عمر خیام
(427 ـ
510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی
از شین میم شین
تحلیل رباعی شماره ۵۵
آنها که
به صحرای علل تاخته اند
بی او
همه کارها بپرداخته اند
امروز
بهانه ای در انداخته اند
فردا همه
آن بود که در ساخته اند
· معنی تحت اللفظی بیت:
· آنها که به صحرای علل پناه
برده اند، همه کارها را بدون آن به انجام رسانده اند.
· امروز شایع می کنند،
نتیجه، اما فردا همان است که خود انجام داده اند.
1
· خیام در این رباعی مقوله
فلسفی علیت را مورد بحث قرار می دهد.
· احتمالا منظور خیام از علل،
علل اربعه (چهارگانه) بوده است:
الف
· علت صوری
ب
· علت مادی
ت
· علت مؤثر (فاعلی)
پ
· علت غائی (نهائی)
2
· علیت یکی از مقولات فلسفی بسیار مهم است:
· تنها با پیاده کردن مقوله علیت بر روندهای اجتماعی است که تشکیل علم عام جامعه امکان پذیر می گردد.
3
· علیت (رابطه علت و معلولی) فرم پیوند مبتنی بر تأثیرگذاری میان چیزها،
روندها و سیستم های واقعیت عینی است، که در آن پدیده ای علت نامیده می شود، که تحت
شرایط معینی ـ بالضروره ـ موجب پیدایش پدیده ای دیگر، موسوم به معلول می گردد.
· از این رو، مفاهیمی از قبیل «علیت»، «رابطه علت و
معلولی»، «رابطه علی» و غیره می توانند به عنوان واژه های مترادف و هم معنی مورد
استفاده قرار گیرند.
4
· به قول لنین،
برسمیت شناختن اصل علیت و امکان انعکاس پیوندهای عینی و واقعی مبتنی بر اصل علیت
در آئینه ی ضمیر انسانی، مشخصه ماهوی هر فلسفه ماتریالیستی است.
· از این رو، مسئله علیت برای تشخیص سمتگیری فلسفی
این و یا آن «ایسم» جدید، اهمیت ویژه ای کسب می کند.
5
افلاطون (447 ـ
347 ق. م.)
فیلسوف یونان
باستان و از شاگردان سقراط
· نظریه ایدئالیستی مربوط به علیت را افلاطون رواج می دهد:
· بنظر افلاطون، هرچیزی را علتی است، اما علل واقعی
ایده ها هستند.
هر چیز مادی بنظر افلاطون، تصویر ناقصی از ایده کامل مربوط به آن چیز است.
· جهان ایده ها، علت وجود جهان چیزها و پدیده ها
ست.
6
ارسطو (384 ـ 332 ق. م.)
ارسطو از
مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری
را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.
· ارسطو به نقد
نظریه افلاطون مبادرت می ورزد و اصولا فرمولبندی
ماتریالیستی ئی از علیت ارائه می دهد:
·
«هر
انچه پدید می آید، بوسیله چیزی پدید می آید، از چیزی و به عنوان چیزی پدید می
آید.»
· ارسطو چهار
نوع علت را نام می برد:
الف
· علت مادی
ب
· علت صوری (فرمال)
·
ت
· علت غائی (نهائی)
·
· علت غائی در فلسفه ایدئالیستی به علتی اطلاق می
شود که بنا بر آن حوادث بر مبنای هدف و آماج از قبل مقرر شده، تعیین می شوند.
· علت غائی مستقل از معلول مندی و یا در جوار آن
وجود ندارد.
· علت غائی معلول مندی را پیش شرط خود قرار می دهد،
زیرا تنها در آن و یا بر آن مؤثر واقع می شود.
·
پ
· علت مؤثر (فاعلی)
7
· ارسطو با باور
به فرم متعالی (خدا، محرک ازلی) به مطلق کردن علت صوری و علت غائی (نهائی) اقدام
می کند و سرانجام علیت را تابع غائیت (فینالیته) می سازد.
· غائیت (فینالیته)
یعنی باور به تعیین هر حادثه نه بوسیله علت آن، بلکه بوسیله هدف آن.
· فینالیته
در اسلام عبارت است از خلق انسان برای شناخت خدا (عرف ربک)
· مراجعه کنید
به دیالک تیک علت و معلول در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
8
· علت مادی و علت صوری علل داخلی اشیاء محسوب می
شوند، در حالی که علت مؤثر و علت غائی (نهائی) علل خارجی بشمار می آیند.
آنها که
به صحرای علل تاخته اند
بی او
همه کارها بپرداخته اند
امروز
بهانه ای در انداخته اند
فردا همه
آن بود که در ساخته اند
· خیام در این رباعی ظاهرا منکر اصل علیت است:
· بنظر خیام تئوری علیت بهانه ای بیش نیست.
· البته بدشواری می توان باور کرد که خیام منکر
دیالک تیک علت و معلول باشد.
· چون هر کودکی حتی می داند که هر معلولی، علتی و
یا عللی دارد.
· او به چشم خویش می بیند که نخست دانه ای باید
کاشته شود و آبیاری شود، تا نهالی از اعماق زمین سر برکشد و به درختی تبدیل
شود.
· بدون دانه، وجود درختی تصور ناپذیر است.
· به همان سان نیز بدون
بزی، وجود بزغاله ای محال است.
· چیزها و موجودات که هرگز
از آسمان نازل نمی شوند.
· بنابرین کودک در می یابد که هر چیزی علتی دارد و هر علتی
معلول علتی دیگر است.
· بز مادر هم روزی بزغاله ای بوده و از مادر خویش
زاده شده است.
9
· کودک بدین طریق به عینیت
دیالک تیک علت و معلول ایمان می آورد، به عینیت علیت، به عینیت رابطه علت و معلولی،
رابطه علی، به عینیت زنجیر علی بی آغاز و بی انجام که در آن هر حلقه ای معلول حلقه
قبلی و علت حلقه بعدی است.
10
· از این رو، می توان گفت
که منظور خیام بیشک چیز دیگری است.
· شاید هدف او انکار وجود خدا به مثابه علت هستی باشد.
· چون مسیحیت و اسلام با توسل به مقوله علیت و ضمنا
با تحریف آن به اثبات وجود خدا می پردازند.
11
· شیوه استدلال مذاهب این
است که هر خانه ای علتی به نام عمله و بنا دارد، پس جهان و کهکشان هم باید علتی به
نام خدا داشته باشد.
· دیالک تیک علت و معلول
12
· ترفند مذاهب اما نادیده
گرفتن این حقیقت بدیهی است که در زنجیر علی حلقه اول و آخر وجود نداد.
· زنجیر علی، زنجیری بی آغاز و بی پایان است.
· حلقه ای در این زنجیر وجود ندارد که معلول و علت
نباشد.
· وقتی بگوییم عمله علت خانه است، ضمنا می گوییم که پدر عمله
هم علت عمله بوده است.
· اما وقتی کسی علت خدا را بپرسد، به جرم محاربه با خدا،
به دست جلاد سپرده می شود.
13
آنها که
به صحرای علل تاخته اند
بی او
همه کارها بپرداخته اند
امروز بهانه
ای در انداخته اند
فردا همه
آن بود که در ساخته اند
· در این رباعی خیام اما
حقیقت امر بسیار مهمی هم وجود دارد:
· خیام در این رباعی بر آن است که همه چیزها، پدیده
ها و روندهای اجتماعی سوبژکت مند اند.
· بوسیله خود انسان ها انجام می یابند.
· و اراده قوای ماورای اجتماعی و ماورای طبیعی از
قبیل خدا و جن و ملک و قضا و قدر و چرخ و فلک بهانه اند و بس.
14
· این ـ اگر منظور خیام
واقعا این باشد ـ یکی از کشفیات بزرگ کلاسیک های مارکسیسم است:
· در جامعه بشری ـ بر خلاف طبیعت ـ بدون کردوکار
انسان ها آب هم از آب تکان نمی خورد.
· جامعه ـ بر خلاف طبیعت ـ زلزله و آتشفشان و توفان
خودپو و بی سوبژکت (بی فاعل انسانی) ندارد.
· انسان خدای خاک است.
· انسان سازنده جامعه و و یا تاریخ است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر