۱۳۹۳ تیر ۲۱, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (116)


پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین


فصل پنجم
 ایدئالیسم
بخش چهارم
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی  

1
 کمون پاریس 
(18 مارس 1871 ـ 28 ماه مه 1871)
اولین انقلاب پرولتری
اعضای کمون را کمونار می نامیدند
کمون پاریس الگو و سرمشق دموکراسی شورائی محسوب می شود.

·        در تفکر بورژوائی واپسین، مرحله سوم مسخ ایدئالیسم با صف آرائی تغییر یافته در مبارزات طبقاتی در رابطه بوده، که نشانه روشن آن کمون پاریس در سال 1871 بوده است.

2
 ارنست رنان (1823 ـ 1892)
نویسنده، باستان شناس، مذهب شناس، شرق شناس فرانسوی

·        تأثیر این چرخش در مبارزات طبقاتی در درون جامعه بورژوائی خود را در تفکر فریدریش نیچه و ارنست رنان بطرز کم و بیش بی واسطه ای و در تفکر اسپنسر بطرز چه بسا با واسطه ای نمودار می سازد.  

3
 فریدریش نیچه (1844 ـ 1900)
فیلسوف، شاعر و فیلولوگ کلاسیک آلمانی
از مؤسسین اگزیستانسیالیسم و ایراسیونالیسم (خردستیزی)
از مهمترین فلاسفه بورژوائی واپسین

·        در مغایرت با استنباطات فلسفی اسپنسر و جان استوارت میل، اختلافات شخصی، انحرافات و تضادهای فردی نه فقط خود را در تمایلات و توانائی ها، منافع و نظرات نیچه و رنان، بلکه همچنین در دو مرحله متوالی مسخ ایدئالیسم، بویژه در تحولات تاریخی پوزیتیویسم نمودار می سازند.

الف
·        فعالیت فلسفی نیچه و رنان همزمان بوده است.
·        آندو بلحاظ اختلاف نظر و لشکرکشی انتقادی بر ضد یکدیگر کم و کسری نداشته اند.

ب
 هربرت اسپنسر (1820 ـ 1903)
فیلسوف و جامعه شناس
مؤسس تئوری اوولوسیون و از پیشقراولان سوسیال ـ داروینیسم

·        اما منشاء نظرات فلسفی جان استوارت میل در سال های 30 و اوایل سال های 40 بوده است.
·        در حالیکه اسپنسر، سیستم فلسفه ترکیبی خود را در سه دهه آخر قرن نوزدهم تدوین کرده است.

4
·        هم فلسفه اسپنسر و هم فلسفه نیچه ـ اگر هم بطرق متفاوت ـ  در پی تفسیر فلسفی معارف بیولوژیکی (زیست شناسی) بوده اند و تمایل شدید به جا زدن تعالیم و یا فتاوی فلسفی خود به عنوان الزامات بیولوژیکی داشته اند و یا سعی کرده اند که تعالیم و یا فتاوی فلسفی خود را به مثابه نتایج منطقی معارف بیولوژیکی جا بزنند.   

5
·        به همان سان که محتوای علمی ـ طبیعی اصیل معارف بیولوژیکی نه انگیزه تضادهای اجتماعی بوده است و نه تضادهای اجتماعی نتیجه انتقال آنها (از عالم طبیعت به جامعه) بوده اند، به همان سان هم بیولوژیزه کردن (و یا بیولوژیزه واره کردن)  نگرش های اجتماعی و نظرات فلسفی به هیچ وجه ناشی از معارف علمی ـ طبیعی (یعنی معارف مربوط به علوم طبیعی) نبوده است.   

6
·        این تشبثات اسپنسر و نیچه به نیت دفاع از ایدئولوژی بورژوائی صورت گرفته اند.
·        به نیت دفاع از ایدئولوژی بورژوائی درگیر با افکار و جنبش سوسیالیستی.

7
·        تأثیرات متفاوت فلسفه اسپنسر و فلسفه نیچه در زمان حیات آندو و سرنوشت بعدی ناهمگرای آنها بر ناهمگونی تحول انواع پوزیتیویستی و فلسفه حیاتی ایدئالیسم دلالت دارند.

الف
·        فلسفه اسپنسر که در دوره ویکتوریائی رواج داشت، در قرن بیستم فلسفه فراموش شده ای و فصل از اعتبار افتاده ای در تاریخ پوزیتیویسم محسوب می شد.
·        (یاسپرس، «وضع و حال روحی جهان»، ص 12)  

ب
 دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلیس
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث

·        فلسفه اسپنسر برای امپیریسم منطقی (پوزیتیویسم منطقی) و فلسفه تحلیلی، به عنوان فسیل و سنگواره و به مثابه سقوط غیر قابل فهم به دوره ماقبل هیوم جلوه می کرد.

ت
·        تأثیر فلسفه نیچه زمانی آغاز می شود که فلسفه اسپنسر واپس می رود و از نظرها نا پدید می گردد:
·        به قول پاسمور، «نظرات اسپنسر در رابطه با فلسفه اخلاق و سیاست هنوز تا حدی جالب اند.
·        ولی جستجوی مسائل فلسفی در آثار اسپنسر بیهوده است.
·        اسپنسر روزنامه نگار برجسته خاص قرن نوزدهم بوده است و بس.»
·        (پاسمور، «صد سال فلسفه»، ص 42)

پ

·        فلسفه اسپنسر در خود ارزیابی فلسفه حیاتی، عامیانه محسوب می شود:
·        آن سان که یاسپرس در اوایل سال های 30 ادعا می کند:
·        کیرکگارد و نیچه «تازه، اکنون متفکران معاصر شده اند.»

8
·        نه تنها فلسفه مدرن، بلکه همچنین فلسفه پست مدرن به فلسفه نیچه روی می آورد تا «نو وارگی» (نوئیت)  آن را کشف و توجیه کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر