۱۳۹۳ مرداد ۶, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (127)

 
فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش چهارم
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت سوم
اکلکتیسیسم (1)
کوزین  
  
·        در چالش های فلسفی در رابطه با انقلاب علمی داروین و انقلابات علمی بعدی، علمای علوم طبیعی   نه فقط تحت نفوذ وسیع ایدئالیسم علنی، فیده ئیستی و خلقتگرا (کریاسیوینستی) قرار گرفتند، بلکه در محتوای ماتریالیستی داروینیسم در مبارزات دشوار در راه برسمیت شناسی آن، هاله زوال و سقوط ماتریالیسم هم در هم شکست.

1
·        ماتریالیسم در خارج از مارکسیسم، فقط به مثابه ماتریالیسم علمی ـ طبیعی (ماتریالیسم علوم طبیعی) ادامه حیات می داد.
·        مارکسیسمی که با نفوذ در جنبش کارگری ـ سوسیالیستی و پذیرفته شدن از سوی آن، نشانگر تحولات در ترکیب کلی مسئله ماتریالیسم ـ ایدئالیسم نیز بود.

2
·        ماتریالیسم از طیف جریانات فلسفه بورژوائی به حاشیه رانده شد.

3
 ویکتور کوزین (1792 ـ 1867)  
فیلسوف و تئوریسین فرهنگ فرانسوی

از دوستان هگل و شلینگ
ناشر آثار پروکلوس و دکارت (1820) در فرانسه
اولین معرف آثار هگل در فرانسه
از فلاسفه بورژوائی واپسین
نماینده اکلکتیسیسم

·        ویکتور کوزین در مرحله آغازین انحلال فلسفه کلاسیک بورژوائی، افکار «اکلکتیسیسم فراگیر و نیرومندی» را طرحریزی کرد.

·        (اکلکتیسیسم به شیوه عمل اکلکتیسین ها اطلاق می شود.
·        اکلکتیسیسم ـ بطور کلی ـ عبارت است از آمیختن مکانیکی عناصر فکری مختلف با هم.
·        ما زمانی با اکلکتیسیسم فلسفی سر و کار داریم که کسی تئوری ها، نظرات و قبل از همه عناصر و تزهای سیستم ها و جریانات فلسفی مختلف را بدون تلاش در جهت ترکیب خلاقانه آنها و بدون بر طرف کردن تناقضات منطقی موجود، با هم مخلوط کند و سیستم من در آوردی «جدیدی» را بوجود آورد. مترجم) 

4
·        کوزین در مقابل «دو راه حل بد»، ایدئالیسم و سنسوئالیسم (حسگرائی) و «وحدت اضداد»، صرفنظر از نقطه نظرات ناسازگار را که به همین دلیل همدیگر را مستثی می سازند و قبول حقایقی را اعلام کرد که در هر کدام از آنها وجود دارند.»
·        (کوزین، «کورس فلسفه»، ص 371، بروکسل، 1840)      

5
·        کوزین اما با همان ژستی که اکلکتیسیسم خود را نسبت به آلترناتیو ایدئالیسم و ماتریالیسم اعلام می کرد، با همان ژست هم ماتریالیسم را از صحنه بدر می راند.

6
·        از دید کوزین، ایدئالیسم، بحق ماتریالیسم را از خود می راند، ولی اشتباه ایدئالیسم این است که خودش وجود ماده را مورد شک و تردید قرار می دهد.

7
·        کوزین ایدئالیسم را بسان سنسوئالیسم (حسگرائی) دگماتیسم می نامید:
·        «ایدئالیسم در خرد محض گم می شود.»
·        (کوزین، «تاریخ فلسفه در قرن 19»، ص 16، 1863)  

8
·        این اکلکتیسیسم کوزین در لفافه موضع سوم نه فقط اصل عام ایدئالیسم را قرار می داد و اعلام می کرد که «تنها موضوع فلسفه ایده ها هستند» و «ایده ها نمایندگان خویشتن خویش اند، نماینده ی مطلقا خویشتن خویش اند»، ضمنا از استحاله ی ایدئالیسم و زوال فلسفه کلاسیک بورژوائی   پرده برمی داشت.
·        (کوزین، «کورس فلسفه»، ص 23، بروکسل، 1840)

9
·        کوزین بر نظرات پوزیتیویسم و فلسفه حیات و بر فرقه های بالقوه آندو تأکید می ورزید و تمایل شدید بدان داشت که طرح خود را نخست از همین دو جریان و بر اساس همین دو جریان انتخاب و جمعبندی کند.   

10
 فریدریش هاینریش یاکوبی (1743 ـ 1819)
فیلسوف، حقوقدان، بازرگان و نویسنده آلمانی

·        کوزین یا بندرت به فلسفه کلاسیک بورژوائی   استناد می کرد و یا اصلا بدان استناد نمی کرد.
·        کوزین عمدتا به «مکتب اسکاتلند» و بویژه به رید و یاکوبی استناد می کرد و بر آن بود که «یاکوبی هم بر ضد ایدئالیسم رزمیده است و هم بر ضد امپیریسم.»     
·        (کوزین، «تاریخ فلسفه در قرن 19»، ص 488، 1863)

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر