۱۳۹۵ دی ۱۸, شنبه

سیری در جهان بینی شهریار (68 )


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار

 (18)
بیچین اوْستى، سونبول بیچن اوْراخلار
ایله بیل کى، زوْلفى دارار داراخلار
شکارچیلار بیلدیرچینى سوْراخلار
بیچین چیلر آیرانلارین ایچللر
بیرهوشلانیب، سوْننان دوروب، بیچللر

معنی تحت اللفظی:
داس های سنبله چین به هنگامه ی درو
آدمی را به یاد شانه های زلف شانه کن (به یاد روند شانه کردن گیسوان) می اندازد.
به یاد صیادان بلدرچین جو می اندازد.
دروگران عیران شان را، دوغ شان را سر می کشند، چرتی مختصر می زنند، دوباره پا می شوند و به درو کردن ادامه می دهند.

از جمادی مردم و نامی (نمو یابنده، نبات) شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·       مولانا معلوم نیست که چگونه در اعماق قرون وسطی ـ این چنین داهیانه ـ تئوری توسعه مارکسیستی ـ لنینیستی را تبیین می دارد.
·       اگر حکما، فقها و علمای فئودالی از محتوای ماتریالیستی ـ دیالک تیکی ـ الحادی این بیت مولانا خبر داشتند، بی کمترین مکث و تأملی حلق آویزش می کردند.

·       مصراع اول این بیت با خرافه خلقت از نقطه نظرهائی انطباق دارد:
·       در خرافه خلقت، تندیس حوا و آدم را جبرئیل از خاک می سازد.

·       این به چه معنی است؟    

2
از جمادی مردم و نامی (نمو یابنده، نبات) شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·       این بدان معنی است که کریم هم بسان مولانا، برای حوا و آدم، منشاء مادی قائل می شود.
·       چون خاک آمیزه ای از عناصر شیمیائی از سیلیسیوم و کالسیوم و پتاسیوم و آهن و الومینیوم و اکسیژن و غیره است.
·       در مفهوم جماد مولانا هم همه عناصر شیمیائی فوق الذکر تجرید می یابند.

3

·       در تئوری کریم، خاک و آب و کا،ه قبل از حوا و آدم وجود داشته اند.
·       حضرت جبرئیل ـ فرشته مقرب الهی ـ به فرمان خدا، از اختلاط خاک و آب و کاه و غیره، کاهگل و با استفاده از کاهگل، تندیس آدم را می سازد.

·       بدبیاری حوا این بوده که قدری از گل باقی می ماند.
·       جبرئیل دچار مشکل می شود و نمی داند با آن چه کند.
·       ولی دلش هم نمی خواهد که حاصل زحمت خود را یعنی بقایای کاهگل را دور اندازد.
·       در نتیجه از همان بقایای کاهگل، تندیس حوا را می سازد.

·       این به چه معنی است؟ 

4

·       این بدان معنی است که روح (خدا به دست کنیز و یا نوکرش، جبرئیل) با تغییر فرم ماده و یا واقعیت عینی (خاک و آب و کاه) حوا و آدم را یعنی نیای بشریت را می سازد.
·        
·       هگل خواهد گفت:
·       حوا و آدم در نتیجه نفوذ روح در ماده و یا واقعیت عینی (در نتیجه نفوذ اندیشه فرشته نامرئی و غیرمادی یعنی روحی در خاک و آب و کاه)  تشکیل شده اند.

5
·       تعریف فلسفی کار هم همین است:
·       نفوذ روح در ماده و تغییر فرم ماده
·       نفوذ اندیشه در ماده و دگرگون سازی آن
·       پیش سازی مدل حوا و آدم در ذهن و مادیت بخشیدن بدان با خاک و آب و کاه.

·       این به چه معنی است؟    

6

تشکیل کاهگل
اثری از روزبه دلیجانی

·       این بدان معنی است که حضرت جبرئیل، اولین عمله و یا بنا بوده است.
·       اولین پرولتر بوده است.

·       جبرئیل هم بسان عمله چیزی از آن خود ندارد.
·       بی همه چیز است.
·       کنیز و یا نوکر و یا بنده خدا ست که مالک همه چیز است.

·       خدا بسان طبقه حاکمه برده دار دستور می دهد و عمله نامرئی اش، حضرت جبرئیل صلواة الله الیه، دستور او را با صرف نیروی جسمی و روحی (کار مادی و فکری و هنری) جامه عمل می پوشاند.

·       این ضمنا به چه معنی است؟    

7

·       این ضمنا بدان معنی است که حضرت جبرئیل، اولین مجسمه ساز است.
·       اولین تندیس ساز است.
·       اولین هنرمند است.

·       هنرمند هم همین کار حضرت جبرئیل را انجام می دهد:
·       مدل چیزی را در ذهن خود می سازد و بعد با مواد مختلف از چوب  مس و غیره بدان شیئیت (چیز وارگی) می بخشد.
·       به روح نامرئی  موجود در کله اش، مادیت می بخشد. 

8
از جمادی مردم و نامی (نمو یابنده، نبات) شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·       این علاوه بر آن، بدان معنی است که خالق حوا و آدم فقط خود خدا نیست.
·       خالق اندام حوا و آدم حضرت جبرئیل است.
·       تنها کاری که خدا انجام داده، دمیدن روح در کالبد بی روح حوا و آدم بوده است.

·       این به چه معنی است؟ 

9
·       این بدان معنی است که خدا که روح مطلق است، ذره ای از وجود روحی خود را در کالبد حوا و آدم وارد ساخته است.

·       اکنون متوجه می شویم که تشکیل و یا تولید حوا و آدم نتیجه مادیت یابی روح حضرت جبرئیل هنرمند از سوئی و نفوذ روح خدا در کالبد بی روح آندو از سوی دیگر است.
·       حوا و آدم هم مادیت یابی روح (اندیشه و مدل فکری حضرت جبرئیل) از سوئی و هم نتیجه ورود روح الله در کالبد آندو از سوی دیگر است.

10
·       تئوری کریم سرشار از کاستی ها و ناپیگیری ها ست:
·       کریم حتما به این سؤال جوابی ندارد که خاک و آب و کاه چگونه تشکیل شده بودند.؟

·       در نتیجه خواهد گفت که مخلوقات خدا بوده اند.
·       و در جواب به این سؤال که خدا چگونه به خلق اینهمه عنصر شیمیائی که ذکرشان گذشت، نایل آمده است؟
·       خواهد گفت که خدا از نیستی، خاک و آب و کاه را خلق کرده است.
·       ولی از نیستی نمی توان چیزی را خلق کرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر