۱۴۰۱ آبان ۸, یکشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۸۸)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

  

فصل نوزدهم

افکاری راجع به جامعه آتی

 

۱

مارکس در سفر

 

مارکس در نامه ای به انگلس

در ماه سپتامبر سال ۱۸۷۴

از

استراحتگاه کارلزباد

می نویسد:

«سفر با الئانور به اماکن استراحت، به بهبود حال او منجر شده است.

حال من هم خوب است.

ولی بی خوابی کماکان دمار از روزگارم در می آورد.

الئانور و من با انضباط معینی زندگی می کنیم.

ساعت ۶ صبح هر روز

در

سرچشمه های آب معدنی

حاضر می شویم

و

 باید ۷ لیوان نوش جان کنیم.

در فاصله آشامیدن دو لیوان، ۱۵ دقیقه باید راه برویم.

پس از آشامیدن آخرین لیوان

باید یک ساعت راه پیمایی کنیم

و

سرانجام

فنجانی قهوه بنوشیم

و

شامگاهان

قبل از رفتن به تختخواب

یک لیوان آب خنک بنوشیم.

من به آب دستشویی قناعت می کنم.

الئانور

اما

همه روزه

لیوانی ابجو دریافت می کند

و

من به او رشگ می برم.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۳، ص ۱۱۲)

 

سال ها کردوکار عرقریز در رهبری انترناسیونال اول

و

تداوم پیگیر و بی وقفه در تحریر «کاپیتال»

سلامتی مارکس

را

به خطر انداخته بود.

 

به ویژه ریه هایش صدمه دیده بود.

 

پزشک

به مارکس و خویشاوندان

هشدار داده بود.

 

 انگلس

هزینه لازمه را فراهم آورده بود.

 

مارکس ۵۶ ساله

اکنون

با دخترش الئانور

برای اولین بار

به

استراحت درمانی برنامه ریزی شده، آنهم در یکی از بهترین مراکز درمانی اروپا می پرداخت.

 

در این مراکز درمانی

در آن زمان

اقلیت مرفه اروپا قرار ملاقات و دیدار می گذاشتند.

البته نه برای درمان دردی،

بلکه برای پوز دادن و خودنمایی.

 

مارکس

از این آشغال جماعت نفرت داشت

و

از داشتن همراه بیداری همچون دخترش و همصحبتی با دانشمندان و هنرمندانی که در کارلزباد استراحت می کردند،

خشنود بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر