شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۵ ـ ۲۲)
حکایت سوم
شنیدم، که دارای فرخ تبار
ز لشکر جدا ماند، روز شکار
دوان آمدش گله بانی به پیش
به دل گفت، دارای فرخنده کیش:
«مگر دشمن است این، که آمد به جنگ
ز دورش بدوزم به تیر خدنگ.»
۱
مرا بارها در حضر دیده ای
ز خیل و چراگاه پرسیده ای
توانم من، ای نامور شهریار
که اسبی برون آرم از صد هزار
مرا گله بانی به عقل است و رأی
تو هم گله خویش، باری بپای!
معنی تحت اللفظی:
گله بان گفت:
«تو مرا بارها
شخصا دیده ای و راجع به وضع اسب ها و مرتع پرسیده ای و اکنون خیال می کنی که من
دشمنت هستم و می خواهی به قتل رسانی.
من
می توانم
از
صدهزار اسب
اسب معینی
را
بازشناسم.
گله بانی من
مبتنی بر عقل و اندیشه است.
تو هم بسان من
گله خود را بشناس و مراقبش باش.
سؤال
سعدی
در
این سه بیت شعر،
از
قول گله
بان
جامعه ـ تئوری ارتجاعی و باطل ش ـ گرگ ـ گ
را
چپنمابانه
به
خورد خواننده می دهد.
جواب
سعدی
در
این سه بیت شعر،
از
قول گله
بان
جامعه ـ تئوری ارتجاعی و باطل شبان ـ گرگ ـ گله
را
چپنمابانه
به
خورد خواننده می دهد.
اگر
گله بان
اسبی
را
از
صد هزار
تمیز می دهد
و
بیرون می
آورد،
نتیجه کار شبانه روزی او ست.
او
گله
را
مثل کف دستش
می شناسد.
خیلی از اسب ها
را
از بدو تولد می شناسد.
گله بان
پروردگار اسب ها ست.
مولد
است.
او با گله بانی نان خود و خانواده اش را تولید می
کند.
اگر او لیاقت لازم را نداشته باشد، بی درنگ و
تأملی تعویض می شود و خانواده اش به خاک سیاه می نشیند.
سؤال
محل کار،
فرق چندانی با میدان
ج ندارد.
غفلتی همان و نشستن تیغه نیزه دشمن بر قلبت همان.
جواب
محل کار،
فرق چندانی با میدان
جنگ ندارد.
غفلتی همان و نشستن تیغه نیزه دشمن بر قلبت همان.
پادشاه فرخ تبار،
اما
نه
مولد نان خود و خانواده اش
بلکه انگل
است
و
از
حاصل زحمت توده های مولد
امرار معاش می کند.
سؤال
اعضای طبقه حاکمه
با
ک مادی و ف
بیگانه اند.
جواب
اعضای طبقه حاکمه
با
کردوکار مادی و فکری
بیگانه اند.
توده مولد و زحمتکش
نیز
بر
خلاف
پندار سعدی،
گله بی شعور گاو و گوسفند نیست.
توده مولد و زحمتکش
سازنده بی چون و چرای جامعه و تاریخ
است.
مولد همه انواع ثروت مادی و فکری جامعه است.
ضد دیالک
تیکی طبقات فرخ تبار و فرخنده کیش
است.
سؤال
علاوه بر این،
شناخت و شعور
در
روند کار
حاصل می آید.
جواب
علاوه بر این،
شناخت و شعور
در
روند کار
حاصل می آید.
شناخت و شعور
خودرو و خودپو
نیست.
سؤال
اگر
دارای
فرخ تبار
قصد شناخت
گله مردم
را
داشته باشد،
باید
با
آن
وارد دیالک تیک الف ـ سوبژکت
شود،
یعنی
وارد دیالک تیک ت و شاه
شود.
جواب
اگر
دارای
فرخ تبار
قصد شناخت
گله مردم
را
داشته باشد،
باید
با
آن
وارد دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت
شود،
یعنی
وارد دیالک تیک توده و شاه شود.
یعنی
باید
بسان گله بان
گله توده
را
به
چرا ببرد،
با
گله
بخوابد،
گله
را
بدوشد،
به
کشتارگاه
برد
و
سلاخی
کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر