درنگی
از
میم حجری
چنان ز پند شما ناصحان زمینگیرم
که گر دوباره نصیحت کنید، می میرم
مرا به خویشتن خویش وانهید که من
نه از قبیله ی زهدم ، نه اهل تزویرم
محمد سلمانی
اولا
کسی از شنیدن اندرز نه زمینگیر می شود و نه می میرد.
ثانیا
منظور از اندرز چیست؟
که گر دوباره نصیحت کنید، می میرم
مرا به خویشتن خویش وانهید که من
نه از قبیله ی زهدم ، نه اهل تزویرم
محمد سلمانی
اولا
کسی از شنیدن اندرز نه زمینگیر می شود و نه می میرد.
ثانیا
منظور از اندرز چیست؟
اندرز
فرم محترمانه و محتاطانه انتقاد است
و
انتقاد
نشانه مهر به همنوع است.
کسی از دشمنش انتقاد نمی کند
یعنی به دشمنش اندرز نمی دهد.
سرسخت ترین منتقدان و ناصحان
ننه ها و باباها هستند که عاشقان اصیل فرزندان خویشند.
ننه ها و باباها
هم انتقاد اخلاقی و رفتاری و گفتاری می کنند و هم انتقاد عملی (آب دماغ فرزند خود را پاک می کنند، دکمه پیراهن و کت و شلوارش را می بندند، شیوه متمدنانه نشست و برخاست می آموزند.)
ثالثا
ضد دیالک تیکی زهد که تزویر نیست.
ضد دیالک تیکی تزویر
رو راستی و صراحت و یکرنگی است.
ضد زهد و یا پارسایی
فساد و دامن آلودگی و رندی و بی سر و پایی است و نه تزویر.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر