سیری
از
تعریف علمی از فلسفه و خرافه ندارد.
اگرچه خیلی ها خیال می کنند که راسل فیلسوف است.
فرق فلسفه با علم چیست؟
موضوع و مفاهیم هر علم از هر نوع
جزئیات اند:
مثال:
موضوع شیمی اتم است.
موضوع فیزیک کلاسیک مولکول است.
موضوع بیولوژی (زیست شناسی) سلول است.
موضوع فلسفه اما کلیات اند.
خرافات ربطی به فلسفه ندارند.
خرافات یکی از فرم های شعور ویا روح اند.
خیلی از دعاوی خود راسل هم خرافی اند و نه علمی و حقیقی.
نمونه اش همین ادعای او ست
خلایق
دروغی را که به کرات می شنوند،
اسانتر می پذیرند تا حقیقتی را که برای نخستین بار می شنوند.
فرنگی
بشر که جای خود دارد،
سگ و گربه حتی گول دروغ این و آن را نمی خورند.
ضد دیالک تیکی دروغ
راست است و نه حقیقت.
ضد دیالک تیکی حقیقت هم باطل است و نه دروغ.
دلیل دشواری باور به حقیقت
رادیکالیته (علمیت، کلیت، عامیت، ضرورت و ماهیت) حقیقت است.
با شناخت حسی نمی توان به کشف حقیقت نایل آمد.
چون حقیقت در ظواهر امور نیست.
مثال:
شناخت حسی دال بر مسطح بودن زمین است.
مسطح بودن زمین اما ادعایی باطل است،
اگرچه به ظاهر راست است و نه دروغ.
توماس مان:
بشر دوستان
اصلا
تفاوتی بین سیاست و ناسیاست قائل نمی شوند.
ناسیاست اصلا وجود ندارد.
همه چیز سیاست است.
توماس جان
همه چیز که نمی تواند سیاست و همه کاره سیاستمدار باشد.
سیاست تابع حاکمیت طبقاتی است و سیاستمدار، مأمور طبقات حاکمه است.
یعنی
سیاست و سیاستمدار
به ساز حاکمیت طبقاتی و طبقات حاکمه می رقصد.
در دیالک تیک طبقه حاکمه (صاحبان وسایل تولید) و هیئت حاکمه (دولت و مدیریت و سیاست)
نقش تعیین کننده از آن طیقه حاکمه است
ضمن تحقیر و حتی تخریب زنده ها ست.
دلیل درجا زدن و چه بسا فرو رفتن به عوض پیش رفتن هم همین است.
ساعدی
آدم بدی نبوده است.
از فقرا برای معالجه پول نمی گرفته است.
ولی تحفه نطنز هم نبوده است.
بیوگرافی ساعدی را حداقل در نظر بگیرید.
ساعدی از یاران و همکاران و همراهان جلال ال عبا بوده که مبتکر تئوریکی ـ تئولوژیکی ج.ا. به تقلید از واتیکان بوده است
ساعدی
مثل دیگر روانپزشکان
روانی بوده است.
ساعدی دانسته است که صمد در ارس غرق شده است و جلال به گردن ساواک انداخته است.
ولی از این تحریف حقایق توسط جلال جلوگیری نکرده است.
یعنی حقیقت برایش اهمیت نداشته است.
صد سال بعد خواهد گفت که جلال دروغ گفته است
ساعدی مبلغ تروریسم بوده است.
مراجعه کنید
تنها به پنجاه بهار سلام گفت. ۵۰ سال و تمام
کسانی از اهلِ فن وی را پس از هدایت برجستهترین چهرهی ادبیات داستانیی ایران میشناسند
بر مبنای نوشتهی«عزاداران بیل» داریوش مهرجویی «گاو» یکی از آثارِ معتبر سینمای موجِ نو را ساخت. بعدتر ناصر تقوایی «آرامش در حضور دیگران» و مهرجویی «دایره مینا» را بر اساس داستان آشغالدانی وی جلوی دوربین بردند.
از پایهگذاران کانون نویسندهگان در سال ۴۷ بود
پس از انقلابی که خود در شبهای شعر گوته برایش تلاش کرد، تحمل نشد
اگر میماند نه برای هیچچیز دیگر که تعشق به تلخوشی که صوفیانِ به قدرت رسیده امالخبائثش میخواندند هر شب باید تازیانه بر پشتاش شیار میشد
به پاریس پرت شد تا تمام شود. پزشک بود نیک میدانست چهگونه کبدش را جراحی کند تا نفسبُر شود!
آنقدر نوشید تاقلبِ مهربان و طپندهاش و همهی پنجاهسالهگیاش که نیکخواهیی آدمی میجست در صبحگاهی سرد و مهآلود در بیمارستان سنت آنتوان پاریس از حرکت باز ایستد و در پرلاشز آرام گیرد
حرام شد. حرامش کردند
مهدی اصلانی
ساعدی
یکی از مخالفین اکتیو انقلاب سفید بود.
ساعدی
از یاران و همراهان جلال آل عبا بود که مبتکر ج.ا. به تقلید از واتیکان بود
و آثارش کتب بالینی خمینی بودند.
جلال و ساعدی و شاملو و فدائیان و مجاهدین و روحانیت و غیره
انقلاب ضد فئودالی سفید را نفرین زمین جا می زدند و شکستش را تدارک می دیدند.
کوه شان
پس از نعره های گوشخراش
موش زایید
و
فاجعه ادامه دارد
غلامحسین ساعدی سیاستمدار نبود بلکه چهره ای فرهنگی و ادبی و هنری بود که در تامین نیازهای فکری و معنوی جامعه و ارتقاء فکر جامعه در نسل و زمان خود تاثیرات نیکو و ماندگاری گذاشت و بسیار بیشتر از آنکه یک فرد عادی ولو فرهنگی بتواند فکر جامعه را به آینده هدایت میکرد .
گلستان دولت ابادی
ساعدی
به قول خودش در نوجوانی عضو فعال فرقه دموکرات آذربایجان بود و بارها در زمان مصدق بازداشت شده بود.
ساعدی
پس از انقلاب سفید به همکاری و همراهی با دار و دسته جلال ال احمد و بهرنگی و دهقانی (فدائیان فئودالی) می پردازد.
بهترین دوست ساعدی بهروز دهقانی بود.
ساعدی
منتقد انقلاب ضد فئودالی سفید و مبلغ خط مشی آنارشیستی ـ تروریستی فدایی بود.
مراجعه کنید
در این اثر ساعدی
در تئاتر
تماشا کنندگان مرفه تئاتر توسط هنرپیشه های عنقلابی
به مسلسل بسته می شوند.
اگر این شق القمر نیست، پس چیست؟
در اثر دیگری از ساعدی تحت عنوان «ما نمی شنویم»
تبلیغات وسیع دربار پهلوی پس از انقلاب سفید مورد تمسخر قرار می گیرند.
بهترین اثر ساعدی
«اتللو در سرزمین عجایب» است
گاندی جان
فساد
فقط فردی نیست تا از بالا بر ضدش لشگر بکشی.
فساد
سیستماتیک است.
اگر آب رودی آلوده است،
نه به دلیل آلودگی قطرات آب رود،
بلکه به دلیل آلودگی بستر رود است.
به همین دلیل
پیش شرط تطهیر رود
تعویض بستر رود است.
سوبژکت در دیالک تیک سیستم و سوبژکت وجود و معنی دارد
و تابع سیستم است.
سوبژکت ستیزی و سوبژکت پرستی
نشانه نادانی است.
مناسبات تولیدی
حاکمیت طبقاتی
طبقه حاکمه
سیستم اقتصادی ـ جامعتی
باید عوض شود تا فساد مجال رشد و رواج و نشو و نما و سرایت نیابد.
دوره رویارویی ارتجاع و انقلاب
دیری است که سپری شده و گذشته است.
قرن ۲۱
قرن رویارویی های زرگری و الکی و خرکی و خر کنکی بین ارتجاع سرخ و سیاه (از مفاهیم انقلاب سفید) است.
تا چشم کار می کند از انقلاب و انقلابی اثری نیست.
به همین دلیل
طبقه حاکمه ارتجاعی را دیگر کمترین هراسی از انتخابات و انقلابات نیست.
چون نیک بنگری
همه تحمیق می کنند.
فرق ماهوی
بین پوتین و پالان
ترامپ و بایدن
لطان و عردوغان
و
این و آن
نیست
متولد اروپا
اصالت خانوادگی ایرانی
از قوم افغان است
لرستانی
معیار ارزیابی لرهای لرستان چیست؟
این معیارها معیار کیست؟
بشر
موجودی نوعی است.
یعنی تقسیم ناپذیر است
یعنی برابر است.
تنها معیار و مطمئن ترین معیار برای شناخت ماهیت انسان ها و ارزیابی علمی و عقلی آنها
تعلقات طبقاتی است و نه زادگاه و اصل و نسب و شجره فئودالی افراد.
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
روستازادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
اسلام فرهنگ نیست
فرهنگ چیست؟
اسلام
دین است و نه فرهنگ.
اسلام
ضمنا
بهترین دین است:
اسلام
صدها بار بهتر از یهودیت و مسیحیت و زرتشتیت و بودیسم و هندوئیسم و غیره است.
اسلام را فقط از موضع مارکسیستی می توان نقد علمی و انقلابی و نفی دیالک تیکی کرد و نه از موضع انارشیستی و نیچه ئیستی و آته ئیستی و فیزیکی و فاشیستی و غیره
پرهیز از ازدواج
خاص ایران نیست.
پرهیز از ازدواح
در همه کشورهای توسعه یافته رواج دارد.
دلیلش توسعه فکری زنان و رهایش زنان از قید وبندهای فئودالی است.
زنان به آٔدمیت و فردیت و شخصیت خود پی برده اند
و دیگر حاضر به ماشین تتوله کشی (ولید مثل) بودن نیستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر