۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

تئوری هنر (5)

 پروفسور دکتر ویلهلم گیروس
برگردان شین میم شین


·    افلاطون به همین دلیل راجع به ارزش اجتماعی هنر مردد بوده است.

5

 ارسطو (384 ـ 332 ق. م.)
ارسطو از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.
از آن جمله اند :
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
تئوری شعر
تئوری دولت 
ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است :
ارگانون (که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند :
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود :
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی

·        ارسطو اما بر خلاف افلاطون، هنر را برای جامعه ضرور می داند تا حوایج «انسان آزاد» در ایام فراغت، بوسیله کردوکار روحی (فکری) شریف برآورده شوند. 
·        (ارسطو، «سیاست»، جلد هشتم، ص 3)  
6

·        اینکه ارسطو از دید طبقه حاکمه (طبقه برده دار) استدلال می کند از دلیل او آشکار می گردد:
·        «زندگی فکری برتر از زندگی کاری است» و تعیین کننده مسئله اصلی مبتنی بر نحوه و نوع پر کردن ایام فراغت است. 

7

·        ایدئال دیگر ارسطو نیز در خدمت آماج گذاری سیاسی ـ دولتی او ست:
·        «برای اینکه اختصاص ایفای نقش اول به حیوان وحشی مغایر با زیبائی است.»
·        (ارسطو، «سیاست»، جلد هشتم، ص 4) 
8

·        هنرها (مثلا موسیقی، تئاتر و غیره) احساسات اخلاقی را در انسان ها بیدار می سازند.
·        زیرا «به شور و شوق و وجد آوردن روح حاوی و حامل حیات اخلاقی است.»  

9

·        آهنگ و وزن و نوا و غیره به مثابه تصاویری از خشم، شهامت، مهر، نرم خوئی و دیگر حالات روحی به خود همین حالات نزدیکی دارند و رفتار همانندی را در انسان ها نسبت به واقعیت عینی برمی انگیزند.»

10

·        هنرها می توانند «ساخت اخلاقی معینی را به طبیعت انسان ها ببخشند.»  

11

·        هنرها این فونکسیون خود را از طریق بازسازی احساسات و اعمال انسانی به انجام می رسانند.

·        ارسطو برای تبیین این نظر خود از واژه یونانی «میمه سیس» بهره برمی گیرد که برگردان آن به زبان لاتین «ایمیتاسیو» و به زبان فارسی بازسازی و تقلید است.

الف

·        در زمینه ترجمه این واژه اختلاف نظر وجود دارد.

ب

·        این ترجمه را می توان در مورد هنرهای دراماتیک (تئاتر و غیره) پذیرفت.

·        ولی این ترجمه در مورد موسیقی سؤال برانگیز است.

ت

·        هگل و گوته تئوری «تقلید» را مورد انتقاد شدید قرار داده اند.
·        (هگل، «درس هائی راجع به استه تیک»، ص 85، گوته، «تقلید ساده طبیعت، رفتار، سبک»، 1788 ـ 1789 ) 

12

·        هسته ماتریالیستی حاصلخیز تئوری ارسطو این اندیشه است که تشکیل دهنده بنیان تصورات و احساسات هنری، واقعیت عینی است.
13

·        مرزبندی ارسطو میان هنر و تاریخ نگاری از اهمیت بزرگی برخوردار بوده است:

الف

·        بنظر ارسطو تاریخ نگاری راجع به رخدادها گزارش می دهد.

ب

·        هنر اما به توضیح پدیده هائی می پردازد که بنا بر قوانین عینی، امکان وجود داشته اند.
·        (ارسطو، «پوئه تیک»، ص 9)   

ت

·        این اندیشه فوق العاده حاصلخیز ارسطو دروازه خطه پهناوری به روی تخیل هنری می گشاید و در سال های بعد مورد تأیید  بسیاری از هنرمندان و نظریه پردازان مثلا شخصیت های هنری زیر قرار گرفته است:

1
 گوت هلد افرائیم لسینگ (1729 ـ 1781)
نویسنده و شاعر برجسته روشنگری آلمان

·        لسینگ
2
·        گ. اف. فورستر
3
·        گوته
4


ماکسیم گورکی (1868 ـ 1936)
نویسنده روس

·        ماکسیم گورکی

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر