آن لحظهها جوانی ما بود.
محمد رضا شفیعی کدکنی
آن لحظهها جوانی ما بود
آن لحظهها که روح، در آنها
مثلِ نگاهِ آهوی کوهی
بر دشت و بر گریوه رها بود.
زان لحظهها چهگونه توانیم
جز با درود و تلخیِ بدرود
یاد کرد.
آن لحظهها که خوبترینها
از سالهای عُمرِ خدا بود.
آن لحظهها، جوانیِ ما بود.
پایان
فرق و تفاوت و تضاد پرولتاریا با طبقات اجتماعی دیگر
این است
که
طبقات اجتماعی دیگر
نظر به ماضی دارند
و
حسرتکش ماضی بر باد رفته اند.
پرولتاریا
اما
بیزار از ماضی
و
شیفته آینده
است.
برای اینکه ماضی پرولتاریا
تعریفی ندارد و چنگی به دلش نمی زند:
ماضی پرولتاریا
بردگی با غل و زنجیر و تحقیر و دشنام و شلاق و اعدام است
و
سرواژ (سیستم ارباب ـ رعیتی) با وابستگی زمین واره به اربابان فئودال و روحانی
است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر