پیامبر اسلام به مثابه
نماینده برده داری انقلابی آغازین
شین میم شین
· برای درک تفاوت طبقات
آغازین با طبقات واپسین، بهتر است که آندو را در فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی
مختلف مشخصا مورد بررسی قرار دهیم:
مثال
· طبقه برده دار آغازین به
صورت نطفه در درون جامعه اشتراکی اولیه وجود دارد و همگام با توسعه و تکامل نیروهای
مولده رشد می کند.
· درست به همان سان که
نطفه در درون تخم مرغ وجود دارد و اگر شرایط عینی فراهم آید، یعنی مرغی روی آن
بخوابد و یا درجه حرارت لازم بطور مصنوعی فراهم آید، رشد می کند.
· دیالک تیک آنتی تز و تز
1
·
وقتی نیروهای مولده (وسایل
تولید، علم، فن، انسان مولد و غیره) به اندازه کافی رشد کند و تضاد آن با مناسبات
تولیدی اشتراکی شدت یابد، همین طبقه برده دار دست به انقلاب اجتماعی می زند و
فرماسیون اشتراکی اولیه ی بحران زده را منفجر می کند.
· یعنی فرم مالکیت را و
عملا مناسبات تولیدی را تحول می بخشد:
· مالکیت اشتراکی جای خود
را به مالکیت برده داری می دهد و راه توسعه سریعتر نیروهای مولده باز می شود.
· این طبقه را طبقه برده
دار آغازین می نامند که ماهیتا طرفدار توسعه و تکامل نیروهای مولده و نتیجتا
طرفدار پیشرفت اجتماعی است.
· طبقه ای انقلابی است.
· همین طبقه همان خصوصیات
جهان بینانه و ایدئولوژیکی را دارد که مثلا برتولت برشت (طبقه کارگر) دارد:
· طرفدار حقیقت عینی (تاریخی) است.
· نماینده و مبلغ خوش بینی
فلسفی است.
· آثار هنری اش و مکاتب
فلسفی اش انقلابی اند و الی آخر.
2
· اما همین طبقه برده دار
انقلابی آغازین پس از توسعه و تکامل نیروهای مولده و تشدید تضاد آن با مناسبات
تولیدی برده داری تحول کیفی می یابد و از طبقه انقلابی سابق به طبقه ارتجاعی استحاله
می یابد و هر جنبش انقلابی ضد برده داری را در خاک و خون خفه می کند و مانع تحول فرم مالکیت
بر وسایل تولید می شود.
· این طبقه را طبقه برده
دار واپسین می نامند که از سرتاپا ارتجاعی است:
· دشمن حقیقت عینی است.
· خردستیز و تردیدگرا و
ندانمگرا و پسیمیست (بدبینی فلسفی) است.
· نومید و نیهلیست و بی
فردا و بی دورنما ست.
3
· قطب متضاد طبقه فئودال
آغازین انقلابی است که بصورت نطفه در درون فرماسیون برده داری رشد کرده است و قصد
تحول انقلابی مناسبات تولیدی (قبل از همه مناسبات مالکیت بر وسایل تولید) را دارد.
· اکنون می توان بقیه
ماجرا اندیشید و به طبقه فئودال و فئودالیسم واپسین و بعد به سرمایه داری و
بورژوازی واپسین و معاصر رسید و به وضوح دید که هر طبقه اجتماعی دو فاز کیفی آغازین
و واپسین را، انقلابی و ارتجاعی را طی می کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر