ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا
وَنُرَدُّ عَلَىٰ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي
اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ
يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ
الْهُدَىٰ ۖ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾
[ الأنعام: ۷۱]
بگو:
آيا سواى اللّه كسى را بخوانيم كه نه ما را سود مى‌دهد و نه زيان مى‌رساند؟
و آيا پس از آنكه خدا ما را هدايت كرده است، همانند آن كس كه شيطان گمراهش ساخته و حيران بر روى زمين رهايش كرده، از دين بازگرديم؟
او را يارانى است كه به هدايت ندايش مى‌دهند كه نزد ما بازگرد.
بگو:
هدايتى كه از سوى خدا باشد، هدايت واقعى است.
و به ما فرمان رسيده كه در برابر پروردگار جهانيان تسليم شويم.
کریم
در این آیه،
به مقایسه پراگماتیستی الله و بت می پردازد.
فرق و تفاوت و تضاد الله با بت در بی خاصیتی بت و مفیدیت (سودرسانی) الله است.
اکنون می توان دریافت
که
مکتب اصالت سود
(پراگماتیسم و اینسترومنتالیسم)
که یکی از مکاتب مهم امپریالیسم است، تازگی ندارد.
پراگماتیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11561
پایان
اینسترومنتالیسم
(ابزارگرایی)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11316
پایان
راستی تفاوت الله با بت چیست؟
تفاوت الله با بت
اولا
این است
که
بت چیزی مادی و عینی و مشخص بوده است.
ولی الله چیزی روحی (فکری)، ذهنی و مجرد (انتزاعی) بوده است.
الله هم در آغاز بتی در کنج بتکده کعبه بوده است.
الله بزرگترین بیت بتکده بوده است.
ترفند کریم
اولا
انتزاعیت (مجردیت) بخشیدن به الله مشخص
ثانیا
فکریت (روحیت) بخشیدن به الله مادی
ثالیا
ذهنیت بخشیدن به الله عینی
بوده است.گذار از الله (بت) مادی و عینی و مشخص به الله فکری و دهنی و مجرد و یا انتزاعی
گام بزرگی در جاده توسعه و تکامل معرفتی بشر بوده است.
بشریت در پله های آغازین توسعه و تکامل،
فقط توان شناخت حسی جهان را داشته است و عاجز از شناخت عقلی جهان بوده است.
دیالک تیک حسی و عقلی
یکی از دیالک تیک های مهم تئوری شناخت (معرفت) مارکسیستی است.
نقش تعیین کننده
در این دیالک تیک از آن حسی است.
یعنی
حسی بر عقلی تقدم داشته است و دارد و خواهد داشت.
یعنی
اگر بت الله نبود، خود الله نبود.
بی دلیل نیست که کریم بت پرستان را جاهل می نامد و الله پرستان را عاقل.
می توان گفت
که
کریم
دیالک تیک حسی و عقلی
و
دیالک تیک مادی و فکری
و
دیالک تیک عینی و ذهنی
(اوبژکتیو و سوبژکتیو)
را
در عرصه شناخت
به صورت دیالک تیک کفر و ایمان بسط و تعمیم می دهد.
عقل
یکی از مرکزی ترین مفاهیم کریم است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر