۱۴۰۳ دی ۸, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (خ) خردگرایی (راسیونالیسم) (۴) (بخش آخر)

   

پروفسور دکتر  مانفرد بور

برگردان

شین میم شین 
 

۵۷

·    در آثار پیروان دکارت، فلسفه راسیونالیستی با نیتی متدئولوژیکی مطرح می شود تا امکان تدوین سیستماتیک هر دانشی را با تبعیت قطعی از یک اصل اساسی بر طبق کتاب درسی هندسه اقلیدسی فراهم آورد.

·     (اسپینوزا، لایب نیتس جوان، ولف)

 

·    مراجعه کنید به اسپینوزیسم

 

اسپینوزیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8261

 

 

۵۸

·    لایب نیتس «حقایق ابدی» همیشه معتبر را که به طور خود به خودی در خرد انسانی جرقه می زنند، به مثابه عالی ترین حقایق الهامی (اینتوئی تیو) قلمداد می کند.

·    حقایق الهامی ئی که از آنها می توان همه چیز را استخراج کرد.

 

۵۹

·    او حقایقی را که فقط یکبار اعتبار پیدا می کنند، «حقایق واقعی» و یا «امکانات اولیه» می نامد.

·     زیرا آنها امکان کلیه استخراج ها را  در بر دارند.

 

۶۰

·    «امکان پذیری» هر مفهوم را می توان به وسیله «تعریف علی» (علتی ـ معلولی) آن باز شناخت.

·    یعنی به وسیله استخراج آن از امکانات اولیه (اپریوری و یا به طور ماورای تجربی) و یا به وسیله شناخت بی واسطه واقعیت آن (اپوستریوری و یا به طور تجربی).

 

۶۱

·    حقایق اپریوریکی یقین به امکان ناپذیری ضد خود را در بر دارند.

·     یقین آنها مبتنی است بر قانون تناقض ممنوع.

 

۶۲

·    حقایق اپوستریوریکی علاوه بر تضمین امکان پذیری خود به کمک واقعیت واقعا موجود، محتاج توضیحات مبتنی بر قانون دلایل کافی اند.

 

۶۳

·    ولف راسیونالیسم دکارت و لایب نیتس را تداوم می بخشد.

 

۶۴

·    او بر آن بوده است که باید هر عرصه واقعیت را هم به کمک دانش اپریوریکی فهم و هم به کمک دانش اپوستریوریکی ادراک در نظر گرفت تا بدین طریق معلوم شود که علوم تجربی هر آنچه را که علوم عقلی از مفاهیم متافیزیکی استخراج می کنند، واقعا نشان می دهند.

 

۶۵

·    با اثر لایب نیتس «نوا اسه»  که پس از مرگش در سال ۱۷۶۵ میلادی منتشر شد، تفاوت های راسیونالیسم و سنسوئالیسم (حسگرائی) از میان برداشته شد:

·    کلیه تصورات ناآگاهانه مادرزاد تلقی شدند، ولی نه تصورات آگاهانه.

 

۶۶

·    هیچگونه حقیقت مادر زاد «بالفعل» و «کامل» وجود ندارد.

 

۶۷

·    حقایق مادر زاد را بر مبنای تأثیر متقابل عناصر احساسی نیز نمی توان توضیح داد.

 

۶۸

·    حقایق مادر زاد به مثابه فرم های ناخواسته تفکر مورد نظر از قبل در ادراک موجود بوده اند و از آنجا وارد خودآگاهی شده اند.

·     یعنی به تصورات روشن و واضح مبدل شده اند و به مثابه

·    چنین تصوراتی مورد شناسائی قرار گرفته اند.  

 

۶۹

·    فعالیت خود روح در به هم پیوستن ادراکات که از سوی حسگرایان رد می شد، توسط لایب نیتس وارد فونکسیون های ادراکی روح می شود.

 

۷۰

·    کانت مجموعه راسیونالیسم موجود را به درجه عالی تری ارتقا می دهد.

 

۷۱

·    لایب نیتس هنوز کردوکار روحی را به مثابه عمل جوهری، امری مشروط می دانست.

 

۷۲

·    کانت کردوکار روحی را برمبنای معرفتی ـ نظری صرف به وسیله متد کریتیسیم خود مورد بررسی قرار داد.

 

۷۳

·    هگل راسیونالیسم را به نقطه اوج و پایانی اش رساند.

 

۷۴

·    او بنا بر سنت راسیونالیسم، سیستم خود را به مثابه سلسله مراتب منطقی مفاهیم تدوین می کند و آن را در وحدت با واقعیت واقعا موجود در نظر می گیرد

·    (وحدت تفکر و وجود).

 

۷۵

·    تئوری شناخت ماتریالیسم دیالک تیکی، گشتاورهای مثبت راسیونالیسم را حفظ کرده و بر راسیونالیسم به مثابه موضعگیری معرفتی ـ نظری غلبه کرده است.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر