جفنگیات اجنه در « جهان» جیم و جاک (19)

سرچشمه:

صفحه فیسبوک حوریه

گاف سنگزاد 

زندگی کوتاه است

به زندگی ات عشق بورز

ویلیام شکسپیر

·        جفنگ هم به همین می گویند:

·        برای دعوت کسی به عشق به چیزی، معیاری از کمیت آن چیز سرهم بندی کردن!

1

·        شکسپیر و یا هر کس دیگر که این جفنگیات را به خورد خلایق می دهد، از کوتاهی و درازی (کمیت)  زندگی، معیاری برای عشق بدان و یا نفرت از آن سرهم بندی می کند.

·        بزعم حریف، اگر زندگی نه کوتاه، بلکه دراز می بود، در آن صورت چیزی انزجار انگیز می گشت.

·        این کرد و کار حریف اما به چه معنی است؟

2

·        این کرد و کار حریف بدان معنی است که او دیالک تیک کمیت و کیفیت را تخریب می کند، کیفیت را دور می اندازد و کمیت را مورد تجلیل قرار می دهد و بدتر حتی، کمیت را به درجه معیار ارتقا می دهد.

·        این کرد و کار به معنی خردستیزی و حقیقت ستیزی است.

·        چرا و به چه دلیل؟

الف

·        اولا به این دلیل که در دیالک تیک کمیت و کیفیت، نقش تعیین کننده از آن کیفیت است.

·        اگرچه کمیت هیچ واره نیست و نقش درخوری و صرفنظر ناپذیری در داربست این دیالک تیک به عهده دارد.

·        حریف در این اندرز، کیفیت زندگی را بکلی فراموش می کند و کمیت زندگی را، یعنی کوتاهی آن را به درجه معیار عشق ورزی ارتقا می دهد.

ب

·        امروزه در ایدئولوژی طبقه حاکمه امپریالیستی نیز اکثر دیالک تیک های عینی بی پروا وارونه می شوند.

·        مثلا در فیلمی از فیلم های هالی وود، هنرپیشه زنی برای تحقیر جوانانی که در رستوران با دوست پسرش مرافعه داشته اند، می گوید:

·        «ول شان کن.

·        آلت تناسلی اینها به اندازه هسته سنجد است.»

·        هنرپیشه هالی وود نیز کمیت آلت تناسلی همنوعان خود را به درجه معیار معیارها ارتقا می دهد.

ت

·        ثانیا به این دلیل، که تخریب دیالک تیک عینی هستی فی نفسه، به معنی خردستیزی است.

·        چون پیروی از خرد همیشه با رعایت اکید دیالک تیک عینی دست در دست می رود.

·        کسی که دیالک تیک عینی هستی را تخریب و یا وارونه کند، عملا دست به خردستیزی و حقیقت ستیزی می زند.

پ

·        رابعا حریف به عمد و یا به سهو فراموش می کند، که پیش شرط عشق ورزی به چیزی ـ قبل از همه ـ کیفیت آن چیز  است.

·        زندگی ذلت بار را ـ چه کوتاه و چه بلند ـ نمی توان حتی تحمل کرد، چه رسد به عشق ورزی بدان.

·        به همین دلیل است که بعضی ها برای رهائی از آن، دست به انتحار می زنند.

ث

·        خامسا محتوای ایدئولوژیکی این اندرز مبتنی بر عوامفریبی است.

·        حریف مردم را به تحمل بی چون و چرای حتی شرایط تحمل ناپذیر فرامی خواند.

·        محتوای این اندرز کنسرواتیو (مبتنی بر محافظه کاری، یعنی مخالفت با انقلابیگری) است.

·        شرایط ذلت بار زندگی را باید نفی دیالک تیکی کرد.

·        بر ضد شرایط تحمل ناپذیر باید شورید و طرح نوینی را متناسب با سطح توسعه نیروهای مولده در افکند.

ادامه دارد.