۱۳۹۵ دی ۲۱, سه‌شنبه

فراماسونری (2) (بخش آخر)


پروفسور دکتر کلاوس ورنر
برگردان
 شین میم شین

·       فراماسونری در آلمان، ببرکت آموزش کانت مبنی بر استقلال قانون اخلاقی بیان کلاسیک خود را کسب می کند، که بمثابه نقطه اوج توسعه ایدئولوژیکی فراماسونری تلقی می شود.

10
·       فراماسونری خود را بلحاظ سازمانی تا عصر حاضر حفظ کرده است.

11
·       فراماسونری با قدرت یابی امپریالیسم با خصومت های بیشماری مواجه شد که نقطه اوج آن در دوره تسلط فاشیسم در آلمان بود.

12
·       فاشیسم آلمان، فراماسونری را بمثابه ابزار سیاست جهانگیرانه یهودی قلمداد کرد و مورد پیگرد قرار داد.

13
·       فراماسونری پس از پایان جنگ جهانی دوم، در کشورهائی که تحت اشغال فاشیسم بودند، بکمک دستگاه های اداری اشغالگر آمریکائی از نو احیا شد.

14
·       فراماسونری حاوی  دو جریان اصلی زیر است:

الف
·       جریان اشرافی ـ مسیحی

ب
·       جریان جمهوری خواه ـ آزاد اندیش

15
·       وجه مشترک دو جریان اصلی فراماسونری عبارت است از آنتی کمونیسم و خصومت آشتی ناپذیر نسبت به طبقه کارگر.

16
·       فراماسونری به همین دلیل، آشکارا به آلت دست ارتجاع بدل شده است.

17
·       فراماسونری توانست بمثابه بخشی از روشنگری در تدارک انقلاب بورژوائی و در خروج بشریت از «طفولیت خود خواسته» (کانت) نقش مترقی بازی کند.
·       اما در قرن نوزدهم به سبب ساختار خشک و تغییر ناپذیرش، بلحاظ تاریخی مرده بود.

·       مراجعه کنید به روشنگری، آنتی کمونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر