سیگموند فروید
(۱۸۵۶ ـ ۱۹۳۹)
درنگی
از
شین میم شین
بنا بر نظریه فروید،
جامعهای که توسط سیاست سرکوب میشود،
این واکنش ممکن است
در قالب طنز و شوخی به نقد سیستم حاکم برخیزد،
یا از مسیر هنر، میلهای سرکوبشدهاش را بروز دهد.
۱
بنا بر نظریه فروید،
جامعهای که توسط سیاست سرکوب میشود،
منظور فروید و یا حریف از واکنش معکوس چیست؟
برای پیدا کردن جواب به این سؤال
باید ضد دیالک تیکی سرکوب را پیدا کرد.
ما با دیالک تیک کوبش و کرنش از سویی و با دیالک تیک سرکوب و شورش از سوی دیگر
سر و کار داریم.
هم سرکوب (کوبش) فرم های مختلف دارد و هم کرنش و هم شورش.
کرنش
به معنی همرنگ طبقه حاکمه (سرکوبگر) شدن است.
منظور فروید این است که توده سرکوب شده، به عوض کرنش، دست به شورش می زند:
دیالک تیک کوبش و شورش.
شورش
فرم های متفاوتی به خود می گیرد.
شورش می تواند
مقاومت و مبارزه در فرم های مادی و فکری و هنری باشد.
مثلا
انتقاد از سرکوب و سرکوبگر باشد.
فرم طنز و تحقیر و تمسخر و تخریب به خود بگیرد.
۲
این واکنش ممکن است
در قالب طنز و شوخی به نقد سیستم حاکم برخیزد،
یا از مسیر هنر، میلهای سرکوبشدهاش را بروز دهد.
آره.
انتقاد در هر قالبی
نه به معنی کرنش و تسلیم، بلکه به معنی شورش است.
انتقاد در قالب طنز و طعنه و تمسخر و جوک و غیره
فرمی از شورش (مقاومت و مبارزه) است.
دیالک تیک کوبش و شورش
اما
ربطی به پسیکولوژی و پسیکو ـ آنالیتیک (روانکاروی) ندارد.
همانظور که ذکرش گذشت، حتی میز به مشت وارده، واکنش نشان می دهد.
یعنی
دست به شورش می زند و نه به کرنش.
این قانونی فیزیکی است و نه پسیکولوژیکی.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر