۱۳۹۳ تیر ۲۹, یکشنبه

تعریف (2)


پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین

 II
تعریف زنتیکی

1
·        تعریف ژنتیکی فرم خاصی از تعریف رئال (واقعی)  است.

2
·        تعریف ژنتیکی به ما نشان می دهد که چیز مورد نظر چگونه پیدا پدید آمده و چگونه می توان آن را پدید آورد.

مثال

الف

·        به عنوان مثال، تعریف ژنتیکی انسان عبارت است از توضیح این حقیقت امر که او چگونه ببرکت کار به موجود اجتماعی آگاه توسعه  یافته است.

ب
·        تعریف ژنتیکی دایره بشرح زیر است:
·        دایره زمانی تشکیل می شود که ما نقطه ای را در سطحی با فاصله یکسان، حول نقطه ثابتی حرکت دهیم.

3
·        تعریف ژنتیکی در بسیاری از موارد، تکمیل ضرور تعریف رئال (واقعی)  به معنی محدود کلمه است.
·        زیرا روند پیدایش و توسعه  که در تعریف ژنتیکی توضیح داده می شود، به ماهیت اشیاء مربوط می شود.

III
تعریف نومینال (تسمیه)

·        تعریف نومینال نه با اشیاء و خواص آنها و نه با روندها و غیره، بلکه با نامگذاری اشیاء و روندها سر و کار دارد.

1
·        تعریف نومینال شامل کلیه تعاریفی می شود که علائم زبانی (سمبل های زبان سمبلیزه و سمبل واره شده، کلمات، جملات و غیره) و یا تصاویر فکری ئی که در فرم این علائم (مفاهیم، احکام و غیره) وجود دارند،  را به موضوع خود بدل کرده اند.

2
·        منطق مدرن تعاریف نومینال را به دو دسته تقسیم بندی می کند:

الف
·        تعاریف سینتاکتیکی (نحوی)

ب
·        تعاریف سمانتیکی

3
·        در تعاریف سینتاکتیکی (نحوی)  علامتی بوسیله علامت دیگر جایگزین می شود.

مثال

·        مثلا فرض کنیم که منطق حکمی در فرم یک تخمین انتزاعی در آورده شده است.
·        آن سان که دیگرصحبتی از حکم، پیوندهای حکمی، قواعد لازم برای تشکیل پیوندهای حکمی جدید و غیره نمی شود، بلکه فقط از علائم و قواعد پیوند این علائم سخن می رود.
·        بعد فرض کنیم که علائمی برای آلترناتیو  و نفی داده شده است. 
·        و سرانجام ایمپلی کاسیون  (شرط)  مورد نظر را تعیین کنیم.

·        (ایمپلیکاسیون به تشکیل رابطه منطقی «اگر چنین باشد، چنان می شود» اطلاق می شود. مترجم)

·        این امر را می توان بکمک تعریف سینتاکتیکی بشرح زیر انجام داد:

ح به خ = تعریف ح و خ

4
·        در تعریف سمانتیکی ـ برخلاف تعریف سینتاکتیکی ـ معنی هر واژه، هر علامت و غیره توضیح داده می شود.

مثال

·        اگر ما در مثال فوق الذکر از تخمین انتزاعی منطق حکمی به توضیح مضمونی (محتوائی) بگذریم، از تعریف سینتاکتیکی به تعریف سمانتیکی می رسیم.
·        آنگاه می توان گفت که معادله فوق الذکر حاکی از آن است که امپلی کاسیون مطروحه در منطق حکمی همان معنی را دارد که آلترناتیو حاصل از نفی پیشجمله و پسجمله امپلی کاسیون داشته است.

5
·        تعریف سمانتیکی عمدتا شامل چیزهائی می شود که در منطق سنتی در مغایرت با تعریف رئال (واقعی)، بمثابه تعریف مفهوم نامیده می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر