۱۳۹۳ تیر ۲۸, شنبه

مقوله «رقیب» در آثار خواجه شیراز (4)


تحلیلی از شین میم شین 
   
من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب
که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت

·        معنی تحت اللفظی:
·        من بعد از این رضایت، پیشه خواهم کرد و سپاسگزار رقیب خواهم بود.
·        برای اینکه دلم به درد دوری از تو عادت کرده و قید درمان را زده است.

1
·        حافظ در این بیت هم دیالک تیک عاشق ـ رقیب ـ معشوق را به شکل دیالک تیک من ـ رقیب ـ تو بسط و تعمیم می دهد، ولی بلافاصله آن را تار و مار می سازد.
·        آن سان که دیگر، نه عاشق کمترین شباهتی به عاشق دارد و نه رقیب کمترین سنخیتی با رقیب.
·        فقط معشوق، لایتغیر، دست نخورده و همیشه همان می ماند.

2
من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب
که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت

·        در این بیت خواجه دو تئوری اجتماعی بغایت ارتجاعی او تبیین می یابند:  

الف
 تئوری رضایت
(من و مقام رضا بعد از این)
   
·        اولین تئوری ارتجاعی خواجه تئوری رضایت است.
·        رضایت  مطلق به وضع موجود.

·        در این تئوری اجتماعی خواجه گرایش ارتجاعی به وضوح تام و تمام آشکار می گردد:
·        سوبژکت ایدئال خواجه موجودی رضایت پیشه است.

·        پیرو سمج و سرسخت شعار «هر چه پیش آید، خوش آید» است.

·        سوبژکت ایدئال خواجه چیزی از جنس تفاله و زباله است:
·        هر کسی می تواند لگدمالش کند و بگذرد، بی آنکه انتظار اخمی حتی از او داشته باشد و یا انتظار پارس و پرخاشی.
·        سوبژکت ایدئال خواجه ذلیل تر از ذلیل ترین حشرات و جانوران است.  

ب

 تئوری ریاضت
(که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت)

·        دومین تئوری ارتجاعی خواجه تئوری ریاضت است:
·         عادت کردن به درد و صرفنظر از درمان درد.

·        در بیت قبلی نیز همین تئوری ارتجاعی تبلیغ شده بود:

عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

·        در این بیت، حتی بمراتب بدتر، درد ایدئالیزه می شود.
·        درد به عرش اعلی برده می شود.
·        درد به مقام چیز ستایش انگیز و رشگ انگیزی ارتقا داده می شود.

·        درد به مقام چیز نادر و دست نایافتنی و کمیابی از جنس کیمیا ارتقا داده می شود.

·        این معنائی جز تبلیغ ریاضت ندارد.
·    ریاضتی که بلحاظ فرم با ریاضت عرفان انقلابی کمترین فرقی ندارد، ولی بلحاظ محتوا و معنای ایدئولوژیکی اش صد در صد ضد آن است.

3

من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب
که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت

·        از این رو، می توان گفت که خواجه دیالک تیک ریاضت و لذت را که مبتنی بر خرد و واقع بینی است، به شکل دوئالیسم ریاضت و رضایت بسط و تعمیم می دهد و دیالک تیک ریاضت و لذت را عملا از محتوای عینی و مثبت و واقعی اش تخلیه می کند.

4
·        دوئالیسم  ریاضت و رضایت خواجه ساز و برگ ایدئولوژیکی ارتجاعی، آنتی هومانیستی (ضد بشر دوستی) و ایراسیونالیستی (ضد عقلی) خطرناک و زیانباری است.

5

·        محتوای پسیکولوژیکی این دوئالیسم  ریاضت و رضایت خواجه را  مازوخیسم و خود آزاری داوطلبانه تشکیل می دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر