جمعبندی از
مسعود بهبودی
حسرت به ماضی، نشانه چیست؟
1
حسرت به ماضی
در هر صورت
حاکی از
ناخشنودی حسرتکش
از
مضارع و یا مستقبل
است.
از امروز یا فردا ست.
2
این ناخشنودی می تواند
به
دلایل عینی (اوبژکتیو)
و یا
ذهنی (سوبژکتیو)
و یا
عینی ـ ذهنی
(اوبژکتیو ـ سوبژکتیو)
باشد.
3
اگر حسرتکش، از طبقات اجتماعی مفتخور و انگل باشد
دلیل حسرتش
«بی فردائی»
او ست.
4
بی فردائی
یعنی
نداشتن دورنمای تاریخی
5
بی فردائی
یعنی
نداشتن ایدئال فرماسیونی ـ اجتماعی ـ اقتصادی بهتر
6
حسرت به ماضی
می تواند در فرم فوندامنتالیسم
بنیادگرایی
(رجعت به ریشه و اصل)
بروز کند:
7
فوندامنتالیسم های مختلف
به
ماضی از دست رفته و دور از دسترس
حسرت می خورند
و
سودای احیای آرزوئی
ولی
محال آن را
در سر می پرورند.
8
فوندامنتالیسم ناسیونال ـ سوسیالیستی
(فوندامنتالیسم فاشیستی)
فوندامنتالیسم یهودی
فوندامنتالیسم سطل ننه ات طلبیستی
فوندامنتالیسم اسلامی
هر کدام حسرت ماضی بر باد رفته ی چند هزار ساله ای را می خورند
و
برای دستیابی به این آرزو و رؤیای محال
از جامعه و جهان،
جهنمی می سازند.
9
حسرت به ماضی
اما
می تواند
علت سوبژکتیو
مثلا
علت معرفتی و نظری
داشته باشد.
یعنی
به سبب فقر فلسفی باشد.
نتیجه نادانی باشد.
نتیجه بی خبری از
قوانین و قانونمندی های عینی هستی اجتماعی
باشد.
10
مولدین و زحمتکشان یدی و فکری
هرگز حسرت ماضی بر باد رفته خود را نمی خورند.
11
چون
ماضی پرولتاریا
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی است
یعنی دوره ای است که پرولتاریا رعیت وابسته به زمین بود.
چیزی در حد گاو و گاو آهن بود.
12
ماضی ماضی تر پرولتاریا
دوره برده داری است.
یعنی دوره ای است
که پرولتاریا
برده گرفتار در غل و زنجیر
بوده است.
چیز واره بوده است.
قابل خرید و فروش بوده است.
13
به همین دلیل
پرولتاریا فقط می تواند به فردا بیندیشد
و
پی ریزی فردای بهتر را طرحریزی کند.
14
فردای پرولتاریا
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیستی ـ کمونیستی است.
فردای پرولتاریا
جامعه برابران ـ خواهران ـ برادران
است.
جامعه مبتنی بر همبستگی است.
همبود مبتنی بر فرمانفرمائی مهر است.
ادامه دارد.
مسعود بهبودی
حسرت به ماضی، نشانه چیست؟
1
حسرت به ماضی
در هر صورت
حاکی از
ناخشنودی حسرتکش
از
مضارع و یا مستقبل
است.
از امروز یا فردا ست.
2
این ناخشنودی می تواند
به
دلایل عینی (اوبژکتیو)
و یا
ذهنی (سوبژکتیو)
و یا
عینی ـ ذهنی
(اوبژکتیو ـ سوبژکتیو)
باشد.
3
اگر حسرتکش، از طبقات اجتماعی مفتخور و انگل باشد
دلیل حسرتش
«بی فردائی»
او ست.
4
بی فردائی
یعنی
نداشتن دورنمای تاریخی
5
بی فردائی
یعنی
نداشتن ایدئال فرماسیونی ـ اجتماعی ـ اقتصادی بهتر
6
حسرت به ماضی
می تواند در فرم فوندامنتالیسم
بنیادگرایی
(رجعت به ریشه و اصل)
بروز کند:
7
فوندامنتالیسم های مختلف
به
ماضی از دست رفته و دور از دسترس
حسرت می خورند
و
سودای احیای آرزوئی
ولی
محال آن را
در سر می پرورند.
8
فوندامنتالیسم ناسیونال ـ سوسیالیستی
(فوندامنتالیسم فاشیستی)
فوندامنتالیسم یهودی
فوندامنتالیسم سطل ننه ات طلبیستی
فوندامنتالیسم اسلامی
هر کدام حسرت ماضی بر باد رفته ی چند هزار ساله ای را می خورند
و
برای دستیابی به این آرزو و رؤیای محال
از جامعه و جهان،
جهنمی می سازند.
9
حسرت به ماضی
اما
می تواند
علت سوبژکتیو
مثلا
علت معرفتی و نظری
داشته باشد.
یعنی
به سبب فقر فلسفی باشد.
نتیجه نادانی باشد.
نتیجه بی خبری از
قوانین و قانونمندی های عینی هستی اجتماعی
10
مولدین و زحمتکشان یدی و فکری
هرگز حسرت ماضی بر باد رفته خود را نمی خورند.
11
چون
ماضی پرولتاریا
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی است
یعنی دوره ای است که پرولتاریا رعیت وابسته به زمین بود.
چیزی در حد گاو و گاو آهن بود.
12
ماضی ماضی تر پرولتاریا
دوره برده داری است.
یعنی دوره ای است
که پرولتاریا
برده گرفتار در غل و زنجیر
بوده است.
چیز واره بوده است.
قابل خرید و فروش بوده است.
13
به همین دلیل
پرولتاریا فقط می تواند به فردا بیندیشد
و
پی ریزی فردای بهتر را طرحریزی کند.
14
فردای پرولتاریا
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیستی ـ کمونیستی است.
فردای پرولتاریا
جامعه برابران ـ خواهران ـ برادران
است.
جامعه مبتنی بر همبستگی است.
همبود مبتنی بر فرمانفرمائی مهر است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر