ادعای
دیالک تیک و بی طرفی در جنگ سوریه
سرچشمه:
نوید نو
تحلیلی از
ربابه
نون
مسعود امیدی
بارها در فضای مباحثات نظری رایج بین دوستان چپ فضای مجازی
مشاهده می شود که
یکی دیگری را متهم به برداشت غیردیالکتیکی
و به عبارت دیگر
برداشت نادرست از دیالکتیک
در تحلیل پدیده ها می کند
و معمولا نیز این اتهامات فاقد توضیح کافی پیرامون چگونگی و
چرایی آن است
که می تواند تداعی کننده تردید در مورد توان تبیین روشن و
شفاف موضوع اتهام از سوی اتهام زننده باشد.
·
مفاهیم مسعود امیدی، تأمل انگیز اند:
الف
در فضای مباحثات نظری
ب
دوستان چپ فضای مجازی
·
ظاهرا در فضای مباحثات نظری،
دوستان چپ فضای مجازی، دور هم نشسته اند، بحث نظری می کنند و شق القمر می کنند.
·
این به چه معنی است و منظور مؤلف
از این مفاهیم چیست؟
1
بارها در فضای مباحثات نظری رایج بین دوستان چپ فضای مجازی
مشاهده می شود که
·
منظور مؤلف از مفهوم «فضای مباحثات
نظری» احتمالا جریان و یا جو هماندیشی های تئوریکی است.
·
منظور او احتمالا «در جریان و یا
در جو هماندیشی های نظری رایج» بین اجامر است.
2
بارها در فضای مباحثات نظری رایج بین دوستان چپ فضای مجازی
مشاهده می شود که
·
منظور مؤلف از مفهوم «دوستان چپ
فضای مجازی»، کسانی اند که در فیسبوک و یا دیگر امکانات انترنتی با هم هماندیشی
نظری دارند، بی آنکه همدیگر را بشناسند.
·
این عدم شناخت شخصی را مؤلف به
احتمال قوی با مفهوم «دوستان فضای مجازی» تبیین می دارد.
3
یکی دیگری را متهم به برداشت غیردیالکتیکی
و به عبارت دیگر
برداشت نادرست از دیالکتیک
در تحلیل پدیده ها می کند
·
منظور مؤلف از «مفهوم» نامفهوم
«برداشت غیر دیالک تیکی در تحلیل پدیده ها»، چیست؟
·
در تحلیل پدیده ها می توان برخورد
دیالک تیکی و یا متافیزیکی داشت و نه برداشت (استنباط، درک) متافیزیکی.
4
یکی دیگری را متهم به برداشت نادرست از دیالکتیک
در تحلیل پدیده ها می کند
·
مفهوم «برداشت نادرست از دیالک
تیک»، درست است.
·
این به معنی عدم درک درست دیالک
تیک است.
·
به معنی دچار خطا بودن در فهم
دیالک تیک است.
·
اما «مفهوم» «برداشت نادرست از
دیالک تیک در تحلیل پدیده ها» جفنگ است.
·
چون در تحلیل پدیده ها، برداشت
درست و یا نادرست از دیالک تیک معنی ندارد.
·
مگر اینکه بحث نه روی پدیده
ها بلکه روی مفهوم «دیالک تیک» و یا روی
دیالک تیک عینی و یا ذهنی باشد.
·
سؤال این است که این علامه های عیرانی،
توان درست اندیشی را اصولا دارند و یا تنها هنری که دارند، تحویل هارت و پورت و
پرت و پلا به همنوع است؟
·
مسعود امیدی احتمالا بهتر از بقیه
است.
·
سؤال فقط این است که چرا درست حرف
نمی زند؟
·
چرا مثلا اندیشه مشخصی از حریفی را
مشخصا به چالش نمی کشد و به افراد انتزاعی حمله ور می شود؟
·
چه می شود اگر بیت شعری را و یا
جمله ای از همنوعی را و یا حتی تحلیل حریفی را بدون هارت و پورت، تجزیه و تحلیل
کند؟
·
آسمان که به زمین نمی آید.
·
آخر، این چه روند و روالی است که
در این خرابه، رواج وسیع دارد؟
5
و معمولا نیز این اتهامات فاقد توضیح کافی پیرامون چگونگی و
چرایی آن است
که می تواند تداعی کننده تردید در مورد توان تبیین روشن و
شفاف موضوع اتهام
از سوی اتهام زننده باشد.
·
این ارزیابی مبتنی بر حدس و گمان
مؤلف هم درست است و هم در مورد خود او معتبر است.
·
ولی همین انتقاد کمرنگ از نحوه
تحلیل همنوع، خود بهتر از هیچ است.
·
البته اگر برای سرخ نگه داشتن صورت
خود به ضرب سیلی بر رخ همنوع نباشد.
·
انگشت گذاشتن بر ضعف همنوع در
زمینه تحلیل متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) و یا بر عدم درک او از متد دیالک تیکی، هم
سواد نظری لازم دارد و هم جسارت مدنی (احسان طبری) و هم شخصیت.
6
·
تپاله ها و زباله های آدم نما اصلا
از همنوعی و یا حتی در خفا از خویشتن خویش انتقاد نمی کنند.
·
آنها خیلی مؤدبانه نظرات همنوع را
ازبر می کنند و بعد به خود او و نه به کس دیگر، مو به مو تحویل می دهند تا نوچه اش
کنند و یا نوچه اش شوند.
·
بدین طریق و با این ترفند در طرفة
العینی صدها رفیق گیر می آورند که کمترین سنخیتی با یکدیگر ندارند.
·
تپاله جماعت و زباله جماعت، به
تنها چیزی که کمترین علاقه ای ندارند، حقیقت عینی است.
7
·
اما همین نقش بازی ها و رنگ عوض
کردن ها دیر یا زود روح و روان خودشان را درهم می کوبد و تخریب می کند.
·
تخریب روح و روان اما فقط در تخریب
روح و روان خلاصه نمی شود.
·
تخریب روحی و روانی و فکری به
تخریب فیزیکی همین اجامر بی هویت و بی شخصیت منجر می شود.
·
تظاهر و تزویر و ریا و بندبازی و ترفند
سازی و نان به نرخ روز خوری،خود متظاهران، مزوران، ریاکاران، بندبازان و ترفند
سازان را بلحاظ جسمی بیمار و ذلیل و زمینگیر می سازد.
·
برای اینکه میان جسم و روح و روان،
نه دیوار قطور دوئالیستی (متافیزیکی) بلکه رابطه دیالک تیکی ناگسستنی برقرار است.
·
قدما به این دیالک تیک عینی، به
برکت تجارب عینی شان وقوف ستایش انگیز
داشته اند و آن را در قالب شعر و شعار و ضرب المثل و پند و اندرز ریخته اند:
عقل
سالم در بدن سالم است.
دیالک
تیک جسم و روح و روان
دیالک
تیک ماده و روح
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر