جمعبندی از
مسعود بهبودی
مغز بزرگسالان چی؟
1
عیرانی ها
دیری است که
خواندن و فهمیدن را
حتی
فراموش کرده اند.
2
امتحانش مجانی است.
3
بحثی کن با حریفی
تا به توان تفکر همنوعت پی ببری.
4
اکنون
فقط جفنگیاتی را از اینجا و آنجا کپی می کنند
و
به اسم خود
به خورد خلایق می دهند
و احسنت و هورا و دسته گل قلابی درو می کنند.
هرچیز که دیگر نباشد، ارزشمند است.
حریف
1
هست و نیست چیزی
تعیین کننده ی اصلی ارج و قرب آن چیز نیست.
2
مگر اینکه کسی
معیار عینی
برای ارزیابی چیزها نداشته باشد.
3
و گرنه
ارج و قرب چیزها
در خود آن چیزها ست.
4
یعنی
ارج و قرب هر چیز
عینی است و نه ذهنی.
اوبژکتیو است و نه سوبژکیو
بت پرست ها که از خدای شان نا امید می شدند
خُردشان می کردند یا نه؟
شاعری
1
بت پرست
اگر بت پرست حقیقی باشد و نه مصلحتی
هرگز نمی تواند بت شکن باشد.
2
بت پرست به بت نیاز دارد
و گرنه
بت پرست نمی شد.
3
قاعدتا کسی باب الحوایج خود را درهم نمی شکند.
4
اگر بت پرستی
ـ احیانا ـ
بت خود را بشکند، بت دیگری می سازد.
5
نفی
همیشه معین است
و
نه نامعین.
6
یعنی پیش شرط نفی هر چیزی
داشتن پیشاپیش بدیل برای آن است.
7
ابراهیم هم که بت شکست،
بدیلی (الترناتیوی)
برای بت تراشید:
8
او هم بت دیگری تراشید.
بتی انتزاعی تراشید.
بتی که بت بت ها بود
صنم الاصنام بود.
9
الله
هم
نام بزرگترین بت بتکده کعبه بود.
10
ترفند محمد این بود
که نام بزرگ ترین و مقتدر ترین بت قبایل عرب را
برای بت انتزاعی خود برگزید.
11
الله
هم در واقع
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همه بت های مادی و انسانی است.
12
الله
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همه اعضای طبقه حاکمه است.
13
اعضای طبقات اجتماعی مختلف
اما
برای رفع نیاز مادی و روحی و روانی خویش
الله طبقه حاکمه را مانی پولیزه می کنند
و آن را به الله طبقاتی خویش استحاله می بخشند.
14
در نتیجه
3
قاعدتا کسی باب الحوایج خود را درهم نمی شکند.
4
اگر بت پرستی
ـ احیانا ـ
بت خود را بشکند، بت دیگری می سازد.
5
نفی
همیشه معین است
و
نه نامعین.
6
یعنی پیش شرط نفی هر چیزی
داشتن پیشاپیش بدیل برای آن است.
7
ابراهیم هم که بت شکست،
بدیلی (الترناتیوی)
برای بت تراشید:
8
او هم بت دیگری تراشید.
بتی انتزاعی تراشید.
بتی که بت بت ها بود
صنم الاصنام بود.
9
الله
هم
نام بزرگترین بت بتکده کعبه بود.
10
ترفند محمد این بود
که نام بزرگ ترین و مقتدر ترین بت قبایل عرب را
برای بت انتزاعی خود برگزید.
11
الله
هم در واقع
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همه بت های مادی و انسانی است.
12
الله
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همه اعضای طبقه حاکمه است.
13
اعضای طبقات اجتماعی مختلف
اما
برای رفع نیاز مادی و روحی و روانی خویش
الله طبقه حاکمه را مانی پولیزه می کنند
و آن را به الله طبقاتی خویش استحاله می بخشند.
14
در نتیجه
الله رعایا با الله اشرافیت بنده دار و فئودال
از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
15
طبقه حاکمه هم چیزی از جنس خدا ست:
همه جا هست و هیچ جا نیست.
در انجام هر کرد و کاری دست دارد،
بی آنکه به دیده بگذرد.
16
نمایندگان طبقه حاکمه را می توان در هیئت
این سیاستمدار و آن کارفرما
این شاعر و آن فیلسوف
این پاسبان و آن جلاد
این نگهبان و آن رمال
دید
ولی خود طبقه حاکمه را هرگز نمی توان دید.
17
طبقه حاکمه هم
بسان الله
انتزاعی است.
در عالم ارواح وجود دارد
و چیزهای انتزاعی نامرئی اند.
18
طنز قضیه هم همین جا ست:
چه بسا حتی خود اعضای طبقه حاکمه
از ماهیت طبقاتی خویش خبر ندارند.
19
یکی از مسائل مهم کشورهای سوسیالیستی
هم همین بود:
اعضای طبقه کارگر از طبقه حاکمه بودن خویش خبر نداشتند.
به همین دلیل
دست به تخریب داوطلبانه حاکیمت طبقاتی خویش زدند.
20
به قول حریفی:
«دو چیز لایتناهی است:
کاینات و خریت آدم ها
در لایتناهیت کاینات شاید بتوان تردید کرد
ولی نه در لایتناهیت خریت آدم ها.»
ادامه دارد.
از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
15
طبقه حاکمه هم چیزی از جنس خدا ست:
همه جا هست و هیچ جا نیست.
در انجام هر کرد و کاری دست دارد،
بی آنکه به دیده بگذرد.
16
نمایندگان طبقه حاکمه را می توان در هیئت
این سیاستمدار و آن کارفرما
این شاعر و آن فیلسوف
این پاسبان و آن جلاد
این نگهبان و آن رمال
دید
ولی خود طبقه حاکمه را هرگز نمی توان دید.
17
طبقه حاکمه هم
بسان الله
انتزاعی است.
در عالم ارواح وجود دارد
و چیزهای انتزاعی نامرئی اند.
18
طنز قضیه هم همین جا ست:
چه بسا حتی خود اعضای طبقه حاکمه
از ماهیت طبقاتی خویش خبر ندارند.
19
یکی از مسائل مهم کشورهای سوسیالیستی
هم همین بود:
اعضای طبقه کارگر از طبقه حاکمه بودن خویش خبر نداشتند.
به همین دلیل
دست به تخریب داوطلبانه حاکیمت طبقاتی خویش زدند.
20
به قول حریفی:
«دو چیز لایتناهی است:
کاینات و خریت آدم ها
در لایتناهیت کاینات شاید بتوان تردید کرد
ولی نه در لایتناهیت خریت آدم ها.»
ادامه دارد.
خریت یک صفت مطلق نیست
پاسخحذفهر کس تا اندازه ای
بعضی : گاهی ،
تا حدودی
اتفاقی ،
یا همیشگی
خر می شوند .
مضمون نقل قول از اینشتین است.
پاسخحذفتوسعه نیروهای مولده مادی (علم و فن و وسایل تولید و نحوه تهیه و استخراج مواد خام اولیه و ثانویه)
سریعتر از توسعه فکری و فرهنگی آدمیان است.
اکنون در آکادمی های علوم
دانشمندان تک بعدی تدریس و تحقیق می کنند.
حتی در آن رشته خاص علمی
پا در گل مانده اند.
در حالیکه از عمر تدوین فلسفه علمی
بیش از 150 سال می گذرد.
در جامعه ما که وضع خیلی وخیم است.
بحث کنید با سران عه زاب و سازمان ها و اساتید و غیره
تا به تجربه شخصی ببینید که فاجعه از چه قرار است.