همترازی

پروفسور گئورگ کلاوس

برگردان شین میم شین

·        همترازی بطور تحت اللفظی به معنی هم وزنی، هم ارزی، یعنی داشتن ارزش یکسان است.

1

·        همترازی به رابطه میان چیزها، واقعیات امور و غیره ی واقعیت عینی و یا مضامین شعور اطلاق می شود که با همدیگر در یک رابطه سه عضوی  به شکل زیر قرارد ارند:

« الف با ب بلحاظ ت همتراز است!»

2

·        «ت» در موارد مشخص همواره ثابت است و لذا رابطه، دو عضوی می شود.

·        اگر به عنوان مثال همترازی در رابطه با ارزش حقیقت احکام باشد، آنگاه می توان بجای الف و ب تنها احکام ک و گ را قرار داد و بدین طریق پیوند حکمی «ک همتراز است با گ»  حاصل می آید.

3

·        این پیوند حکمی تنها زمانی درست و حقیقی (ح) است که هر دو حکم، حقیقی و یا خطا (خ) باشند:

·        (ح ح و یا خ خ) باشند.

ک/ گ/ همترازی ک و گ

ح/  ح/ ح

ح/ خ/ خ

خ/ ح/ خ

خ/ خ/ ح

4

·        برای مسندها نیز می توان همترازی تعیین کرد، البته فقط زمانی که مسندهای مورد نظر شامل حال طبقه واحدی از افراد باشد:

·        به عنوان مثال، مسند «مثلث متساوی الزاویه» و مسند «مثلث متساوی الاضلاع» که هردو به طبقه واحدی از افراد یعنی به سطح معینی از اشکال هندسی تعلق دارند.

5

·        در استنتاجات منطقی احکام همتراز و مسندهای همتراز می توانند بجای یکدیگر مطرح شوند، بدون این که تغییری در نتیجه منطقی نهائی حاصل آید.

·        این فرم همترازی یک همترازی اکستن سیونال است.

6

·        تعیین همترازی اینتن سیونال احکام، مسندها و غیره بمراتب دشوارتر است.

·        برای این کار به تحلیل سمانتیکی و پراگماتیکی مشخص نیاز است.

7

·        همترازی منطقی ـ حکمی را می توان بواسطه اتصال های الکتروتکنیکی و الکترونیکی تحقق بخشید. (جبر اتصالی)

8

·        هر جعبه سیاه با دو ورود و یک خروج اگر چنان ساخته شده باشد که مراحل یکسان ورود یعنی اطلاعات جاری (مثلا در هر دو مورد 1 و 0) بتواند به اطلاعات خروجی منجر شود، موفق به انجام نیت مورد نظر خواهد شد.

9

·        اتصال این جعبه سیاه می تواند بکمک «نفی» و «آلترناتیو» مبتنی بر منطق حکمی و یا بکمک نفی و آلترناتیو  منطقی ـ حکمی و یا بکمک نفی و کونیونکسیون منطقی ـ حکمی و اتصال های ساده ی مربوطه، بآسانی تشکیل داده شود. 

10

·        اگر منظور از همترازی شمای رله (دستگاه تقویت برق) باشد، آنگاه همترازی نه به جنس اتصال (مس، آلومینیوم و غیره) مربوط می شود و نه به تنظیم خاص در ابزار فنی.

·        بلکه وابسته به این خواهد بود که آیا هر دو اتصال بلحاظ منطقی ـ حکمی همتراز، پیوند حکمی واحدی را بلحاظ فنی تحقق می بخشند و یا دو پیوند حکمی را.

11

·        در سیبرنتیک همترازی ساختار و همترازی فونکسیون اهمیت زیادی دارند.

الف

·        میان دو سیستم، زمانی همترازی ساختاری برقرار می شود که آندو با مواد و مصالح ساختمانی حتی الامکان متفاوت و با عناصر ساختاری کاملا متنوع، ساختار واحدی را تشکیل دهند.

ب

·        در حالیکه همترازی فونکسیونی به معنی تحقق فونکسیون واحدی بی اعتنا به مواد و مصالح ساختمانی و ساختاری است.

·        کشف چنین همترازی هائی از مهمترین وظایف علم است.

12

·        مناسبات همترازی ز اهمیت ویژه ای برخوردارند.

·        بکمک چنین مناسباتی هر بار اوبژکت ایدئال جدیدی بازسازی می شود، یعنی نحوه و نوع خاصی از انتزاع در پیش گرفته می شود.

13

·        معروفترین مناسبات همترازی به شرح زیرند:

الف

·        تشابه

ب

·        همگونی (ایزومورفی)

ت

·        همتوانی مجموعه ها.

14

·        بدین طریق می توان همترازی مجموعه های علامتی (سیگنالی) را نیز بازسازی کرد.

15

·        این رابطه همترازی بمثابه اوبژکت ایدئال جدید به مفهومِ اطلاع داده شده است.

الف

·        اینجا اما باید به سه عضوی بودن رابطه همترازی توجه داشت.

·        برای اینکه همیشه منظور همترازی مجموعه های علامتی (سیگنالی) میم اول و میم دوم است که به سیستم (سین) نسبت داده می شود، سیستمی که علائم (سیگنال ها) را دریافت می کند و مورد حلاجی قرار می دهد.

ب

·        رابطه «میم اول همتراز با میم دوم در رابطه با سین اول» بطور کلی با رابطه « میم اول همتراز با میم دوم در رابطه با سین دوم» فرق دارد.

16

·        انتزاعات سیبرنتیکی را نیز می توان بطرز مشابهی بر مبنای مناسبات همترازی انجام داد.

الف

·        بدین طریق جعبه سیاه فوق الذکر با دو ورود و یک خروج که بکمک رابطه همترازی بر مبنای طبقه معینی از اتصال ها از عرصه های بیولوژیکی، فنی، اقتصادی و غیره ایجاد شده است، بمثابه اوبژکت ایدئال نمودارخواهد شد.

ب

·        همترازی چنین واحدهای فونکسیونی بدان معنی است که می توان آنها را با یکدیگر جایگزین ساخت، بدون اینکه فونکسیون سیستم کلی (که در درون آن واحدهای فونکسیونی عمل می کنند) دستخوش تغییر شود. 

پایان