۱۳۹۲ خرداد ۳۱, جمعه

چاله ها و چالش ها (275)


رای مردم، رای به تغییرات جدی است
گفتگوی اخبار روز با 
محمد امیدوار
 پیرامون انتخابات و نتایج آن

خسرو گاف

·       هم پرسش ها دقیق و اساسی اند و هم پاسخ ها معقول و رئالیستی (مبتنی بر واقع بینی.)
·       دست مریزاد به مصاحبه گر و مصاحبه شونده.

مهران همایون
جای مردم در تحلیل کجا ست؟

·        افسوس به حزبی با آن سابقه که چنین سخن گویانی دارد.

1

·       این تحلیل بیشتر به «تحلیل» ژونالیست ها شبیه است تا به تحلیل حزب سیاسی چپ و پرسابقه ای.

2
·       جای مردم در معادلات انتخاباتی کجا ست؟

3

·       مگر از حکومت و گروه نظامی ـ امنیتی روش دیگری به جز مهندسی «انتخابات» انتظار می رود؟

4

·       آیا شما فکر می کنید این مردم بازی خورده اند؟
·       پس چه بهتر، بیاید و  با صراحت توده ناآگاه را آگاه کنید!

5

·       موضع گیری ها و بیانیه های به شدت متناقض حزب را ببینید و انتقاد از خود را به صورت جدی انجام دهید و به جای خودستایی و فاکت آوردن از بیانیه های متناقض و شعارهای دهن پر کن، ارتباط خود را با مردم ایران بیشتر کنید تا از ذهنگرایی خلاص شوید.

6

·       به نظر من اگر از این گفتگو شعار ها و خودستایی ها را حذف کنیم، بی اعتقادی عمیق به مبارزه مردم آشکار می گردد.

مسعود بهبودی
نظری بر جمله ای و گذری

(محمد امیدوار)
«ما در ارزیابی شرایط بغرنج و حساس کشور همواره بر این اعتقاد بوده و هستیم که بدون درک و توجه به مبارزه طبقاتی حادی که در جامعه در جریان است، بدون توجه به ساختار طبقاتی حاکمیت و همچنین توان، سطح سازمان یافتگی و نیروی اجتماعی حاضر در صحنه مبارزه نمی توان به پای تحلیل حوادث کشور نشست و با تکیه بر این یا آن شخصیت سیاسی اجتماعی ارزیابی واقع بینانه ای را از وضعیت کنونی به دست داد.»

·       بیایید همین حکم آقای امیدوار را مورد تأمل قرار دهیم:

1

·       این اولا بدان معنی است که وقتی «می توان به پای تحلیل حوادث کشور نشست» که شرایط سوبژکتیف (مبارزه طبقاتی حادی که در جامعه در جریان است، ساختار طبقاتی حاکمیت و همچنین توان، سطح سازمان یافتگی و نیروی اجتماعی حاضر در صحنه مبارزه) درک شود.

2
·       ایده بدی نیست.
·       شرایط سوبژکتیف هر چیز باید هم تعیین و تحلیل شود.

3

·       ایراد مدعی اما این است که نمی داند که شرایط اوبژکتیف تعیین کننده شرایط سوبژکتیف است و بر آن تقدم دارد و گرنه طبقه حاکمه ملی و بین المللی می تواند بدلخواه و با حساب و کتاب، شرایط سوبژکتیف را مانی پولیزه (دستکاری) کند.

4

·       پاسخی که مدعی حزب توده بیچاره به مسئله اساسی فلسفه می دهد، در بهترین حالت، پاسخی ایدئالیستی است:
·       ایشان روح را بر ماده، شعور را بر وجود، شرایط سوبژکتیف را بر شرایط اوبژکتیف مقدم می دانند.

5

·       به همین دلیل، نظر مهران همایون مبنی بر ببینش سوبژکتیویستی (ذهنگرائی) مدعی نه تنها دقیق و درست، بلکه ستایش انگیز است.
·       البته سوبژکتیویسم معرفتی در حزب توده تازگی ندارد.

2
«و با تکیه بر این یا آن شخصیت سیاسی اجتماعی ارزیابی واقع بینانه ای را از وضعیت کنونی به دست داد.»
(محمد امیدوار)

·       فرمولبندی «شخصیت سیاسی اجتماعی» خیلی تق و لق است، شاید منظور مدعی «شخصیت سیاسی و یا اجتماعی» است.
·       چون ایندو با هم فرق دارند.
·       یکی بمراتب وسیعتر و غنی تر از دیگری است.

3

·        اما بی توجهی به شخصیت در تحلیل مسائل، به معنی تخریب دیالک تیک شخصیت و توده (پله خانوف، نیک آیین) و نادیده گرفتن و انکار نقش شخصیت است.

4

·       مدعی اما ضمن تحقیر نظری نقش شخصیت، عملا برای توده حتی تره خرد نمی کند و درست به همین دلیل است که مهران همایون می پرسد که پس توده کجا مانده است؟
·       دور و زمانه بدی است.
·       تمیز دوست از دشمن خیلی دشوار شده.
·       نام ها و عنوان ها دیگر اعتباری ندارند.
·       تقلب، جعل و تحریف در دستور روز است.
·        
منتقد مجازات اخراج
کشف جدید مصاحبه شونده!

·       از چه مقطعی انتخابات سال ۷۶ و پیروزی آقای خاتمی در فرهنگ سیاسی آقای امیدوار تبدیل به حماسه سیاسی شده است؟

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۱ نظر:

  1. ازآنجا که اقای امید وار خودشان را جز ٌ اصلاح طلبهامعربی مینمایند وما میدانیم که آقای خاتمی خودشان فرمودند من یک تدارکچی بودم من در ایران بودم وبرای انتخاشان زیادی فعالیت کردم وایشان قدمی کقبت برنداشتند ودور دوم انتخاب شدنشا ن بازهم نا امید نبودم وبرایشانتبلیغ میکردم ولی باعسبانیت تمام مورد پرخاش قرار میگرفتم بخصوص نسل جوان بسیا عصبانی بودندوآقای امیدوار چطور فراموش کدند که ایشان نتونستند قدم برای مردم بردارند

    پاسخحذف