۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

سیری در گلستان سعدی (60)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهارم
(گلستان با ب اول، ص 21 ـ 24) 
تحلیلی از شین میم شین
  
باران که در لطافت طبعش دریغ نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس

·       معنی تحت اللفظی بیت:
·       باران که در طبیعت لطیفش تردیدی نیست، بر باغ و شوره زار به یکسان می بارد، ولی در باغ لاله می روید و در شوره زار خس.
1

·       ملک (و یا در حقیقت سعدی) در این حکم بظاهر درست، اشتباه اسلوبی و نظری جدی دیگری مرتکب می شود.
·       او رویش لاله و خس را تنها و تنها وابسته به آب می داند.

2
·       البته او تقصیری ندارد.
·       شعور انسانی نتیجه انعکاس واقعیت عینی در ضمیر او ست و اسباب انعکاس اوبژکت در سوبژکت، کار نام دارد و ملک و همه درباریان کار را همانقدر خوش دارند که جذام و وبا و حصبه و طاعون را.
·       در روند کار و ببرکت کار است که اوبژکت در ضمیر سوبژکت منعکس می شود.
·       کار حلقه واسط و ضرور میان پراتیک و تئوری است.
·       اگر ملک به جای سعدی، باغبانی دم دستش می بود، می توانست دریابد که علاوه بر آب، جنس و ترکیب زمین و تخم لاله و خس در رویش این یا آن گیاه نقش تعیین کننده و بی چون و چرا دارند.

3

·       آنگاه به این نتیجه می رسید که برای ساختن «کس» از «ناکس» باید شرایط زندگی مادی و معنوی انسان ها را چنان تحول بخشید که پیدایش و تکامل و تکوین انسان نیکخواه و ایدئال فراهم آید.
·       مسئله مورد بحث در این حکایت سعدی یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشری بوده است.

4

·       همین مسئله پانصد سال بعد، در مشاجره نظری میان شیللر و کانت شعله ور خواهد شد، بی آنکه آن دو خردمند بورژوائی قادر به حل آن باشند.

الف
 فریدریش شیللر (1759 ـ 1805)
شاعر، نمایشنامه نویس، مورخ، فیلسوف آلمانی
ویلند، گوته، هردر و شیللر ستاره های چهارگانه جمهوری وایمار محسوب می شوند.

·       شیللر بر آن بوده که برای بنای جامعه ای مطلوب باید هنر و ادبیات به تربیت روحی و اخلاقی انسان ها بپردازد.
·       سوبژکت تاریخساز باید اول خودش بطور بی عیب و نقص ساخته شود، تا بتواند جامعه ای مطلوب و ایدئال بسازد.

ب

 ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

·       کانت، برعکس، بر آن بوده که باید شرایط سیاسی جامعه دگرگون شود، تا زمینه عینی لازم برای پرورش انسان نیکخواه فراهم آید.

5

·       این بدان معنی است که هر دو خردمند بورژوائی دوره روشنگری، بعلل عینی (اوبژکتیف) و سوبژکتیف، یکجانبه می اندیشند.
·       آندو هنوز به دیالک تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف پی نبرده اند.
·       شیللر یکی از عوامل سوبژکتیف را، عامل تربیتی را عمده می کند و دیگری یکی از عوامل اوبژکتیف را، عامل شرایط سیاسی جامعه را.

6

·       راه حل ریشه ای و رادیکال برای این مسئله، یک قرن بعد، از سوی مارکس و انگلس ارائه داده می شود.
·       آنها بر مبنای تز موسوم به «درک ماتریالیستی تاریخ»، کشفی که همتراز کشف آتش بود، راه حل دیالک تیکی ـ ماتریالیستی خود را ارائه می دهند.
·       برای تغییر انسان باید زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی) حاکم در هر جامعه و روبنای ایدئولوژیکی آن جامعه بطرزی رادیکال دگرگون شود:
·       دیالک اوبژکتیف و سوبژکتیف!
·       دیالک تیک مادی و معنوی!
·       طرز زیست و طرز تفکر هر دو باید تحول یابند و تعیین کننده در تحلیل نهائی طرز زیست انسان ها ست.

7

·       برای رویاندن لاله، باید شوره زار را به باغ  تبدیل کرد.
·       سعدی یک سال قبل در بوستان موضع فکری دیگری و بمراتب بهتری دارد.
·       او هنگام نگارش بوستان هنوز معروف نشده بود و لذا رادیکالتر بود:

سعدی

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص 5)

 همانا که در فارس، انشاء من
چو مشک است بی قیمت، اندر ختن.

·       سعدی در دوره ای که هنوز کیسه های زر خوانین و پادشاهان حواله اش نشده بود و موضعگیر هومانیستی تر و به خلق نزدیک تری داشت، خطاب به پادشاه می نویسد:

سعدی
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص 21)

که را شرع فتوی دهد بر هلاک
الا تا نداری ز کشتنش باک

و گر باشد اندر تبارش کسان
پریشان، ببخشای و راحت رسان

گنه بود مرد ستمکاره را
چه تاوان، زن و طفل بیچاره را

·       معنی تحت اللفظی:
·       اگر شریعت بر اعدام کسی فتوا دهد، باکی از قتل او نداشته باش!
·       ولی اگر در خانواده او افراد آشفته حال و پریشانی باشند، آنها را مورد ترحم قرار بده و اسباب آسایش آنها را فراهم آور.
·       اگر مرد ظالم گناهکار بوده، زن و بچه بیچاره اش که گناهی نداشته اند تا به بازخواست کشیده شوند.

·       ظاهرا یک سال قبل از نگارش گلستان، در سال 655 هجری قمری، هنوز از تئوری گوهر و بنیاد خبری نبوده تا حکم اعدام زن و بچه راهزنان صادر شود و «گرگ زاده های» کذائی جان سالم از مهلکه فئودالی بدر می برند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر