۱۳۹۹ اسفند ۲۲, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۴۱۴)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت هفدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۰)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

چنین گفت مرد حقایق شناس

کز این هم که گفتی، ندارم هراس

 

من از بی زبانی ندارم غمی

که دانم که ناگفته، داند همی

 

معنی تحت اللفظی:

نیکمرد حقیقت شناس گفت:

خدا نیازی به گفتن ندارد.

چون ناگفته همه چیز را می داند.

 

سعدی

 در این دو بیت شعر،

دیالک تیک قهرمان و توده را به دیالک تیک شهید و (۱)  تبدیل می کند.

 

جواب

 

سعدی

در این دو بیت شعر،

دیالک تیک قهرمان و توده را به دیالک تیک شهید و شاهد تبدیل می کند.

 

قهرمان سعدی

هرگز حرفی برای گفتن به توده نداشته است

و گرنه خود را بر سر هیچ و پوچ فدا نمی کرد

و بی اعتنا به بی زبانی خود نمی بود.

 

زبان

اسباب روشنگری

است.

 

زبان در همه اشکال گفتاری و نوشتاری اش صرفنظرناپذیرترین سلاح روشنگری است.

 

تنها قهرمانانواره های نیهلیست اند که نه به زبان نیازی دارند

و

نه به توده.

 تازه اگر از نفرت به توده لبریز نباشند.

 

قهرمان بی شعور در بهترین حالت می تواند رجز بخواند.

 

چنین قهرمانی با جامعه و توده بیگانه است و بیگانگی و از خودبیگانگی او از همین واقعیت امر ریشه می گیرد.

 

بیگانه با جامعه و توده مولد و زحمتکش

نمی تواند از خود بیگانه  نباشد.

 

کامو هم از این رو ست که قهرمان خود را بیگانه تلقی می کند و نام بیگانه به قصه خود می نهد.

 

خودشناسی از معبر دیالک تیک (۲) ـ خودشناسی می گذرد.

 

جواب

 

خودشناسی از معبر دیالک تیک جامعه شناسی ـ خودشناسی می گذرد.

 

جهل قهرمان سعدی نسبت به نیروی لایزال توده مولد و زحمتکش نمی تواند به جهل او نسبت به نیرو و ارزش معنوی خویشتن خویش منتهی نشود و به پوچیگرائی (نیهلیسم)  نینجامد.

 

 

اکنون سعدی خدا را شخصا وارد معرکه می کند و به علم غیب او اشاره می کند.

دیگر مخاطب نیکمرد نه توده، نه ضد دیالک تیکی اشراف بنده دار، فئودال و دربار، بلکه انعکاس (۳)  پادشاهان بزرگ و کوچک، یعنی خدا ست.

 

جواب

 

دیگر مخاطب نیکمرد نه توده، نه ضد دیالک تیکی اشراف بنده دار، فئودال و دربار، بلکه انعکاس آسمانی ـ انتزاعی پادشاهان بزرگ و کوچک، یعنی خدا ست.

 

سعدی شکست ناگزیر نیکمرد را تدارک دیده،

 او را با اندیشه های ارتجاعی اش کفن پوش کرده،

در گور نهاده و به خواندن فاتحه ای بلند برایش آغاز کرده است: 

اگر بینوائی برم ور ستم

گر ام عاقبت خیر باشد، چه غم

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر