درنگی
از
میم حجری
روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنج جستوجوی قافیه نبرم.
معنی تحت اللفظی:
روزی که کبوترهای شاملو و شرکاء پیدا شوند،
سخنان خلایق معنای واحدی کسب می کنند.
معنای هر چه بگویند، «دوستت دارم» می شود.
در نتیجه کسی نیازی به جست و جوی آخرین سخن پیدا نمی کند.
در این روز، آهنگ هر حرف به حیات استحاله می یابد تا شاملو برای سرودن آخرین شعرش دنبال قافیه نگردد.
۱
روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است
شاملو در این جمله دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دوئالیسم سخن و معنا بسط و تعمیم می دهد.
خلایق برای ابلاغ عشق به همدیگر، سخنان به لحاظ فرم متفاوت ولی به لحاظ معنا، واحد می گویند.
یعنی
مفهوم واحدی («دوستت دارم») را به انحا و انواع و اقسام مختلف بر زبان می رانند.
سؤال این است که خلایق در این صورت چه نیازی به مفاهیم و واژه ها دارند.
حکم و جمله و اندیشه «دوستت دارم» را به اشاره ای حتی می توان ابلاغ داشت و شق القمر کرد.
۲
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
معلوم نیست که چرا شاملو از «آخرین» حرف دم می زند؟
چون وقتی معنای هر حرفی «دوستت دارم» باشد،
در این صورت چه تفاوتی بین اولین حرف و آخرین حرف حریف وجود خواهد داشت.
۳
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
معنی این ادعای شاملو چیست؟
منظور از زندگی بودن آهنگ هر حرف («دوستت دارم») چیست؟
آهنگ که نمی تواند زندگی باشد.
معلوم نیست که شاملو به هنگام سر هم بندی کردن این شعر عنقلابی مست و نشئه بوده و یا هشیار.
۴
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنج جستوجوی قافیه نبرم.
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنج جستوجوی قافیه نبرم.
جست و جوی قافیه چه ربطی به آهنگ کذایی هر حرف دارد؟
باز هم چرا شاملو از اخرین شعر دم می زند، وقتی که محتوای شعر و نثر و کنایه و اشاره ای حتی «دوستت دارم» باشد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر