۱۴۰۴ خرداد ۱۷, شنبه

درنگی در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «ای واژه خجسته آزادی» (۲)

 

  سیاوش کسرایی
  
درنگی
از
شین میم شین
 

ای واژه خجسته آزادی

ای واژه خجسته آزادی
با این همه خطا
 با این همه شکست که ما را ست
 آیا به عمر من، تو تولد خواهی یافت 

 خواهی شکفت

معنی تحت اللفظی:

با اینهمه خریت و خطا و شکست که ما داریم، مگر می توان امیدی به شکفتن گل آزادی داشت؟

این شعر سیاوش

به احتمال قوی 

پس از سرکوب جوانان فدایی خلق در جنگل سیاهکل سروده شده است.

ما این شعر سیاوش را نخست تجزیه و سپس تحلیل می کنیم:

 

۱

ای واژه خجسته آزادی
 

این عنوان این شعر سیاوش است.

سیاوش 

مفهوم اختیار و یا آزادی  

را

به صورت واژه آزادی بسط و تعمیم می دهد.

توده ای ها عمدتا مفهوم فقیر و فلسفه فقیر بوده اند و هستند.

اگرچه صد سر و گردن بالاتر از بقیه روشنفکران کشور و منطقه بوده اند و دیگر نیستند.

سیاوش

از فرق و تفاوت و تضاد واژه (کلمه) با مفهوم خبر نداشته است.

رابطه واژه (کلمه) با مفهوم، رابطه ای دیالک تیکی است.
یعنی

واژه (کلمه) و مفهوم 

هم در وحدت ناگسستنی با یکدیگرند 

و

هم در تضاد ناگسستنی.

یعنی

نه مفهوم به تنهایی وجود دارد و نه واژه.

واژه و مفهوم

با هم اند و بر هم اند.


دیالک تیک واژه (کلمه) و مفهوم

اولا

فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا ست.

واژه یکی از مظاهر (نمودهای) فرم است  و مفهوم، یکی از مظاهر محتوا. 



دیالک تیک واژه (کلمه) و مفهوم

ثانیا

فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) است.

واژه یکی از مظاهر ماده و یا وجود است  و مفهوم، یکی از مظاهر روح و یا شعور.

  مارکس به طعنه و طنز می گوید:

روح همیشه و همه جا سایه ماده را بالای سر خود دارد.

منظورش مثلا این است که  مفهوم رابطه جدایی ناپذیری با واژه دارد و حکم (فکر) با جمله.

مارکس در جای دیگر می گوید:

واژه (کلمه) غلاف مفهوم است.

منظورش این است که اگر مفهوم را به خنجر تشبیه کنیم، 

واژه (کلمه) شبیه غلاف است.


دیالک تیک واژه (کلمه) و مفهوم

ثالثا

فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو (ذهنی) است.

واژه محسوس (ملموس، مرئی، شنیدنی...) است و مفهوم نامحسوس (ناملموس، نامرئی، غیر قابل شنیدن و چشیدن).


دیالک تیک واژه (کلمه) و مفهوم

رابعا
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک مشخص و مجرد (انتزاعی) است.

مفهوم مثل همه چیزهای روحی فقط در ذهن بشر وجود دارد.

واژه (کلمه) اما در عالم خارج از ذهن بشر.

واژه (کلمه)   

روی کاغذ می نشیند، خوانده می شود.

واژه (کلمه)
بر زبان می آید و شنیده می شود.

 

۲

ای واژه خجسته آزادی 

سیاوش از واژه خجسته آزادی دم می زند.

این بدان معنی است که سیاوش واژه ها (و در واقع مفاهیم و ارواح را) را به دو دسته دیالک تیکی و یا دوئالیستی خیر و شر طبقه بندی می کند:

الف

واژه های خجسته و میمون و مبارک و سعیده 

ب 

واژه های گجسته، نامیمون، منحوس و خبیثه

در کیش زرتشت و در دین اسلام و در ادبیات عربی و پارسی هم ارواح به دو طبقه دیالک تیکی و چه بسا دوئالیستی طبقه بندی می شوند:

الف

ارواح طیبه (پاک)

ب

ارواح خبیثه (پلید، ناپاک)


سیاوش

به قول معروف، واژه ها را می زید.

سیاوش با همه شعرای کشور فرق دارد.

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر