۱۳۹۳ مرداد ۲, پنجشنبه

سیری در شعری از اسماعیل خوئی (28)


سرچشمه :
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
تحلیلی از شین میم شین    

اسماعیل خوئی
 (سی ام تیرماه ۱٣۹٣، بیدرکجای لندن)   
غزّه

یک
 
یک سوی ستاده موش با سِرتِقی اش   
در سوی دگر، شیرِ نرّ و نا حقی اش  
خورده است بسی از تنِ موشک را شیر
نک جُسته بهانه تا خورَد ما بقی اش.

دو

موش است ، در این جنگ، ستمگر، یا شیر!
یا از دگری است، هر چه باشد، تقصیر؟
در ضجّه ی کودکان گم است این پرسش:
ای مرگ، کناره گیر! ای جنگ، بمیر!

سه

تا چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
و این گونه دچارِ وحشت و سوگ و غم اید؟
این کینه، اگر نیست غریزی، ز کجا ست؟
آخر نه مگر پسر عموهای هم اید؟!

چهار
 
نه بیش ز یکدیگر و نه کم باشید:
پس، بر دلِ هم، زخم نه، مرهم باشید.
کین، گونه ای از وُحوش تان ساخته است:
هنگام رسیده است که آدم باشید.

پنج
 
ای نامورانِ هر دو سو، ننگ بس است!
کُشتار به نامِ دین و فرهنگ بس است!
خاکِ دگری به سر کنید، ار بشرید:
نیرنگ و بهانه جویی و جنگ بس است.
 پایان

ویرایش شعر از تارنمای دایرة المعارف روشنگری 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر