۱۳۹۸ شهریور ۱۱, دوشنبه

سیری در غزلی از خواجه شیراز (۱۹)


حافظ
 
ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار

۱دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش

معنی تحت اللفظی:
راه رستگاری
عبارت است
از
فخر نکردن
به
تبهکاری
و 
پرهیز
از
زهدفروشی.

در این بیت غزل خواجه
نسخه نجات او
عرضه می شود:

الف
پرهیز از مباهات به فسق

ب
پرهیز از زهد فروشی

۲
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش

محتوای این بیت غزل خواجه
عبارت است
از
گذاشتن علامت تساوی میان زهد فروشی و فخرفروشی به فسق

باید
به
این مقایسه خواجه دقت دو چندان داشت.

خواجه
 زهدفروشی
را  
با 
ارتکاب فسق  
(مثلا زنا و معاصی دیگر)
یکسان
 قلمداد نمی کند.

خواجه
زهدفروشی را با فخرفروشی به فسق
یکسان
قلمداد می کند.

این
به چه
معنی است؟

مباهات به فسق
نشانه بارز نهایت فرومایگی فرد مورد نظر است.

نشانه نیهلیسم اخلاقی فرد مورد نظر است.

اکنون
می توان 
به
نفرت عمیق و عظیم خواجه
از
زهد فروشی
پی برد.

سؤال
این
است
که
چرا و به چه دلیل
خواجه
از
زهدفروشی
این چنین
 انزجار دارد؟

خواجه رفیق شفیق تیمور لنگ است
که
از
قتل همنوعان معصوم و مظلوم خود
کیف خر می کند
و
ضمنا
به
تهیه کلکسیونی از هنرمند و دانشمند و غیره در سمرقند
فخر می فروشد.

چرا
خواجه
از
 جنایات فجیع تیمور لنگ ابراز انزجار نمی کند
ولی
از
زهد فروشی این و آن
این چنین
 منزجر
 است؟

زهد فروشی چیست؟

دلایل و علل زهدفروشی کدامند؟

۳
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم
شیوه مستی و رندی نرود از پیشم

زهد رندان نوآموخته راهی به دهی است
من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم

معنی تحت اللفظی:
اگر من به نکوهش مدعیان اعتنا داشته باشم،
نمی توانم
رند و مست باشم.

زهد رندان بی تجربه
دلیل دارد.

من
اما
رند معروف مجربی هستم
و
نیازی به مصلحت اندیشی ندارم.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر