۱۳۹۵ دی ۲۳, پنجشنبه

فراست (هوش) (1)


پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
 پروفسور دکتر ورنفرید مالتوش
برگردان
 شین میم شین

·       معنی تحت اللفظی فراست (هوش)، تفاهم، نظر است.
·       استعداد فکری برای درک ماهیت اشیاء است.

1
·       ماهیت فراست و هوش را می توان با سیبرنتیک و اطلاعتئوری دقیقتر توضیح داد.

2
·       فراست و یا هوشمندی کارآئی های زیرین را دربر می گیرد:

الف
·       تصویر سازی از جهان خارج که ببرکت یادگیری، مورد تصحیح و بهسازی مداوم قرار می گیرد.

ب
·       استعداد گزینش هدفخوانانه اطلاعات و پیوند دادن هدفخوانانه آنها به یکدیگر، تشکیل ثابت ها و ذخیره آنها

پ
·       تشکیل الگوریتم های رفتاری و امتحان این الگوریتم ها از طریق اجرای شان در مدل درونی از جهان برونی.

ت
·       تشکیل الگوریتم ها برای ارزیابی الگوریتم ها و توانائی جایگزین سازی  الگوریتم های ناسازگار باهدف با الگوریتم های بهتر.

ث
·       پیشخوانی اوضاع و احوال آتی جهان خارج از طریق بازسازی تقلیدی آنها در مدل های داخلی.

3
·       روانشناسی سنتی که هنوز تعریف منسجمی از فراست و یا هوش تدوین نکرده، گاه این و گاه آن مشخصه تفکر و رفتار هوشمندانه را (بنا بر مکتب مربوطه در روانشناسی) عمده می کند و بقیه را بی ارج و ارزش قلمداد می کند.


4

·       می توان گفت که عالی ترین فرم فراست (هوشمندی) در تفکر هویریستیکی یافت می شود و مهمترین فرم کاربست فراست و یا هوش، یادگیری است.

·       مراجعه کنید به روانشناسی، دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین، هویریستیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
·       یادگیری عبارت است از اینکه انسان در تأثیر متقابل با محیط زیست اطلاعاتی را دریافت می کند و به مدل درونی خویش می افزاید.

6
·       انسان به مبادله خبر با انسان های هوشمند دیگر می پردازد و برای مبادله اخبار به توسعه سیستم علامتی مبادرت می ورزد که امکان تغییر و تبدیل (مودیفیکاسیون) این اخبار را پدید می آورد که به نوبه خود به توانائی بازسازی، استفاده هدفخوان و تشخیص علائم به مثابه پیش شرط نیاز دارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر