میم حجری
ثریا براتی
برای یک تحول سیاسی که آن را انقلاب می‌نامیم، لازم است مردم ابتدا به این دو مرحله از آگاهی برسند:
اولا
چه چیزی را نمی‌خواهند
ثانیا
چه چیزی را به عنوان جایگزین می خواهند.
آره.
انقلاب
یک مفهوم فلسفی است.
انقلاب
یعنی گذار از پله نازل توسعه جامعتی به پله عالی تر توسعه جامعتی
مثلا
گذار از جامعه فئودالی به جامعه سرمایه داری
مثلا
انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب سفید
و
یا
گذار از جامعه سرمایه داری به جامعه سوسیالیستی
مثلا
انقلاب اکتبر
عنگلاب
(ضد انقلاب)
یعنی سقوط از جامعه سرمایه داری به طویله فوندامنتالیسم
مثلا
عنگلاب اسلامی
و
یا
سقوط از سوسیالیسم به طویله اولیگارشیسم
مثلا
عنگلاب روسیه
تسخیر قدرت سیاسی و سرنگونی طبقه حاکمه
هم
برای انجام انقلاب
و
هم
برای انجان عنگلاب
الزامی است.
این بدان معنی است
که
تسخیر قدرت سیاسی و سرنگونی رژیم حاکم
فی نفسه
تعیین کننده
نیست.
انقلاب و عنگلاب
کار توده
است.
در
انقلاب
توده تحت رهبری سوبژکت تاریخ
شق القمر می کند
و
در
عنگلاب
تحت رهبری ضد سوبژکت تاریخ
یعنی
تحت رهبری زباله.
انقلاب
آینده گرا ست
و
به
ترقی و توسعه جامعه
منجر می شود.
عنگلاب
واپسگرا ست،
ماضی گرا ست،
ارتجاعی است،
قصد برگشت به صدر اسلم برده داری را در سر دارد
و
به
سقوط مادی و فکری و فرهنگی و اخلاقی کم و بیش جامعه منجر می شود.
تفاوت انتقام با انقلاب چیست؟
انتقام
واکنش پسیکولوژیکی ـ فردی خودپو و دیمی است.
انقلاب
هجوم آگاهانه توده به عرش اعلی است.
نتیجه انقلاب
برانداختن سیستم ارتجاعی حاکم
و
درانداختن طرح انقلابی نوین
است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر