۱۳۹۹ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۴۱۹)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت هجدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۵ ـ ۴۶)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

یکی مشت زن، بخت روزی نداشت

نه اسباب شامش مهیا نه چاشت

 

بخت در فلسفه سعدی و حافظ مقوله شگفت انگیزی است که همزمان دیالک تیک ضرورت و تصادف است:

 

الف

بخت می تواند توسط خدا و یا عوامل موهوم الهی، مثلا قضا در روز الست تعیین شود و مثل زلزله

 جبری و ضرور و اجتناب ناپذیر باشد.

 

ب

بخت می تواند حامل گشتاوری از تصادف باشد.

 

پ

بخت می تواند اوبژکت، سوبژکت، سعادت و غیره باشد.

 

ما مثالی برای هر کدام از دیوان حافظ می آوریم:

 

۱

کوکـب بخـت مرا هیچ منجم نشناخت

یا رب از مادر گیتی به چـه طالـع زادم­؟

 

معنی تحت اللفظی:

ستاره اقبال مرا

هیچ منجمی نشناخت

خدایا با چه طالعی تولد یافته ام؟

 

۲

آیین تـقوا ما نیز دانیم

لیکـن چه چاره با بخت گمراه

 

معنی تحت اللفظی:

رسم و آیین پرهیزگاری را ما هم می شناسیم.

چه کنیم که  بخت مان گمراه است.

 

اینجا بخت به مثابه امری مقدر، بنیادی، ازلی و ابدی تلقی می شود.

به همین دلیل

حافظ از چیزها و انسان های  نیک بخت، فرخنده بخت و غیره سخن می گوید.

 

۳

هیچ روئی نشود آینه حجله بخت

مگر آن روی که مالند بر آن سم سمند.

 

معنی تحت اللفظی:

هیچکس خوشبخت نمی شود.

مگر اینکه زحمت کشیده باشد.

 

حافظ در این بیت، بخت را به مثابه چیزی که به طور مشروط قابل حصول و اکتسابی است، مطرح می سازد.

یعنی

نه

 چیزی جبری است و نه چیزی تصادفی.

بلکه

چیزی قانونمند و حساب شده است:

تلاش می ورزی و سعادتمند می شوی.

 

۴

حافظ، تو این سخن ز که آموختی که بخت

تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت؟  

 

معنی تحت اللفظی:

حافظ تو این هنر را از چه کسی آموختی

که

بخت دعا کرد و شعرت را زرین کرد؟

 

حافظ در این بیت، بخت را به مثابه سوبژکت (فاعل) دعانویس مؤثر در کیفیت شعر

 مطرح می سازد.

 

۵

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

 

معنی تحت اللفظی:

ما در این شهر

بخت خود را به محک زده ایم.

چاره ای جز فرار از این شهر نداریم.

 

حافظ در این بیت، بخت را به مثابه پیش شرط پیروزی و موفقیت مطرح می سازد.

 

۶

دیده بخت به افسانه او شد در خواب

کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم؟

 

معنی تحت اللفظی:

تحت تأثیر افسانه خوانی او

بختم خوابید.

کجا ست نسیم عنایت که به بیداری بختم منجر شود.

  

حافظ در این بیت، بخت را به مثابه اوبژکت قابل دستکاری و تغییر مطرح می سازد.

 

۷

در شاهراه دولت سرمد، به تخت بخت

با جام می به کام دل دوستان شدم.

 

معنی تحت اللفظی:

در راه سعادت ابدی با جام می به کام دل دوستان

به سوی تخت بخت رفتم.

 

حافظ در این ابیات، بخت را به معنی سعادت، به طور کلی مطرح می سازد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر