای این تفاوت می توان پی برد.
7

·       در تاریخ طبری جای داستان تولد فریدون و زندگی دشوار او، زال و کیخسرو خالی است و در مورد اردشیر با وجود شباهت ظاهری، بلحاظ محتوا با شاهنامه تضاد دارد.

8

·       ثعالبی تقریبا همه آنچه را که فردوسی آورده، می آورد، منتهی با معنی و محتوائی دیگر.

9

·       فریدون ثعالبی سختی نمی کشد، بلکه در امن و امان بسر می برد.

10

·       ثعالبی از قصه زال و سیمرغ فاصله می گیرد، محتوای معنوی داستان را درک نمی کند و می نویسد که در آن زمان های ابتدایی از اینگونه احادیث غیرعادی بسیار بود، ولی برای ما اینگونه احادیث جز معجزات پیامبران، قصه های تفننی اند.

11

·       کیخسرو ثعالبی هم سختی نمی کشد، بلکه برعکس در «اکرام و احسان» پرورش می یابد.

12

·       وقتی کیخسرو زاده شد، «پیران به خدمه دستور داد که مواظب او باشند و فرمان داد که بهترین رفاه را برایش فراهم کرده و او را به بهترین وجه پرورش دهند.
·       سپس لحظه مساعدی فرصت جست و به افراسیاب گفت...»

13

·       در بقیه موارد نیز این تفاوت میان فردوسی و ثعالبی مشهود است.

14

·       آندو با دو دید متفاوت به دربار و شاهان می نگرند.

15

·       این تفاوت دید شاید در مورد خاندان ساسانی قبل از سلطنت اشکارتر از بقیه باشد.

16

·       ظاهرا داستان در شاهنامه، تاریخ طبری و عزرثعالبی تقریبا یکی است:
·       بهمن سلطنت را به دخترش می دهد و پسرش ساسان رنجیده می شود و از دربار بیرون می رود و پس از سلطنت اسکندر و اشکانیان، از نسل ساسانیان اردشیر زاده می شود که حکومت ساسانی را بنیاد می نهد.

17

·       اما با وجود این تشابه ظاهری، سه اثر با هم تفاوت محتوائی دارند.
·       برای اینکه در قصه ثعالبی و طبری، خاندان ساسان سختی نمی کشند.

18

·       ساسان پدر اردشیر سرپرست آتشکده استخراست و مادرش از نژاد شاهان فارس.

19

·       بابک اردشیر را در سطح بالایی می پرورد و به حکومت خویش نزدیک می کند:
·       «کودک همچو شاهزاده ای از خاندان شاهی بزرگ شد.»

20

·       طبری این مسئله را که ساسان ـ پسر بهمن ـ پس از نا امیدی از سلطنت، از پدر می رنجد و به شبانی می پردازد، با عبادت مربوط می سازد:
·       ساسان عابد شد و گوسفندی چند داشت که به آن می پرداخت و تازه «مردم این کار را زشت و رسوا دانستند و گفتند ساسان چوپان شده»

21

·       شاید نوشته طبری و ثعالبی بیشتر با وقایع تاریخی انطباق داشته باشند.

22

·       اردشیر ـ سرسلسله ساسانی ـ از خاندان اشرافی بوده که در معبد آناهید استخر مقامی ارجمند داشته اند و خود اردشیر مقام نظامی مهمی داشته که با استفاده از آن مقام، به قبضه قدرت نایل می آید.

23

·       با این حال، فردوسی از میان همه روایات، این روایت را می پسندد که خاندان اردشیر- اگر چه دورا دور از نسل بزرگان بوده اند - خودشان زحمت و سختی کشیده اند و اردشیر از پدری بدبخت و زحمتکش به دنیا آمده است:
·       ساسان ـ پسر بهمن ـ کودکی دارد به نام ساسان:

چو کودک ز خردی به مردی رسید
در آن خـانه جـز بـیـنـوایـی نــدیــد

ز شــــاه نشـــاپور بســــتد گـلـــــــه
که بـودی به کــوه و به هـامون یلـه

هـمی بود یـک چـند چـوپـان شــــاه
بـه کــــــوه و بـیـابــان و آرامـــگاه

24

·       از آن پس تمام خانواده به سختی می زیند و چوپانی و مزدوری می کنند.

25

·       سرانجام، پسر کوچکتر به خدمت بابک که مردی اشرافی است در می آید و چوپان او می شود.
·       فرزندان ساسان:

شـــبانـان بـدنـدی و گـر ســـاربان
همـه ســاله با رنـج و کار گــران

چو کهترپسـر سـوی بابک رسـید
به دشـت اندرون سرشبان را بدید

بـدو گـفـت:
«مــزدورت آیـــد بـکار؟»
کــه ایـدر گـــــذارد به بـد روزگــار

بـپذرفت بـدبخــت را ســـرشــبان
همی داشت با رنـج روز و شـبان

چـو شــد کارگرمـرد و آمـد پســند
شـبان سرشبان گشت بر گوسـفـند

در آن روزگاری هـمی بـود، مــرد
پر از غم دل و تن پر از رنج و درد

26

·       بابک خواب می بیند که فرزند ساسان شاه خواهد شد و ساسان را پیش خود می خواند.

27

·       ظاهر ساسان که تازه به سرشبانی رسیده، به شرح زیر است:

بفـرمود تا سـرشــبان از رمه
بـر بـابک آیـد بـه روز دمــه

بیامـد شــبان پیش او با گلـیم
پر از برف، پشمینه، دل به دو نیم

28

·       این ساسان فردوسی، با ساسان طبری تفاوت دارد که مردم چوپانی او را زشت و رسوا تلقی می کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر