سعدی
شیرازی
( ۵۶۸ -
۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهارم
(گلستان با ب اول، ص 21 ـ 24)
شین میم شین
مدبران ممالک آن طرف، در
دفع مضرت ایشان مشاورت کردند که این طایفه گر هم بر این نسق روزگاری مداومت
نمایند، مقاومت ایشان ممتنع گردد.
·
معنی تحت اللفظی:
·
کاردانان آن حوالی راجع به رهزنان به هماندیشی پرداختند و
به نتیجه زیر رسیدند:
·
اگر بر این منوال بگذرد، مقاومت در مقابل آنان محال خواهد گشت.
1
·
منظور سعدی این است که اگر رهزنان به حال خود رها شوند، روز
به روز نیرومندتر خواهند گشت و غلبه بر آنها محال خواهد شد.
·
اما چرا و به چه دلیل؟
·
سعدی با شم تیز خود می داند که خواننده همین سؤال را طرح
خواهد کرد و لذا بلافاصله پاسخ او را تدارک می بیند.
·
آنهم چه تدارکی:
درختی که اکنون
گرفته است پای
به نیروی شخصی
در آید زجای
وگر همچنان
روزگاری هلی
به گردونش از
بیخ بر نگسلی
·
معنی تحت اللفظی:
·
نهال نورس را به نیروی فردی می توان ریشه کن کرد.
·
ولی اگر آن را به حال خود بگذاری، حتی به نیروی گردون هم
ریشه کن نخواهد شد.
·
سعدی برای اثبات صحت نظر کاردانان آن حوالی، دست خواننده را
می گیرد و به عالم طبیعت می برد.
2
·
قبل از هر چیز، نهالی را نشانش می دهد که هنوز ریشه ندوانده
است.
·
بعد بدون کمترین دردسری، نهال را از ریشه می کند.
3
·
سپس درختی را که ریشه دوانده و از هر نظر تنومند گشته، نشانش
می دهد و عملا ثابت می کند که با آن نمی توان همان کاری را کرد که با نهال نورس
کرده است.
4
·
اگر کسی برای امپیریسم (تجربه گرائی) مثال عینی می جوید، سعدی
در اختیارش می گذارد.
·
سعدی صحت نظر خود را با توسل به تجربه اثبات می کند.
·
امپیریسم یکی از مکاتب فی نفسه ناکافی، ولی بسیار ارزشمند تئوری
شناخت است.
·
مراجعه کنید به امپیریسم (تجربه گرائی) در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری.
5
·
وقتی حافظ می گوید:
خوش بود، گر محک تجربه آید
به میان
تا سیه روی شود، هر که (و
یا هر چه) در او غش باشد
·
او نیز همین مکتب امپیریستی تئوری شناخت را نمایندگی می
کند.
6
درختی که اکنون
گرفته است پای
به نیروی شخصی
در آید زجای
وگر همچنان
روزگاری هلی
به گردونش از
بیخ بر نگسلی
·
اکنون این سؤال بجا پیش می آید که چرا حق با سعدی است؟
·
·
با تجربه ای واحدی که نمی توان حکم کلی صادر کرد.
·
نهال نورس چه ربطی به طایفه رهزنان عرب دارد؟
·
خیلی چیزها در مورد معینی و یا حتی در موارد معینی صدق می
کنند، ولی هرگز نمی توان نتیجه خاص معینی را تعمیم داد و جامه عام بدان پوشاند.
·
حد و حدود امپیریسم همین جا خود را نشان همگان می دهد.
·
با شناخت تجربی صرف نمی توان به راه افتاد و از چاه سر در
نیاورد.
7
·
خیلی از جوانان در کشورهای مختلف، پس از پیروزی انقلاب کوبا،
تجربه چه گوارا و کاسترو را تعمیم دادند و به جای پیروزی فاجعه و شکست فجیع درو
کردند.
·
با چراغ شناخت تجربی صرف نمی توان از ظلمات زندگی گذر کرد و
به کعبه مقصود رسید.
8
·
وقتی بکرات و به تأکید گفته می شود که دیالک تیک عینی را
نباید فراموش کرد، به همین دلیل است.
·
تکرار ضرورت توجه به دیالک تیک، نه به قصد افاده فروشی توخالی
و بی محتوای روشنفکرانه به این و آن، بلکه
به قصد تأکید بر این است که دیالک تیک، شناخت روش و شناخت افزار صرفنظرناپذیری است.
·
شناخت تجربی همواره باید با جفت دیالک تیکی اش توأم باشد.
·
اما جفت دیالک تیکی شناخت تجربی چیست؟
9
·
جفت دیالک تیکی تجربی، نظری است:
·
دیالک تیک تجربی ـ نظری!
·
دیالک تیک امپیریکی ـ تئوریکی.
·
این دیالک تیک مستقلا و مفصلا در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری توضیح داده شده است.
10
·
ما باید با پشتگرمی به شناخت تجربی شیخ شیراز، به اثبات
نظری نظر سعدی نایل آییم.
·
·
خواننده محترم هم می تواند در این زمینه بیاندیشد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر