پروفسور دکتر
فرانک دپه
دموکراسی و کاپیتالیسم
(تأملاتی در
زمینه رابطه ای مسئله زا)
برگردان میم حجری
فصل
چهارم
بحران
و دموکراسی
·
بحران دموکراسی که امروزه ورد زبان ها ست، در وهله اول،
در رابطه با واپس راندن و واپس ستاندن عناصری از دموکراسی است که ببرکت اجتماعگرائی
دولتی در واپسین ربع قرن بیستم مشروعیت یافته بودند.
1
·
بحران دموکراسی ـ به مثابه بحران سهیم بودن و بحران
مشروع بودن ـ خود را نه فقط در به اصطلاح «دلزدگی مردم از سیاست»، بلکه همچنین در
کاهش ایمان مردم به «طبقه سیاسی و در جذابیت
سمتگیری های ارزشی ضد دموکراتیکی» نمایان می سازد.
2
·
نئولیبرالیسم
ـ قبل از همه ـ عناصری از انتگراسیون اجتماعی را زیر علامت سؤال قرار داد که از سوی
دولت رفاه مدرن به مثابه تأمین های اجتماعی جهانشمول (یونیورسال) و بمثابه حقوق
شهروندی قلمداد می شدند.
3
·
نابرابری اجتماعی و عدم تأمین اجتماعی برای نئولیبرالیسم
بمثابه گشتاورهای ایدئولوژیکی عمل می کنند که به ارتقای راندمان کار فردی و آمادگی
انسان ها به تن در دادن به فرامین بازار تبلیغ می شوند.
4
کولین
کراوچ
مؤلف
کتاب موسوم به پسا دموکراسی
·
بنظر کولین کراوچ، تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی، شرایط
لازم را برای موفقیت این سیاست (سیاست
انحلال طبقه کارگر و ارگان های نمایندگی آن، سندیکاها و احزاب کارگری) پدید آوردند.
5
·
بدین طریق، زیر پای کورپوراتیسم ـ به مثابه فرم سیاسی
مسلط در دموکراسی های دولت های رفاه ـ خالی شد.
6
·
«پسا دموکراسی» ـ به قول کولین کراوچ ـ به «پدیده ای اطلاق می شود
که در آن، قواعد فرمال دموکراسی (انتخابات، پارلمان ها) حفظ می شوند، ولی تناسب
قوا و میزان اختیارات تصمیمگیری به نفع نخبگان اقتصادی تغییر می یابند.
·
مهمترین علت شکست دموکراسی، امروزه در عدم تعادل میان
نقش منافع سرمایه و نقش منافع گروه های اجتماعی جامعه است.
·
این امر سیاست را به میدان یکه تازی مجدد نخبگان متحد
بدل می سازد و آدمی را به یاد دوره های ماقبل دموکراسی می اندازد.»
7
·
به همان اندازه که این تحول صورت می گیرد، به همان
اندازه هم تضادها و میدان های تنش در رابطه دموکراسی و کاپیتالیسم آشکارتر نمایان
می گردد.
8
·
افزایش نابرابری اجتماعی در ابعاد بین المللی تنش هائی
را ایجاد می کند که می توانند برای قدرت نخبگان خطرناک گردند و روندهای بحران
اقتصادی عصر حاضر را شدت بمراتب بیشتری ببخشند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر