اثری از تندیس ساز معاصر احتمالا روسی
رخشنده
اعتصامی (۱۲۸۵–۱۳۲۰)
مشهور به «پروین اعتصامی»
تحلیلی از شین
میم شین
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت:
«ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست!»
·
پروین با همین حکم آغازین، از ایدئولوژی طبقه حاکمه پرده
برمی درد:
1
·
طبقه حاکمه در تمامت طول تاریخ، طبقات اجتماعی تحت ستم را
به بهانه کار عمدتا جسمی، با گاو و خر عوضی گرفته و می گیرد.
·
واکنش مست و در حقیقت پروین، واکنش ایدئولوگ تیزاندیش توده
ها به این بی شرمی طبقاتی در تمامت طول تاریخ جامعه طبقاتی است:
· «این پیراهن
است، افساز نیست!»
·
این توده های مولد همه ی نعمات مادی و در تحلیل نهائی همه ی
نعمات معنوی است!
·
بدون کردوکار عرقریز توده های مولد هرگز فرهنگی پدید نمی آمد.
2
·
بی دلیل نیست که واژه فرهنگ (کولتور) در دایرة المعارف
روشنگری به معنی کشت و کار آمده است:
· «فرهنگ به معنی پرستاری، مواظبت و تکمیل یک شیئ قابل بهسازی و قابل
تهذیب بوسیله انسان ها، بویژه به معنی بهسازی و تهذیب کردوکار حیاتی خود انسان ها
ست.
·
در
زمان های قدیم فرهنگ به معنی آماده کردن زمین برای کشت و کار بکار می رفت.
·
آماده
کردن زمین برای برآورده ساختن نیازمندی های انسانی را فرهنگ می نامیدند.
·
بعدها
تربیت، آموزش و تکمیل توانائی ها و امیال انسانی ببرکت «آموزش روحی و معنوی» را
فرهنگ نامیدند.
·
و
سرانجام فرهنگ بمعنی تربیت روحی بکمک فلسفه، علم، اخلاق و هنر بکار رفت.
·
در
قرن هفدهم و هجدهم مفهوم فرهنگ وسعت بیشتری یافت و شامل همه چیزهائی شد که انسان
هم به محیط زیست خود اضافه می کند و هم در توسعه و تکامل خویش به وضع و حال طبیعی خود می افزاید، تا
به کمال خویشتن خویش نایل آید.»
·
مراجعه کنید به فرهنگ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
گفت:
«مستی، زان سبب افتان و خیزان می روی.»
گفت:
«جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست!»
·
پروین در این بیت نیز نگرش سوبژکتیویستی سرتاپا غلط طبقه
حاکمه را به تیغ تیز انتقاد می سپارد:
·
افتان و خیزان رفتن انسان ها را هرگز نمی توان عوامفریبانه
فقط به حساب مستی آنها گذاشت.
·
واژه مستی را اگر سمبل زدائی کنیم به ژرفای این چالش فکری
میان مست و محتسب پی می بریم.
·
هم اکنون حریفی می گفت:
«غزه و سوریه و لیبی و
عراق و افغانستان و ایران و غیره عقب
ماندگی خودشونه که نمی خوان هم تغییر کنند.»
·
این همان یاوه محتسب است که سمبلیت زدائی شده و جامه مشخص
پوشیده است.
4
وارونه نمائی
·
پروینی دیگر در واکنش به یاوه محتسب جدید گفت:
« از این خبرها نیست!
به
قول حریفی، دست ملت ها را می بندند و می اندازند در شط خروشان زندگی و خود
عوامفریبانه در کرانه می ایستند و به قهقاه سرشته به تمسخر می گویند که طرف شنا
بلد نیست.»
·
این وجود اجتماعی است که تعیین کننده شعور اجتماعی است.
·
شعور اجتماعی ثانوی است و بعد بر وجود اجتماعی مؤثر واقع می
شود.
·
وارونه نمائی ممنوع!
·
راه ناهموار است که انسان ها دچار ذلت مادی و فرهنگی می شوند.
·
سیستم اجتماعی معیوب است که انسان ها دچار عقب ماندگی مادی
و فکری می شوند.
·
عقب ماندگی مادی و فکری ثانوی است.
·
تعیین کننده این ذلت، سیستم اجتماعی حاکم است.
·
تعیین کننده این ذلت، سیطره دیرمان فلج کننده ی طبقه حاکمه
است.
·
بعدها عقب ماندگی مادی و فکری هم به نوبه خود بر تحکیم
سیستم اجتماعی منحط کمک می کند و به حفظ، تحکیم و توسعه ی سیطره شوم طبقه حاکمه کمک
می رساند.
5
گفت:
«می باید تو را تا خانه ی قاضی برم
گفت:
«رو، صبح آی:
قاضی ـ نیمه شب ـ بیدار نیست!»
·
پروین در چالش فکری مست و محتسب و یا توده و طبقه حاکمه از شعور
خارائین توده و عقب ماندگی معرفتی ـ نظری طبقات حاکمه بی پروا پرده برمی دارد:
·
محتسب حتی حرف دهن خود را نمی فهمد، چه برسد به تفکر ژرف.
·
پروین پرده دری گستاخ است!
·
پرده دری و گستاخی در طبیعت روشنگری است.
·
دریغ که خردمند تیزاندیش توده ها دیری نزیست تا درخت تناور تفکر
خلاقش به بار بنشیند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر