سعدی شیرازی
( ۵۶۸ -
۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت سوم
(گلستان با ب اول، ص 18 ـ 21)
شین میم شین
کس نیاید به زیر سایه بوم
ورهمای از جهان شود معدوم.
·
معنی تحت اللفظی:
·
حتی اگر نسل هما در جهان بر افتد، کسی زیر سایه جغد نخواهد
رفت.
·
در اساطیر ایرانی معروف
است که سایه هما بر سر هر کس بیافتد به سعادت و کامرانی می رسد.
·
شاهزاده در این بیت، خود را به هما و برادران خود را به جغد
تشبیه می کند.
·
سایه خود را به مثابه وسیله سعادت خلق و سایه برادران
برادرستیزش را به وسیله نکبت تشبیه می کند.
1
·
اکنون می توان به عظمت تعیین کنندگی ماهیت (باطن) در مقایسه
با نمود (ظاهر) از دید سعدی پی برد:
·
سعدی شاهزاده بظاهر زشت را به دلیل ماهیت زیبایش تا درجه
هما به مثابه مرغ سعادت ارتقا می دهد و شاهزادگان دیگر را بی اعتنا به زیبائی ظاهری شان تا درجه جغد
تنزل می دهد.
·
در عظمت تفکر دیالک تیکی ـ ماتریالیستی ستایش انگیز سعدی نمی
توان اغراق کرد.
ده درویش در گلیمی بخسبند و
دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
·
معنی تحت اللفظی:
·
ده درویش می توانند در گلیمی بخوابند، ولی دو پادشاه نمی
توانند در سرزمینی همدیگر را تحمل کنند.
·
سعدی اکنون از موضوع بکلی خارج می شود تا تضاد درونی دربار فئودالی
ـ بنده داری را تئوریزه کند.
·
چرا و به چه دلیل؟
2
·
وقتی می گوییم که سعدی ایدئولوگ ارگانیک طبقه حاکمه است، به
همین دلیل است.
·
حفظ فئودالیسم برای سعدی به همان میزان تعیین کننده و مهم
است که حفظ سوسیالیسم برای لنین و استالین تعیین کننده و مهم بوده است.
·
سعدی از مشاهده تضادهای درونی دربار رنج می برد و به همین
دلیل عالی ترین مقامات کشور را به تازیانه انتقاد خیرخواهانه و استراتژیکی می
بندد.
·
سعدی می داند که در نتیجه همین تضادهای درونی ابلهانه چه
بلائی بر سر کشور می آید.
3
·
به همین دلیل دراویش را بلحاظ شخصیت و قناعت برتر از عالی
ترین اعضای هیئت حاکمه می داند.
·
سعدی بی تردید می داند که چنین خرده گیری هائی به چه میزانی
خطرناک اند.
·
خیلی از مشاوران و وزرا به خاطر همین خرده گیری های
استراتژیکی عزل و یا حتی کشته شده اند.
·
·
مراجعه کنید به سیری در حماسه داد در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
4
·
برای سعدی ولی مهم حفظ ارکان سلطنت فئودالی است و پیه
پیامدهای وخیم را بر تن مالیده است.
·
ظاهرا در ایران (و نه فقط در ایران) اکثریت قریب به اتفاق ایدئولوگ
های فئودالی به همین سان بوده اند.
·
وقتی آنتونیو گرامشی از روشنفکر ارگانیک طبقه سخن می گوید،
منظورش همین است.
·
روشنفکر ارگانیک طبقه برای دفاع از منافع استراتژیکی طبقه
خویش از همه چیز مادی و معنوی خویش می گذرد.
5
·
توده های مولد و زحمتکش ایران هم اگر نان در سفره ندارند،
ولی روشنفکران ارگانیک رشک انگیزی دارند که در مقیاس جهانی نمونه وار بوده اند و
هستند.
·
دلاوران زحمتکشی از
جنس کیمیا!
·
مرتاضان طراز نوین بی اعتنا به جان و مال و نام و پست و
مقام و خواب و راحت.
·
خردمندانی که سودائی جز رهایش خلق نداشته اند و ندارند.
·
دریغ است اگر نام شان و یادشان از لوح خاطر خلق محو شود.
نیم نانی گر خورد مرد خدای
بذل درویشان کند نیم دگر
ملک اقلیمی بگیرد پادشاه،
همچنان در بند اقلیمی دگر.
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر پارسائی تکه نانی بدست آورد، با مستمندان به تساوی قسمت
می کند.
·
پادشاهی اما سرزمینی را تسخیر می کند و ضمنا در پی تسخیر
ملک دیگر است.
6
·
سعدی در این دو بیت، دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک
تیک پادشاه و پارسا بسط و تعمیم می دهد، در برابر عظمت اخلاقی و هومانیستی پارسا (مرد
خدا) به احترامی عظیم، کلاه از سر برمی دارد و تف به روی پادشاه می اندازد.
7
·
فقط باید دسپوتیسم (استبداد و خودسری) فئودالی شرقی را در مد
نظر داشت تا بتوان به شهامت شگفت انگیز شیخ شیراز پی برد.
·
این دو بیت سعدی نیز نه شعر بلکه شلاق است که بر پیکر هیئت
حاکمه فرود می آید.
·
سعدی مربی هیئت حاکمه فئودالی است.
·
روشنفکران ارگانیک توده و طبقه در این زمینه نیز باید از
سعدی بیاموزند.
·
روشنفکر نوکر صفت بله قربانگوی بی شخصیت خودخواه نه تنها به
درد طبقه و توده نمی خورد، بلکه فقط و فقط اسباب شکست فاجعه بار است.
8
·
سعدی در این دو بیت، یکی از مهمترین دیالک تیک های خود را
بی سر و صدا، بدون اتلاف کمترین کلامی حتی، بسط و تعمیم می دهد:
·
دیالک تیک قناعت و آز را.
·
او برای این دیالک تیک در هر دو اثر بزرگ خویش، بابی را
اختصاص داده است.
·
تعالیم اخلاقی (اتیک) سعدی نیز باید همه جانبه مورد تحلیل دیالک
تیکی قرار گیرند.
·
هرگز نباید به هیچ دلیلی از میراث فوق العاده ارزشمند سعدی غافل
ماند.
·
سعدی در دیالک تیک قناعت و آز، بسان نیما به طرفداری از
قناعت برمی خیزد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر