فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین
پیشکش به
دکتر تقی کی منش
( 1303 ـ 1362)
در بهمن 1361
بازداشت و در سال 1362 اعدام شد.
بخش چهارم
پسیکولوژی (روانشناسی)
ادامه
50
·
در تداوم بخشیدن به فلسفه کلاسیک
بورژوائی آلمان، قبل از همه، هربرت، فریز
و بنکه به توسعه فلسفی سیستم های پسیکولوژیکی تعین یافته همت گماشتند، که همزمان
درک دیگری از شعور و شخصیت و درک مته متیزه گشته ممکنه ای از واقعیات امور روانی
ارائه می دادند.
51
·
پاسخ ها به مسئله جسم و روح در هر
دو گروه اول، عمدتا مکانیسیستی بود و در گروه سوم به طرز تأثیر متقابل فرضیه ای،
رنگ عمدتا ایدئالیستی ـ اسپیریتوئالیستی (روحگرائی) داشت.
·
البته بدون اینکه فرم های گذار
نادیده گرفته شوند.
52
·
گشتاور تأسیس واقعی روانشناسی مبتنی
بر علوم طبیعی را می توان در دو نکته زیر مشاهده کرد:
الف
·
اولا در آثار پسیکوفیزیک (1860)
توسط فشنر.
ب
·
ثانیا در تأسیس اولین انستیتوی روانشناسی
آزمایشی در شهر لایپزیگ آلمان، توسط ووندت در سال 1879
53
·
فشنر به فرضیه بندی سختگیرانه ی
توازی (موازی بودن، پاراله لیته) پدیده های روانی و فیزیکی همت گماشت که در قانون
وبر ـ فشنر تبیین یافت:
·
تأثیر تحریک فیزیکی با ادراک تمایز
تحریک روانی پیوند قانونمند دارد.
54
·
چیزهای روانی اما باید به مثابه
زنجیرهای علی خاص خود فهمیده شوند و نه آن سان که ووندت تصریح می کند، به مثابه
چیز های تقلیل پذیر به روابط علی فیزیکی.
55
·
بدین طریق، وظایف فوق الذکر روانشناسی
به طرز تیز تری از یکدیگر متمایز می شوند:
الف
·
روابط قانونمند جهان فیزیکی با
جهان روانی (احساس و تحریک) می بایستی در پسیکوفیزیک (فیزیک روانی) تجزیه و تحلیل شوند.
ب
·
علیت رویداد های پسیکولوژیکی بنیادی،
بویژه علیت رویداد های حسی، تصوری و ترکیبی را فقط می توان با اسلوب پسیکولوژیکی بررسی
کرد.
·
ووندت خیال می کرد که این اسلوب پسیکولوژیکی
را در خودشناسی (انالیز روند های روانی خویشتن خویش) پیدا کرده است.
پ
·
روابط اجتماعی ـ تاریخی را می
بایستی سرانجام در روانشناسی خلق ها بررسی کرد.
56
·
حل مسئله جسم و روح در فرم توازی پسیکولوژیکی
ـ بی کمترین تردید ـ با وحدت مادی جهان در تضاد قرار داشت.
57
·
این دوئالیسم اما این مزیت اسلوبی
را داشت که بررسی مبتنی بر علوم منفردِ روابط پسیکولوژیکیِ را از شر آلودگی های متافیزیکی
خلاص می ساخت.
·
آن سان که بنا بر پیشنهاد هلمن، به
ماتریالیسم اسلوبی منجر می شد که تصویق و نفوذ مته متیکی در روانشناسی را طلب می
کرد و بشدت تقویت می نمود.
·
(هلمن، «تاریخ روانشناسی»، 1967، ص 155)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر