۱۴۰۱ آبان ۳, سه‌شنبه

درنگی در شعری از آذر ادیبی (۲)

 

درنگی از میم حجری

 

 آذر ادیبی

عصیان تهی دستان،
که 

نه 

راه 

می جوید 

نه 

از مقصد نشانی.

 

 در این بند آغازین شعر آذر،

خیزش اخیر زنان و جوانان ارزیابی تئوریکی ـ پوئه تیکی می شود:

آذر

بر خلاف همه مدعیان ریز و درشت،

از

عصیان

سخن می گوید و نه از جنبش و انقلاب.

آذر 

از عصیان تهیدستان سخن می گوید.

ما از جن قوری اسلامی کمترین خبری نداریم.

ولی فکر نمی کنیم که عصیان کنونی، عصیان تهیدستان باشد

و

یا

عمدتا

عصیان تهیدستان باشد.

ولی

در هر صورت

سؤال این است که عصیان چیست؟

آذر به این سؤآل ما جواب می دهد:

عصیان تهی دستان،
که 

نه 

راه 

می جوید 

نه 

از مقصد نشانی.

 

معنی تحت اللفظی:

خیزش ناگهانی ـ انفجاری زنان و جوانان

به نظر آذر،

نه

دنبال راه است و نه دنبال نشانی از مقصد است.

 

آذر

عملا

دیالک تیک وسیله و آماج

را

به

شکل دیالک تیک راه و مقصد بسط و تعمیم می دهد

و

از

فقر فکری زنان و جوانان پرده بر می دارد.

 

انفجار ناگهانی زنان و جوانان

را

راسیونالیستی تر و رئالیستی تر از آذر 

نمی توان تئوریزه کرد.

ما با جنون زنان و جوانان سر و کار داریم.

با عصیان زنان و جوانان.

سد سکوت و تحمل و سکون

شکسته است.

ما با سیل زنان و جوانان عاصی سر و کار داریم.

سیلی که هر چه سر «راه» خود می یابد،

بی پروا می روبد و با خود می برد.

طبقه حاکمه

کلافه شده است.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر