۱۳۹۵ دی ۱۳, دوشنبه

سیری در فرمایشات محمد مجتهدی شبستری (7)


 محمد مجتهد شبستری
(۱۳۱۵ در شبستر)
چرا مراجع تقلید را به مناظره طلبیدم و چرا آنان نیامدند؟
(۰۵ دی ۱۳۹۵)
منبع:
وب ‌سایت شخصی محمد مجتهد شبستری
ویرایش و تحلیل از
ربابه نون  

هنگام آن رسیده که آن مراجع والامقام
از برج عاج خود فروتنانه بیرون آیند، القاب توهم ‌آور را از خود بتکانند
و خود را بالاتر از دیگران به حساب نیاورند
 و به شیوه همه دانشمندان راستین
 در محیط‌ هایی که از هاله ‌های آفت آمیز قداست های موهوم پاک است
مانند دانشگاه‌ های بزرگ کشور
حاضر شوند و روی در روی پرسش‌ کنندگان بنشینند
و شخصاً این مسئولیت اخلاقی را بپذیرند که
 به نقدهای عقلانی و اخلاقی جدی
 که به آراء و افکار و مشی آنها وارد است
پاسخ گویند

·       بهتر است، قبل از بررسی این پیشنهادات (هل  من مبارز) محمد مجتهدی شبستری، به  مفاهیم او در این جمله بپردازیم:

1

 به شیوه همه دانشمندان راستین

·       محمد مجتهدی شبستری با تیر این مفهوم، در آن واحد دو نشان ایده ئولوژیکی مهم می زند:  

الف
·       او اولا این توهم را در ذهن خواننده و شنونده احیا می کند که گویا حوزه های «علمیه» واقعا علمیه اند.
·       او خیال می کند که مراجع تقلید جزمگرا و قرون وسطائی می توانند دانشمندان راستین باشند.

·       محمد مجتهدی شبستری عاجز از تمیز علم از فقه است و نمی داند که فقه و مذهب و شریعت و خرافه، ضد آشتی ناپذیر علم اند.
·       رابطه فقه با علم، فقیه با عالم، بسان رابطه آتش و آب است.  

ب
·       او ثانیا با این مفهوم، هندوانه دانشمند راستین را زیر بغل شخص شخیص خویش می چپاند و حساب خود را از داداش کوچولوی خود و از دیگر اجامر جماران و جمکران جدا می کند.
·       انگار نه انگار که خودش، پرورش یافته همین حوزه های «علمیه» است و تفاوت ماهوی با اجامر جماران ندارد.  

2
در محیط‌ هایی که از هاله ‌های آفت آمیز قداست های موهوم پاک است
مانند دانشگاه‌ های بزرگ کشور

·       محمد مجتهدی شبستری با این مفهوم، چنان وانمود می کند که انگار دانشکده های الهیات از قداست های موهوم جماران و جمکران پاک و مبرا هستند.
·       آدم باید با جامعه خیلی بیگانه باشد که چنین تصوری را به مخیله خود خطور دهد.
·       حتی در زمان شاه، دانش کاه های ایران از هاله های قداست موهوم، پاک و مبرا نبوده اند، چه رسد به حال حاضر که با عنگلابات فکری و فرهنگی، آخرین بقایای نحیف علمیت را از تار و پود جامعه جاروب کرده اند و طویله تمامعیار از کشور ساخته اند.

3
روی در روی پرسش‌ کنندگان بنشینند

·       محمد مجتهدی شبستری با این مفهوم، چندین تحریف آشکار را جامه جمله می پوشاند و به خورد خواننده و شنونده می دهد:

الف
·       او اولا چنان وانمود می کند که انگار سکنه این سامان بی سامان، قومی ژرف اندیش اند و کله ای مملو از سؤال دارند.
·       به همین دلیل سید علی و شرکاء باید از جماران و جمکران بیرون آیند و در دانش کاه های کشور به سؤالات پرسشگران پاسخ دهند.

ب
و شخصاً این مسئولیت اخلاقی را بپذیرند

·       محمد مجتهدی شبستری ثانیا چالش فقهی را، یعنی بحث اسکولاستیکی بر سر جزم ها (دگماتیک اسلامی) را به دم اتیک و اخلاق می بندد.

·       چالش فقهی، چالش تئولوژیکی است.
·       چالش فقهی، فرمی از مبارزه ایده ئولوژیکی ـ اسکولاستیکی است و کمترین ربطی به اتیک و اخلاق ندارد.
·       چالش فقهی، هرمه نویتیک است.
·       چالش فقهی، چالش تفاسیر متفاوت از جزم های مذهبی با یکدیگر است.

پ
به نقدهای عقلانی و اخلاقی جدی
 که به آراء و افکار و مشی آنها وارد است
پاسخ گویند

·       محمد مجتهدی شبستری ثالثا، اختلافات هرمه نویتیکی بر سر جزم های کپک زده ی مذهبی را به عنوان انتقادات راسیونالیستی و مورالیستی (عقلانی واخلاقی)  جا می زند.
·       آدم باید خیلی بی حواس و بی سواد باشد که اختلافات تفسیری از جزم های کپک زده مذهبی را به دم خردگرائی و اتیک و اخلاق ببندد.

·       مراجعه کنید به خرد، اتیک، اخلاق در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ت
و شخصاً این مسئولیت اخلاقی را بپذیرند که
 به نقدهای عقلانی و اخلاقی جدی
 که به آراء و افکار و مشی آنها وارد است
پاسخ گویند

·       محتوای این جمله محمد مجتهدی شبستری، هل من مبارز است.
·       او می خواهد که با آیات عظام به بحث های هرمه نویتیکی خطر کند و شق القمر کند.
·       خامنه ای از تخت خلافت پایین آید و در دانشکده الهیات با محمد مجتهدی شبستری و امثالش بحث کند:

1
·       اولا خامنه ای، دیگر خامنه ای سابق نیست که برای تفسیر  جزم، عزم خود را جزم کند.
·       خامنه ای در رأس جامعه ای قرار گرفته که باید با ساز و برگ فکری و تدبیری صدر اسلام «اداره» شود.

2


·       ثانیا خامنه ای اگر از جماران و جمکران پا بیرون نهد، می تواند در طرفة العینی ترور شود و به جائی انداخته شود که اعراب نی انداخته اند و نینوا نامیده اند و خلایق خر برای زیارت و التماس دعا بدان جا می شتابند و آش و لاش و لاشه می شوند.

ث
و به شیوه همه دانشمندان راستین
 در محیط‌ هایی که از هاله ‌های آفت آمیز قداست های موهوم پاک است
مانند دانشگاه‌ های بزرگ کشور
حاضر شوند و روی در روی پرسش‌ کنندگان بنشینند
و شخصاً این مسئولیت اخلاقی را بپذیرند که
 به نقدهای عقلانی و اخلاقی جدی
 که به آراء و افکار و مشی آنها وارد است
پاسخ گویند

·       سؤال آخر این است که اگر به فرض محال، اجامر جماران به توصیه محمد مجتهدی شبستری عمل کنند و به پرسش های امثال او پاسخ دهند، چه شق القمری در جامعه صورت می گیرد؟

·       تفسیر فئودالی ـ سنتی ـ فوندامنتالیستی از کتاب و سنت هزار و چهارصد سال قبل به تفسیر مدرن مورد نظر محمد مجتهدی شبستری تبدیل می شود؟

·       خامنه ای و جنتی و کوسه و مصباح و مکارم، مهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ می شوند؟

·       جهنم جماران به باغ جنان استحاله می یابد؟

ج

·       محمد مجتهدی شبستری خیال می کند که هرمه نویتیک (تفاسیر متنوع از آیات و احادیث و روایات و اخبار)، مطلقا سوبژکتیو اند.
·       بعید است که او اینقدر حواس پرت باشد و نداند که تعیین کننده، منافع مادی و طبقاتی طبقه حاکمه اند.
·       هرمه نویتیک وسیله ایده ئولوژیکی لازم برای حفظ و توجیه وضع موجود است.

·       بعید است که او نداند که هر تفسیری از هر جزمی در خدمت حفظ و تحکیم و توسعه حاکمیت طبقه حاکمه حی و حاضر است.

·       روحانیت شیعی دیری است که زمامدار امور کشور شده است و فونکسیون ایده ئولوژیکی خود را چه بسا فراموش کرده است.
·       طلاب حوزه های «علمیه» بسان سربازان در خیابان ها مسلحانه رژه می روند.
·       سایه های سایه های خدا (سایه های ظل الله ها)  دیری است که سایه های خدا را دربدر کرده اند و خود، خدا شده اند.


·       گذار از سایه سایه های خدا به خدا صورت گرفته است.

·       به اشاره آخوندی، مردگانی زنده می شوند و از گورهای اوین و ورامین بیرون می آیند و زندگانی شقه شقه می شوند و در برهوت خاوران، طعمه ددان درنده می گردند.

یا رب، روا مدار، گدا، معتبر شود
گر معتبر شود، ز خدا بی خبر شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر