۱۴۰۴ خرداد ۲۷, سه‌شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۴۹۹)

     


میم حجری


فیلم کامل حمله اسرائیل به صدا و سیما و شهادت تعدادی از هم وطنان
 
زنان شان چنینند، ایرانیان
امامی
صدای نامیرای صدا و سیما 
تنها صدا ست که می ماند.
 
محتوای این جنگ های زرگری در جهان کنونی
هژه مونیکی است
نتان و ترامپ و عردوغان و سیدعلی و پوتین و مرتس و غیره
دنبال کسب هژه مونی منطقه ای و قاره ای و جهانی اند.
سیدعلی در سخنرانی اخیرش
از واژه کنده. گ. استفاده کرد
خودشناس بزرگی است
سیدعلی


جنبش صهیونیستی
از بدو تشکیل
جنبشی مخفی ـ  مسلحانه بوده است
ترور
همیشه در دستور کارش بوده است.
هتل نظامیان عالی رتبه استعمار انگلیس در اورشلیم را
با بمبگذاری
   با خاک یکسان کرده و بیش از ۵۰ تن را کشتار کرده است.
خیلی از نازی ها را در همین آلمان
پس از جنگ ج. دوم
ترور کرده است
نازیانی که با غبد الناصرهمکاری می کردند  به ترور یهودیان می پرداختند
دولت اسرائیل
 ترور
را
یکی از مهمترین فرم های مبارزاتی می داند
صهیونیسم از این بابت
فرقی با آنارشیسم و فوندامنتالیسم  اسلامی و اولیگارشیسم روس و امپریالیسم و فاشیسم  و فئودالیسم ندارد.
فقط مارکسیست ها هستند  که مخالف ترور دگر اندیشانند.


مردمی که برای آزادی مبارزه میکنند هرگز با هیچ یک از حاکمان جنایتکار که از جنگ، کشتار و ویرانی سود می برند و پایه های لرزان حکومتشان را محکم می کنند، همسویی ندارند!
زنده باد مبارزات کارگران و زحمتکشان
زنده باد همبستگی جهانی
نابود باد نظام خونریز سرمایه داری در سراسر جهان



مشاهدات یک دوست جوان:
زمانی که اسرائیل حمله می‌کنه ندیدم توی خیابون کسی بدود یا دنبال جان پناه باشه.
همه با ذوق و کنجکاوی وایمیستن و به آسمون خیره میشن.
فضای ایجاد شده اینجوریه که مردم از جمهوری اسلامی بدشون میاد ولی قطعا اکثریت قاطع مردم از اسرائیل متنفر هستند.

طنازی می گفت:
با بمباران اسرائیل
قیمت تخمه در جمهوری اسلامی
به قیمت تخم مرغ
در جمهوری امریکا  خواهد رسید.

کسب و کار مردم ایران
تخمه خری و   تماشای اعدام همنوعان خود در بالابرها بوده است
فروغ
شعر مفصلی در این زمینه تماشای دسته جمعی صحنه های اعدام دارد.
شعری پسیکولوژیکی ـ اجتماعی ـ تراژیکی


(جان مرشایمر، دانشمند روابط بین‌الملل آمریکایی:
"پیامی که ایرانی‌ها در این روزها دریافت میکنند این است که چرا تا حالا بمب اتم خود را نساخته‌اند و هر چه سریع‌تر باید آن را بسازند
چرا که اگر ایران بمب اتم داشت هیچ کدام از این اتفاق‌ها نمی‌افتاد")
٭٭٭
ـــ مرشایمر انگار در آسمان سیر می کند! ساخت بمب اتم توسط رژیم، مستلزم پشتوانه توده ای، سیستم دفاعی بسیار قوی، داشتن تکنولوژی نظامی بالا و حمایت بدون قید و شرط چین و روسیه است. شروطی که کره شمالی را تبدیل به قدرت هسته ای کرد.
جمهوری واپسگرا و عقبمانده رژیم کدام شرط را برای دستیابی به بمب اتم دارد.
این اجانب قبل از آنکه بتوانند بمب اتمی را آزمایش کند، توسط آمریکا و اسرائیل با خاک یکسان می شدند.
"مرغی که انجیر می خورد نوکش کجه."




فکرش را بکنید
مسیح علی نجات
و
یا مریم جولیانی
و
یا شازده جانانی
جای سید علی جمارانی ـ خراسانی را بگیرند.
امام شوند و خلایق را هم عرشاد کنند و هم خرشاد  و هم فرشاد.
چه رنگ باختی
ای روزگار رنگ آمیز
که آن سپید
سیه گشت
و این سیاه
سپید؟

نوشته : اگر افسانه، « حقوق بشری غرب » در غزه مرد،
افسانه « امریکا اول » هم در ایران مرد.
پ. ن. جالب است که هنوز هم عده ای میخواهند به ترامپ این مسئله را گوشزد بکنند.
داگلاس مک گرگور ، خطاب به ترامپ میگوید:
آقای رئیس جمهور، امریکا را اول بگذارید، نه اسرائیل و اوکراین را….
دنیا در شرایط بحرانی قرار دارد.
بخاطر اینکه اسرائیل شدیداً در شرایط باخت قرار گرفته و ترامپ هم که فکر میکرد، با این تهدیدها ایران را وادار به خواسته های خود کند که موفق نشده، هیچ بعید نیست که برای رها کردن خود از این معضل، کار جنایتکارانه ای انجام بدهد.
یا با بمب هسته ای روی ایران و یا کشتن رهبر…..
و بعد هم عده ای تسلیم طلب، در ایران تقصیر را گردن رهبر و مخالفین مذاکره بگذارند.
بیاد بیاوریم که همین عده، با تبلیغات بر علیه جلیلی و اینکه اگر او انتخاب شود، جنگ ایران حتمی است، کار انتخاب پزشکیان و ظریفیون را آسان کردند.
الان زمان گفتن دروغ و دادن امیدهای الکی نیست.
بی بی سی انگلیسی دارد با دروغ اسرائیل را در داخل، موفق نشان میدهد، با اوردن، پرهام قبادی، شایان سرداریزاده و و و ارونیوز فرانسه زبان بطور وحشتناکی سکوت کرده. چون رویشان نمیشود از شکست اسرائیل و جامعه جهانی بگویند.
آگاهی دادن ها را افزایش بدهیم تا از چاله به چاه نیفتیم.
اگر در کوتاه مدت، هم موفق نشویم، در دراز مدت، ما برنده خواهیم شد.

الهام


آره.
ترامپ جی ۷ را ترک کرده است
اکنون
دو جناح از دار و دسته ترامپ
برای شرکت مستقیم در جنگ بحث می کنند.
عردوغان به واحد موشکی خود آماده باش داده است.
تقویت ناوهای غول ییکر امپریالسم امریکا در آب های منطقه دال بر شرکت امریکا و امپریالییسم اروپا ست.
 کانادا
 گوادولوپ ثانی است.
خواهیم دید


اسرائیل (و امپریالیسم امریکا و اروپا)
در صدد پیاده کردن ارتش  در کشور و سرنگونی رژیم است و نه در صدد مقابله با برنامه اتمی کذایی
و گرنه بمباران پادگان و ترور  این و آن
ربطی به تراختور و  بمب اتم ندارد


تفاوت جورج بوش با ترامپ:

جورج بوش
طرفدار رژیم چنگ در جهان بود
ترامپ اما مخالف رژیم چنگ و طرفدار معامله است.
رژیم چنگ
رژیم صدام را چنگ کرد  و دروازه جهنم را به خاورمیانه باز کرد
ترامپ
بر خلاف نتانیاهو
از رژیم چنگ هراس دارد و ترور سید علی را ممنوع کرده است.
ترامپ می خواهد که سیدعلی
اهلی شود
یعنی
تن به تمکین دهد و جا پای ممد رضا بگذارد.

فریاد
------------------
خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی جانسوز
هر طرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود
من به هر سو می دوم گریان
در لهیب آتش پر دود
وز میان خنده هایم تلخ
و خروش گریه ام ناشاد
از دورن خسته ی سوزان
می کنم فریاد ، ای فریاد ! ی فریاد
خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی بی رحم
همچنان می سوزد این آتش
نقشهایی را که من بستم به خون دل
بر سر و چشم در و دیوار
در شب رسوای بی ساحل
وای بر
من ، سوزد و سوزد
غنچه هایی را که پروردم به دشواری
در دهان گود گلدانها
روزهای سخت بیماری
از فراز بامهاشان ، شاد
دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب
بر من آتش به جان ناظر
در پناه این مشبک شب
من به هر سو می دوم ، گ
گریان ازین بیداد
می
کنم فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد
وای بر من ، همچنان می سوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان
و آنچه دارد منظر و ایوان
من به دستان پر از تاول
این طرف را می کنم خاموش
وز لهیب آن روم از هوش
ز آندگر سو شعله برخیزد ، به گردش دود
تا سحرگاهان ،
که می داند که بود من شود نابود
خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر
صبح از من مانده بر جا مشت خاکستر
وای ، آیا هیچ سر بر می کنند از خواب
مهربان همسایگانم از پی امداد ؟
سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد
می کنم فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد



این پیام شبگیر حسنی به نتانیاهو و ترامپ
تماشایی است.
شبگیر
اصلا
نمی داند که صهیونیسم چیست؟
به همین دلیل از صهیونیست سرگردان دم می زند و آبرو می برد.
شبگیر خیال می کند که صهیونیست = یهودی.
مفهوم تحقیر امیز یهودی سرگردان و بی وطن
از مفاهیم مورد علاقه آیة الله عادولف بوده است
که شعارهایش را سید علی نشخوار می کند.

صهیونیسم = راه حلی بورژوایی ـ یهودی برای پایان دادن به سرگردانی و ستمکشی و ذلت خلق یهود.
صهیونیسم = ایده ئولوژی بورژوازی یهود
صهیونیسم = جنبش مقاومت و مبارزه مسلحانه رهایی بخش بورژوایی خلق یهود
مقاومت و مبارزه مسلحانه صهیونیستی
هتلی را که محل اجلاس نظامیان عای رتبه  استعمار انگلیس در اورشلیم بود
با بمبگذاری
با خاک یکسان ساخته اند
و انگلیس را مجبور به خروج از کشور کرده اند



تحلیل حزب کمونیست اسرائیل و احزاب کمونیستی دیگر از اختلافات موجود بین اسرائیل و این و ان
و اره حل انها برای حروج از این بن بست چیست؟
محکوم کردن چیزی
که
راه حل نمی شود
که جای خالی روشنگری علمی و انقلابی  را نمی گیرد




اوپوزیسیون فوندامنتالیسم اسلامی
با مفاهیم اسلامی (مفاهیم اشراف  برده دار و فئودال) از  قبیل خیانت و شرف و غیره
می «اندیشد»
به عوض روشنگری
فحاشی می کند.


سید علی در سخنرانی اخیرش
جلب مردم را اکیدا توصیه کرده است



سیدعلی در سخنرانی اخیرش
پیش شرط بقای ج. ا.
 را
 در کشیده نشدن پای امریکا به نزاع می داند.
نتانیاهو
اما برای تخریب پروژه اتمی به بمب های بتون شکن امریکایی نیاز دارد
احتمال این هست که چتربازهای اسرائیلی
پایین آیند و مثل لبنان و غزه
وارد اعماق شوند و با مواد منفجره
منفجر کنند
و
دروازه  جهنم را به روی سکنه کشور باز کنند
به داد امت اسلام
مگر خدا برسد.
عربستان و امارات و غیره
حمله اسرائیل را هنوز محکوم نکرده اند
یعنی خوشحالند
شاید هم با ارتش اسرائیل همکاری می کنند
لیبی را هواپیماهای جنگی قطر بمباران کرده اند

قتل‌عام زندانیان در دیزل‌آباد کرمانشاه؛ حمله یگان ویژه با رگبار به بندهای زندان
در پی حمله موشکی به تأسیسات نظامی اطراف زندان دیزل‌آباد کرمانشاه (لانچرهای موشک‌های سپاه)، وضعیت امنیتی این زندان بحرانی شد.
به گفته منابع مطلع، زندانیان بندهای ۲، ۳ و ۸ که مستقیماً در معرض خطر ناشی از انفجارها و آسیب‌های احتمالی بودند، با نگرانی از جان خود، خواستار انتقال به محلی امن‌تر شدند.
با این حال، به‌جای رسیدگی به خواسته‌ مشروع زندانیان، یگان ویژه ضدشورش با حضور در محوطه زندان به سوی آن‌ها رگبار گلوله گشود.
 بر اساس گزارش‌های اولیه، در نتیجه این حمله مرگبار، دست‌کم ۱۰ زندانی کشته و بیش از ۳۰ نفر مجروح شده‌اند.
در روزهای گذشته خبرهای دیگری از زندان‌های اوین و قزل‌حصار مبنی بر قطع تماس‌های تلفنی، استقرار نیروهای گارد ویژه در زندان و اعمال محدودیت استفاده از محوطه هواخوری منتشر شده بود.
در این شرایط جنگی، حکومت به جای عفو عمومی و آزادی زندانیان، سرکوب و خشونت را بیشتر کرده است.
فاشیسم آلمان هم در اواخر عمر نکبت بارش به جان اسرا افتاد
و
مارش های مرگ را سازمان داد


نیما نامدار
خصلت و ساختار جامعه و جهان طبقاتی است
و
 هر طبقه اجتماعی
منافع طبقاتی خاص خود را دارد.

در نتیجه
هر طبقه اجتماعی
 نظر و سنگر خاص خود را دارد.

منتفع
یکی از مهمترنی مفاهیم ماتریایلسم تاریخی و فلسفه مارکسسیستی است

نظر و سنگر هر کس
ایینه ماهیت طبقاتی او ست
یعنی
نعمتی معرفتی است
از نظر و سنگر هر کس
می توان به شناخت (معرفت) ماهیت طبقاتی اش نایل آمد.
با فحاشی و پرونده سازی که نمیتوان روشنگری کرد
پیش به سوی هماندیشی به عوض فحاشی و طوطی وشی


کانون نویسندگان در تبعید
شرم آور این است که از قاتلی دفاع می کنی که تا کنون نزدیک به پانصد نفر را در ایران کشته است.

منظور کانون از قاتل کیست؟
نتنیاهو؟
اولا
مفهوم قتل
در رویارویی فوندامنتالیسم اسلامی با فوندامنتالیسم یهودی
مفهوم نادیق و  نارسایی است.
ما با رویارویی دو جریان عمیقا ارتجاعی سر و کار داریم
قرن ۲۱ قرن رویارویی لاشخورها ست و نه قرن رویارویی خیر و شر.
شبیه جنگ اجامر مافیا ست
خشن و خونین است
ولی زرگری است
یعنی
 بی محتوا و خرانه و خردستیزانه است.
ثانیا
نتنیاهو نماینده و مأمور و مهره است
مثل سیدعلی و خمینی و پوتین و پالان و ترامپ و بایدن و عربان و عردوغان است
کاره ای نیست.
همه کاره همه جا
طبقه حاکمه است که از جنس اجنه است و بی نام و نشان است.
پشت پرده نشین است و تصمیمگیر اصلی است.
اختلافات
بین سیدعلی و نتنیاهو و پوتین و پالان و ترامپ و بایدن
اختلافات شخصی که نیستند
اختلافات باندی اند
فرقی بین طبقه حاکمه ایران و اسرائیل و روسیه و اوکراین و ترامپ و بایدن وجود ندارد
کانون باید مارکسیسم بیاموزد
یعنی دایرة المعارف روشنگری بخواند تا رستگار شود


انتقاد از کسی (ایارد گیری به کسی)
امری دیالک تیکی است.
نه تصدیق و تأیید به تنهایی وجود دارد
و
نه تکذیب
انتقاد
دیالک تیکی از انتقاداز خود و انتقاد اجتماعی (انتقاد از همنوع خود) است.
لایک زدن و انتقاد نکردن
به معنی تصدیق و تأیید نظر است
موضع فکری و عملی و نظری راجعع به چیزی نداشتن
خودش
نوعی موضعگیری است


تجارب غزه  در تهران تکرار می شود
سکنه غزه هم نخست به شمال رانده شدند
بعد
از شمال به جنوب
فقط ۵۵۰۰۰ نفر نفله نشدند


یلدا جکیم، خبرنگار افغانستانی اسکای از عزرا...لی میپرسه که زن و بچه‌های ایرانی که می‌کشید، پس چیه هی از دقت موشکتان و اینها میگید.... عز...لی میکه ما به ایرانی‌ها خبر می‌دیم.
ژورنالیست با یک جمله مثل بولدوزر ازش رد شد و جواب داد که من لبنان بودم . دیدم همینطور چقدر غیرنظامیان را به ق.ت.ل رساندید.


خواجه آصف جان
متاع خیر و شر
بی مشتری نیست:
گروهی آن
گروهی این
پسندند.
بیا و مارکسیسم بیاموز
که خوبان این پسندند.
با مفاهیم اخلاقی
با تحقیر و توهین و تخریب دگراندیش
نمی توان به کشف حقیقت نایل آمد
فقط می توان خودفریبی و عوامفریبی کرد




پروین اشرافی
اندر باب بیانیه هفت فعال مدنی
می مردید اگر یک کلمه هم در مورد سیاست های هسته ای اسرائیل جنایتکار که کسی جرئت نمیکند نسل کشی اش را آشکارا پنهان سازد، مینوشتید؟
برآورد میشود که در جهان بیش از ۱۱ هزار کلاهک هسته‌ای و بمب اتمی وجود دارد که حدود ۸۰ تا ۴۰۰ بمب اتم آن در اختیار اسرائیل است و تاکنون هم اسرائیل هیچ معاهده بین المللی را نه تنها امضاء نکرده است، بلکه موذیانه برنامه های هسته ای خود را پنهان میکند.
به گمانم شما مشکلی با برنامه ها و توانمندی‌های هسته ای اسرائیل که در دهه ۱۹۵۰ با همکاری نزدیک با فرانسه آغاز شد، ندارید. اما من دارم. چون هسته ای شدن را اصلا و بالکل از سوی هیچ کشوری، به نفع بشریت نمیدانم، تا همین جا هم تاریخ نشان داده است که ضررش بیشتر از نفعش هست. هر یک سلاح هسته‌ای، علاوه بر تأثیرات مخرب محیط زیستی، باعث تلفات ۵۸۳۶۰ تن جان هایی می‌شود که هیچگونه نقشی هم در منازعات بین حاکمان ضد بشر در دنیا ندازند.
"فعالیت مدنی" یک طرفه این جماعت نان به نرخ روز خور - و به قول رفیقی هفت دلقک همه چیز فروش - اما ما را کشت!!
تف به شما جایزه بگیران نان به نرخ روز خور.....
از این دست بیانیه های صد من یک قاز یک طرفه دارند سرازیر میشوند!!!!
در افشای همه جانبه سیاست ها و برنامه های هسته ای جهان، هرگز و اصلا کم نیاوریم. فعلا در همین حد!!!!




آره.
تناسب  تلفات حماس و حزب الله و اسرائیل هم همین است:
۵۰ هزار نفر از حماس و حزب الله نفله شده اند و ۵۰ نفر از اسرائیل و در حمله هفت اکتبر ۱۳۰۰ نفر از اسرائیل




به مناسبت هفدهمین سال‌روز درگذشت چنگیز آیتماتوف
هفده سال از خاموشی چنگیز آیتماتوف می‌گذرد، اما صدای بیدارباش او برای وجدان ملت‌های ترک‌زبان و ترک‌تبار، همچنان در گوش تاریخ طنین‌انداز است. نویسنده‌ای که واژه‌ی «منقورت» را نه صرفاً به ‌عنوان مفهومی داستانی بل زخم هویتی بر پیکر ملت‌هایی ساخت که اگر حافظه‌ی تاریخی خود را از دست بدهند، محکوم به فراموشی و بی‌ریشگی خواهند شد.
منقورت در کارگاه ذهنی آیتماتوف نماد انسانی بود که از ریشه‌های خویش جدا شده، زبان مادری‌اش را فراموش کرده و دیگر از فرهنگ نیاکان خود دفاع نمی‌کند. آیتماتوف این مفهوم را در رمان ماندگار «روزی طولانی‌تر از قرن» طرح کرد، اما ریشه‌ی فکری‌اش را در تمامی آثارش می‌توان یافت: از «نخستین معلم» و «کشتی سپید» گرفته تا «جمیله»، اثری که لویی آراگون، نویسنده‌ی بزرگ فرانسوی، آن را «زیباترین داستان عاشقانه‌ی جهان» نامید و خود آن را به فرانسوی ترجمه کرد.
چنگیز آیتماتوف، زاده‌ی روستای شِکر در قرغیزستان و فرزند پدری قرغیز و مادری تاتار، نویسنده‌ای بود که در متن سرکوب و سانسور شوروی، با زبانی ادبی و در عین حال انسانی، مفاهیمی چون هویت فرهنگی، حافظه‌ی تاریخی، رنج انسان مدرن و بازگشت به ریشه‌ها را مطرح کرد.
آثار او به بیش از صد و پنجاه زبان دنیا ترجمه شده‌اند و امروز به‌ حیث یکی از نمادهای فرهنگی جهان ترک و ادبیات معاصر جهان شناخته می‌شود. کتاب‌هایی چون: جمیله (۱۹۵۸)، نخستین معلم (۱۹۶۲)، بدرود گل سوری (۱۹۶۶)، کشتی سپید (۱۹۷۰)، بر فراز قله‌ی فوجی (۱۹۷۳)، روزی طولانی‌تر از قرن (۱۹۸۱)، چوبه‌دار (۱۹۸۸) ، زمین مادر (۱۹۸۹) و تورا کاساندرو (۱۹۹۴)، که از بهترین آثار این‌ نویسنده‌ی مثالی محسوب می‌شوند، نه‌ فقط ادبیات شوروی، که افق فرهنگی جهان را دگرگون کردند.
چنگیز آیتماتوف فقط یک نویسنده نبود؛ آموزگار بود، اندیشمند بود و دیپلوماتی که صدای مردمش را به جهانیان رساند. او که در روزنامه‌ی پراودا نوشت، در جشنواره‌های جهانی سینما داوری کرد و تا واپسین روزهای عمر خود در سیاست نیز فعال بود، در نهایت در ۱۰ ژوئن ۲۰۰۸ در آلمان چشم از جهان فروبست و طبق وصیتش، در کنار پدرش، در گورستان آتابیت بیشکک به خاک سپرده شد؛ پدری که خود قربانی سیاست‌های استالینی شد.
امروز، در هفدهمین سال‌روز درگذشتش، بیش از همیشه نیاز داریم تا هشدار او را به یاد آوریم: ما نباید منقورت شویم. نباید زبان مادری را فراموش کنیم، نباید تاریخ و تبار خویش را پشت سر بگذاریم. بزرگ‌ترین ادای احترام به آیتماتوف آن است که از «منقورت ‌شدن» بگریزیم و حافظه‌ی زنده‌ی مردمی باشیم که او عمری در دفاع از آن نوشت.
روحت شاد، صدایت ماندگار.
ما منقورت* نخواهیم شد!
پی‌نوشت:
*منقورت که در زبان‌ فارسی مانقورت خوانده می‌شود، به فردی اطلاق می‌شود که فرهنگ و زبان مادری خود را فراموش کرده و به جای آن، فرهنگ و زبان دیگری را به عنوان فرهنگ و زبان خود می‌شناسد و به آن افتخار می‌کند. به عبارت دیگر، منقورت کسی است که از هویت خود بیگانه شده و هیچ وابستگی فرهنگی به میهن و تبار خود ندارد.




روی مفهوم جنگ نیابتی  باید کار کرد.
روی ماهیت طبقاتی طرفین جنگ های به اصطلاح نیابتی هم باید کار کرد.
با ساده کردن مسائیل
مسائل
ساده نمی شوند
بلکه لاینحل می مانند.

پوتین چه فرقی با پالان دارد؟
سید علی چه فرقی با نتان دارد؟
محتوای  ایندو رویارویی
هزّه مونیکی (سرکردگی) است:
ایندو رویارویی
دیالک تیکی از هزّه مونی جهانی و هزّه مونی منطقه ای است:
هدف امپریالیسم تحت سرکردگی امریکا
حفظ و تحکیم و گسترش هزّه مونی جهانی خویش است
هدف اولیگراشیسم روس  
احیا و حفظ و تحکیم و گسترش هزّه مونی اروپایی خویش است
هدف سیدعلی و نتان و عربستن و عردوغان
حفظ و تحکیم و گسترش هزّه مونیمنطقه ای  خویش است


لنین
در زمانی این رهنمود را داده است
که پرولتاریای اروپا  به عرش اعلی حمله ور شده بود.
شبحی سرخ در فضای اروپا در گشت و گذار بود.

اکنون
پرولتاریا
در بهترین حالت
پیرو ترامپ و پوتین و پالان است.
جنگ های کنونی
نه جنگ بین دول امپریالیستی
بلکه جنگ بین بوس های مافیایی است.
ترور بیست تن از سران نظامی و علمی ج. ا.
کردوکاری مافیایی است
اصلا لزومی ندارد..
جای سلامی را غلامی می گیرد


 شرم آور است این بیانیه برندگان جایزه صلح نوبل ما در رابطه با شرایط کنونی!
امثال برادر من که در خیابان برای آزادی جنگیدند، می فهمیدند که آزادی بها دارد
و
 با به دامن نیروهای خارجی آویزان شدن حاصل نمیشود.
این ها آزادی خواهی شان هم مشمئز کننده است !
 این بیانیه دریوزگی ست!
دکتر راحله طارانی

چه تحلیلی خدا داده.
اول بیانیه  را و یا جمله ای از آن را ذکر کنید
بعد تحلیل کنید.
با مفاهیم اخلاقی از قبیل شرم و مشمئز کننده و غیره
نمی توان به کشف حقیقت نایل امد.
علاوه بر این
خصلت و ساختار جامعه و جهان کنونی
طبقاتی است
و
هر طبقه اجتماعی
شعور خاص خود را دارد
طرز تفکر در کاخ با طرز تفکر در کوخ
یکسان نیست
متاع کفر و دین بی مشتری نیست:
گروهی ان، گروهی این
پسندند
مارکسیست شو
که خوبان این پسندند

با جنگ، چهره به چهره
کمال خسروی
شکسته‌شدن «سکوتِ» فضای زندگی روزمره با خروش و انفجار یک شورش و خیزش همواره با شور و نیرویی امیدبخش همراه است،
 در حالی‌که جنگ در نخستین گامْ پدیدآورنده‌ی ترس است؛ ترس از آوارگی و بی‌خانمانی، ترس از بر باد رفتن امکانات معاش، هر اندازه هم فقیرانه و تنگ‌دستانه و به‌ویژه در فقر و تنگ‌دستی، و سرآخر و مهم‌تر از هر چیز ترس از جان‌باختن خود و خویشان و بستگان و عزیزان. به‌همان اندازه که این هراس بدیهی و انسانی است، شادمانی نوکران و ریزه‌خواران سفله‌ی سفره‌ی آمریکا و اسرائیل از بمباران‌ها و کشتار مردم، پلید و پلشت و چندش‌آور و غیرانسانی است. این جانوران نه فقط دست‌کمی از سرکوب‌گران و شکنجه‌گران حاکم ندارند، بلکه به‌مراتب از آن‌ها بدترند و در ساحل امن لانه‌های‌شان در فرنگ و ینگه‌دنیا، رویای ناممکن جانشینی همین سرکوب‌گران و شکنجه‌گران را در سر می‌پرورانند. این‌ها همپالکی‌های همان جانوران بیمار و روان‌پریشی هستند که در ساحل تل‌آویو روی صندلی‌های راحتی‌شان لم داده بودند و از تماشای گزارش زنده‌ی بمباران غزه لذتی سادیستی می‌بردند



مک گرگور: ا
سرائیل از آمریکا می‌خواهد تا از شکست حتمی نجاتش دهد

در ۷۲ ساعت گذشته، اسرائیل در حالی که مذاکرات میان واشنگتن و تهران همچنان در جریان بود، دست به حمله پیش‌دستانه علیه ایران زد. ایران غافلگیر شد، اما سریع‌تر از آنچه اسرائیل انتظار داشت، خود را پیدا کرد و واکنش نشان داد.



مک گرگور:
امریکا به جهان رشوه می دهد تا از اسرائیل حمایت کنند؟

مسئله به این سادگی ها نیست.
 طبقه حاکمه اسرائیل
یکی از اعضای ارگانیک طبقه حاکمه امپریالیستی است.
همه دول  امپریالیستی و حتی اولیگارشیستی (روسیه و غیره)
حامی اسرائیل اند.
بدون حمایت امپریالیسم (امریکا و آلمان و انگلیس و فرانسه ..)
 اسرائیل و موسادش
نمی توانند از فاصله ای بسیار دور
دار و ندار ج. ا. را به اةش کشند.
نه  اسرائیل تنها ست و نه موساد.
سرمایه مالی
و
به قول لنین
اولیگراشی مالی (بانکی)
مهمترین ستاد فرماندهی امپریالیسم است
و
همه سران دول امپریالیستی
مأمور و مربای سرمایه مالی اند.
از مرتس تا ماکرون
.
عکس های فضایی از نطنز و غیره
توسط امپریالیسم امریکا و المان و غیره
چه بسا توسط هواپیماهایی آواکس 
در اختیار  اسرائیل  و موساد  قرار داده می شوند
از ۲۰۰ پهباد سپاه
جتی یکی به خاک  اسرائیل نرسید
در سرنگونی آنها حتی اردن هاشمی شرکت داشت
چه رسد به ناوهای نظامی انگبس و فرانسه و امریکا

هنر گام زمان
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است
هوشنگ ابتهاج
ه الف سایه



مناطق و شهرهایی که هدف حمله اسرائیل قرار گرفتند
حملاتی که تاکنون اسرائیل به مکان‌های مختلف ایران انجام داده:

تهران
قیطریه تهران
نیاوران تهران
غرب تهران و چیتگر
شرق تهران
مهرآباد تهران
چندین حمله به شهرک محلاتی تهران
شهرک شهید چمران نوبنیاد تهران
برجی در کامرانیه تهران
نارمک تهران
سعادت آباد تهران
اندرزگو تهران
مجتمع ارکیده در ستارخان تهران
شهرک شهید دقایقی تهران(حملات گسترده)
فرحزادی تهران
ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح
ازگل تهران
محل سکونت علی شمخانی
شهرآرا تهران
مجتمع اساتید میدان کتاب سعادت آباد
گرمدره
مرزداران تهران



دیگر شهرها و مکان های حساس:
چندین حمله به سایت هسته ای نطنز
تاسیسات پارچین
چندین پایگاه نظامی در تهران
رآکتور هسته‌ای نطنز
تأسیسات نزدیک رآکتور هسته‌ای نطنز
خنداب
رآکتور آب سنگین اراک
بروجرد
خرم آباد
همدان
پارچین
قصر شیرین
تبریز
پیرانشهر آذربایجان غربی
کرمانشاه
ایلام
اراک
/سایت سپاه پاسداران




جنگ چیست
اگر مفری برای خروج موقتی سرمایه داری از بحران عمومی نیست؟
جنگ
برای طبقه حاکمه امپریالیستی
ممد حیات است  و مفرح ذات.
دلیلش در اساسی ترین دیالک تیک ماتریایلسم تاریخی است:
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
هدف از جنگ = تخریب عمیق نیروهای مولده  یعنی زحمتکشان و وسایل اساسی تولید مثلا کارخانجات، مراکز علمی و آموزشی و صنعتی، مزارع، مراتع، منابع و معادن و ابنیه و غیره و سبکتر سازی ترازوی این دیالک تیک به نفع مناسبات تولیدی کهنه و مزاحم



وظیفه اصلی جنگ
تخریب نیروهای مولده است.
طبقه کارگر
نیروی مولد جاندار است و در صف نخست تخریب جنگی قرار دارد.
همین اجامر ج. ا.
در همین کارخانجات
کارگران را لخت کرده اند و شلاق زده اند
حزب کارگران را
منحل کرده اند
سران و سرداران توده را در نهایت معصومیت جاسوس جا زده اند
آش و لاش و لاشه کرده اند
به تلویزیون آورده اند
به توبه واداشته اند
به گریه انداخته اند
رسوا کرده اند
بخشی را به لو دادن همرزم خود برانگیخته اند
بعد قصابی کرده اند و در خاوران ها جلوی ددان افکنده اند



هنوزم ز خردی به خاطر در است
که در لانـﮥ ماکیان برده دست
به منقارم آنسان به سختی گَزید
که اشکم چو خون از رگ آن دم جهید
پدر خنده بر گریه ام زد که هان!
وطن داری آموز از ماکیان
صمیمی

کسب و کار ایرانیان و امروزه جهانیان همین است:
به عوض دادن زحمت  اندیشیدن و دلیل علمی و تجربی آوردن
دست به نازل کردن آیه ای، روایتی، بیت شعری، ضرب المثلی، کلمات قصاری زدن وقال قضیه را کندن.
وطن یک مفهوم است وباید تعریف شود
ماکیان از جوجه هایش حراست کرده است و نه از وطنش.
عشق ننه و بابا به جوجه و توله خود
عظیم ترین عشق ها ست.
وطن = وسایل اساسی تولید
کسی وطن دارد که مالک  وسایل اساسی تولید است.
توده از هزاران سال قبل
سلب مالکیت بر  وسایل اساسی تولید خود شده است
یعنی وطن ندارد
توده با سلب مالکیت از سلب مالکیت کنندگان
میتواند وطن غصب شده خود را بازیس ستاند و باوطن شود
دربار
به همین دلیل
حزب توده را بی وطن می نامید.



جنگ‌های ارتجاعی
  محصول تضادها و بحران‌های انباشته درون نظم سرمایه‌داری و دولت‌های سرکوب‌گر هستند.
نینا سرفراز

جنگ
خاص جامعه سرمایه داری نیست.
حضرت محمد بیش از ۷۰ جنگ ویا غزوه به راه انداخته است
قبصر روم و اسکندر یونان
کسب و کارشان جنگ بوده است.
جنگ
فرمی از مبارزه طبقاتی است :
گاهی بالایی ها شعله ورش می سازند
و
هر از گاهی پایینی های کارد به استخوان رسیده
جنگ = بروز تضادهای طبقاتی = التهاب تضادهای طبقاتی
اسرائیل و ایران
جامعه سرمایه داری نرمال نیستند.
دولت اسرائیل
اصلا دولت مدرن نیست.
اسمش دولت یهود است
چنین دولتی در جهان اصلا وجود ندارد.
بدین طریق
دولت اسرائیل
دولت میلیون ها شهروند عرب اسرائیل محسوب نمی شود.
بخشی از جامعه اسرائیل
از اعراب بدوی یهودی تشکیل یافته اند که موساد از سودان شبانه آورده است
بخشی از جمعیت ارتدوکس اسرائیل
فقط تولید مثل و عبادت می کنند
از حمایت دولتی نان می خورند.
تن به کار نمی دهند.
دولت ج. ا.
دولتی عهد بوقی است
که آمیزه ای از مناسبات برده داری و فئودالی و فوندامنتالیسم اسلامی و اوتوپی های ماورای طبیعی است.




ترامپ
بنا بر اخبار امروز
به اسرائیل اجازه ترور سید علی را نداده است.
شازده از مردم خواسته که این کار را بکنند


تخیل توانگر کند
فرد را
به زیر آورد
چرخ ولگرد را

ایران
آخرین کشوری خواهد بود که سوسیالیستی شود.
بدون شعور انقلابی
انقلاب کردن محال است
و
خواب است
 و
خیال است.
در ایران از شعور و شخصیت اثری حتی نیست.
سطح فکری مردم در زمان شاه
بالاتر از اکنون بود.
اکنون
پیدا کردن دوست ویا دشمن  از میان ایرانیان
امکان ناپذیر است.


حضرت راسل
شادی و غم
حالات پسیکولوژیکی (روحی و روانی) اند
اختیاری و ارادی و دلبخواهی نیستند تا تو فتوا بدهی و خلایق شاد ویا غمگین شوند و شق القمر کنند.

مثال:
بچه ات بیمار می شود
و
تو بی اختیار غمگین می شوی
بهبود می یابد
و تو
شاد می شوی
ضمنا منظورت از خوب زندگی کردن چیست؟
کسی که نان خود و خانواده اش را از کام اژدهایی بیرون می کشد
چگونه می تواند خوب زندگی کند؟


خو آخه من نمی‌دونم اونی که باش در توالت قرار میزارن، قراره چه کاری بکنه، این آدم اینقدر ذلیل و مفلوک هست که مثل برده دنبال هر جنایتکاری میافته که شاید چیزی نصیبش بشه، خو آخه در توالت بات قرار گذاشتن، تو خجالت نمی‌کشی هنوز در انظار عمومی ظاهر میشی.
این اصلا در توالت منتظر نتانیابو بوده ، بهش گفته بودن رفته برینه اینهم اومده در مستراح منتظرش شده، اینقدر آدم رذل و پست باشه؟
لطفی

این طرز برخورد همه ایرانیان
بدون استثناء
 به همدیگر  است.
توهین و تحقیر و تخریب همدیگر به عوض تحلیل علمی و انقلابی نظر و سنگر همدیگر.
همه دنبال عوامفربی سرشته به خود فریبی اند
کسی دنبال حقیقت عینی نیست.
حقیقت عینی چیست؟
هر کس دکانی برای خود باز کرده و خیال می کند که حقیقت فروش است و بقیه
خرند
و
از حقیقت عینی بی خبرند.
در حالیکه هماندیشی برابرحقوق با همنوع
متمدنانه ترین طریق همزیستی است.
پرونده سازی برای همنوع
کسب و کار سازمان های امنیتی است
 و
 نه کسب و کار روشنگران انقلابی




ممنون.
دکتر راجله طارانی
در این پست
خواهان «سرنگونی  حکومت آلمان وهندوستان واسرایل» نبوده است.
ایشان
فقط از نظر حریف کانادایی
انتقاد کرده است.
یعنی خواه و ناخواه در پی کشف حقیقت بوده است.
 نظر دکتر راجله طارانی  را
هم
می توان مورد بحث قرار داد.



شرایط  لازم  برای گذار به سوسیالیسم
در جوامع پیشرفته
بیش از هر زمان دیگر فراهم آمده است.




زیباترین جملات نلسون ماندلا - رهبرِ آزادی و آشتی…
ملقب به پدرِ ملت
—-------------------------
آزادی به بریدن زنجیر ها از دست و پا خلاصه نمی شود٬ آزادی به احترام گذاشتنِ آزادی دیگران نیز نیاز دارد
******
شکوه زندگی در این نیست که هرگز به زانو در نیاییم٬ در این است که هر بار افتادیم دوباره برخیزیم
******
مهم این نیست که قشنگ باشی٬ قشنگ این است که مهم باشی٬ حتی برای یک نفر
******
بقای دوستی ها به تفاهم متقابل وابسته است
******
کوچک باش و عاشق…که عشق میداندآیین بزرگ کردنت را
******
کینه مانند اینست که زهری بنوشی و امیدوار باشی که دشمنانت را بکُشد
******
من باور دارم شاد ترین مردم کسی که بهترین چیز ها را دارد نیست٬ بلکه کسی است که از چیز هایی که دارد بهترین استفاده را میکند
******
زندگی شگفت انگیز است فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید
******
من باور دارم که صرف نظر از این که چقدر دلِ ما شکسته باشد٬ دنیا به خاطر غم و غصه ی ما از حرکت باز نخواهد ایستاد
******
خوبی در ذات انسان٬ شعله ای است که شاید کم سو شود٬ اما خاموش نخواهد شد
******
فرق من و زندانبان را میدانی؟
زمانی که پنجره ی کوچک سلولم را باز میکند٬ او تاریکی و غم را می بیند و من روشنایی و امید را. دید شما بسیار مهم است
زیبا بنگرید
******
آموزش قویترین سلاحی است که میتوانید برای تغییر دنیا از آن استفاده کنید
******
موفقیت - پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
******
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باور هایت شک نکن
******
مشکلات - برخی آدم ها را شکسته اند و برخی را ساخته اند
******
امنیت - تنها به معنی عدمِ جنگ در کشور نیست٬ امنیت حقیقی٬ یعنی تمام افراد جامعه بدون توجه به نژاد٬ دین ٬ طبقه ٬ جنسیت و پایگاه اجتماعی از حقوق یکسان برای رشد برخوردار باشند
******
اگر قرار باشد خون را با خون شست٬ دچار بدبختی میشویم. ببخشیم اما فراموش نکنیم
******



اسرائیل ادعا می‌کند که گنبد آهنین آن‌ها امروز تمام موشک‌های پرتاب شده از سوی ایران را رهگیری و منهدم کرده است،
لطفی

اسرائیل این ادعا را نکرده است.
بنا بر گزارش الجزیره
۹۰ درصد موشک ها منهدم شده اند و ۱۰ در صد منفجر شده اند
ان۹دام این موشک ها هم نه با گنبد اّهنین
بلکه با سیستم دیگری به نام آئه رول (؟) صورت می گیرد
 گنبد اّهنین
برای انهدام موشک های حماس و جهاد و حزب الله لبنان مرحوم است



هیچ کس برای شما گریه نخواهد کرد!!
شما ۴۵ سال ایران را برای مردم یک‌ جهنم ‌و سوگوار  کردید!
اکرم

چرا؟
جامعه ج. ا.
جامعه ای طبقاتی است.
کسی ماورای طبقاتی نیست تا در سوگش کسی گریه نکند و یا در سوگ کسی گریه نکند.
علاوه بر این
بشر موجودی اجتماعی است و از پژمردن گلی حتی دلش می گیرد
چه رسد به مرگ فجیع همنوعی.
جامعه طبقاتی
میدان زد و خورد است
ایراد در خود افراد که نیست
ایراد در فرماسیون اقتصادی است که اعضایش نان از سفره همدیگر  می ربایند
سیستم باید تحول یابد
ترور راه حل نیست.
راه حل
تعویض طبقات   حاکمه است.



هیچ کس برای شما گریه نخواهد کرد!!
شما ۴۵ سال ایران را برای مردم یک‌ جهنم ‌و سوگوار کردید!!



حمله اسرائیل به رآکتورهای اتمی
تازگی ندارد.
 رآکتورهای اتمی عراق و سوریه و لیبی هم بمباران شده اند
اگر هندوستان موافقت کرده بود
بمب های اتمی پاکستان هم ربوده شده بودند



محاصره زندانیان سیاسی؛ وحشت حکومت از مردم، نه از دشمن خارجی
معمارنژاد

هیتلر و هیملر هم
در لحظات پایانی حکومت نکبت شان
زورشان به اسرای اردوگاه های مرگبار (آپش ویتس و غیره) رسید
اسرای منتظر ارسال به کوره های آدمسوزی
را
به مارش های مرگبار وادشتند
مشخصه مشترک فاشیسم و فوندامنتالیسم
ضعیف ستیزی و قوی ستایی است



این صحنه یاداور فیلم موسوم به «ویولون زن روی بام» است

اسرائیل
را
نباید با دار و  دسته نتانیاهو یکسان تلقی کرد.
نتایناهو
شبیه ترامپ است.
مشاوران انتخاباتی و تبلیغتی  نتایاهو
همان مشاوران انتخاباتی و تبلیغاتی ترامپ
 از فوکس نیوز اند.
همسر اسحاق رابین
نتایناهو را مقصر در ترور همسر صلح خواهش می داند.
شمسایی چرا
فونیکس در تلویزیون آلمان را نمی بیند که برنامه های روشنگرانه ای در این زمینه دارد.
نتایناهو
مثل خمینی و خامنه ای
ضد کمونیست و مثل ترامپ ضد حزب دموکرات امریکا و احزاب مترقی اسرائیل است
دل باراک اوباما از نتایناهو پر بود
بایدن و وزیر امورخارجه اش هم مخالف سیاست های نتایناهو بودند.



هیتلر
با رفتن همه  یهودیان جهان  به سرزمین موعود
مخالفتی نداشته است.
هیتلر به صهیونیست ها  در این زمینه کمک هم کرده است
مراجعه کنید به کتابی از ایوانف ترجمه یونسی تحت عنوان صهیونیسم


الکساندر دوگین
خودش عقب مانده تر از ملاها ست.
چون هنوز خبر ندارد که دار و دسته خمینی
نه شرقی ـ نه غربی اند
هم ضد کمونیست اند و هم ضد امپریالیست
ضمنا
روسیه اولیگارشیستی
ارتجاعی تر از امپریالیسم است.
روسیه اولیگارشیستی
میراث خوار تزاریسم است و دشمن لنبنیسم و خودمختاری خلق ها
بهترین متحدان پوتین
نئوفاشیست ها هستند.
نتانیاهو
تنها سیاستمداری از بلوک غرب است که به اوکراین کمترین کمک نظامی نرسانده است
اگرچه زلنسکی
یهودی است و شخصا تقاضای کمک کرده است



محید آذزی عزیز.
هم می توان سرنگونی فوندامنتالیسم اسلامی (خمینیسم) را خواست
و
هم به انتقاد از نئوفاشیسم  (دار و دسته نتانیاهو و ترامپ) پرداخت.
دیالک تیکی باید اندیشید تا رستگار شد
و
نه
متافیزیکی.
ملک الموت
کسی را که با دیالک تیک بیگانه باشد
عذاب خواهد داد.


منظور از وطن چیست؟
وطن = وسایل اساسی تولید = کارخانجات و بیمارستان ها و بانک ها و  اراضی کشت و معادن و منابع و مزارع و مراتع و غیره.
توده که هزاارن سال است
سلب مالکیت بر وسایل تولید شده است
روزی برده بوده است
بعد
رعیت شده است
و
اکنون کارگر است.
توده که وطن ندارد.
جنگ بر سر تصاحب وطن یعنی تصاحب وسایل تولید است.
اگر جای شیخ را شاه بگیرد و یا  هر کس دیگر بگیرد
وضع توده همان خواهد ماند که بوده است و است
توده
به شرطی می تواند صاحب وطن شود
که
مجددا
 صاحب وسایل تولید شود
یعنی
سلب مالکیت کنندگان را سلب مالکیت کند.
یعنی مالکیت بر  وسایل تولید
جامعتی شود
یعنی
مالکیت خصوصی بر  وسایل تولید لغو شود
یعنی
جامعه سوسیالیستی شود


ارزو بر زنان و کودکان و جوانان عار نیست.
جماران
قحطستان شعور و شخصیت است.
سطح شعور مردم در زمان شاه صدهزار بار بالاتر بوده است
جامعه از نظر فکری و اخلاقی و حتی هنری سقوط کرده است
تنها شعاری که خلایق بلدند
  بی شرف است و بس.



آره.
ای دیده عبرت بین
از دیده عبر کن، هان
حیوان جماران را
آیینه عبرت دان.
بدون تئوری علمی و انقلابی
هیچ غلطی نمی توان کرد.
فراگیری مشقت بار مارکسیسم
الزامی است.
با توهمات تئولوژیکی  و خرافات مذهبی
فقط میتوان خودفریبی و عوامفریبی کرد 
ولی نمیتوان به  تمیز «هر» از «بر» و خیر از شر نایل آمد.
پیران پارسای پرولتاریا را
پس از پرونده سازی
آش و لاش و لاشه کردند
به تلویزیون اوردند
به توبه واداشتند
رسوا کردند
شقه شقه کردند
و
اکنون
برای خودشان پرونده می سازند و جنت شان رابه جهنم استحاله می بخشند
و به توبه وامی دارند.
دست بالای دست بسیار است.



شما چرا کانادا زندگی میکنید؟ چرا بر نمیگردید جمهوری اسلامی ایران؟
ناهید

یکی از مهمترین ایرادات بنی بشر همین است.
بحث اینجا  بر سر چیست؟
بحث بر سر نظر نخست وزیر کانادا ست
و
 نه بر سر چرایی پناهندگی حریفی به کاناد و هراس از کار و زندگی در جهنم جماران
بحث بر سر صحت و سفم نظر نخست وزیر کانادا ست.
یعنی
هدف
 کشف حقیقت است.
حقیقتی
که عینی است و نه میلی.

این  طرز تفکر ناهید را
سوبژکتیویسم معرفتی می نامند:
برای سوبژکتیویسم معرفتی
مهم
نه اوبژکت شناخت (نظر نخست وزیر کاندا در این بحث)
بلکه سوبژکت شناخت است (مثلا پناهنده منتقد و یا خود نخست وزیر و مادر و پدر و دختر و پسرش.)



خامنه ای و نتانیاهو
نماینده اند
نماینده طبقات حاکمه اند.
شخصیت های حقوقی اند و نه خصوصی.
خلمنه ای نماینده فوندامنتالیسم اسلامی شیعی است.

فوندامنتالیسم اسلامی شیعی و سنی =  فاشیسم فئودالی
خضومت دار و دسته خمینی با اسرائیل = تداوم خصومت نازی ها با یهودی ها
یعنی
محتوای فاشیستی دارد
یعنی ربطی به مقاومت و مبارزه خلق  فلسطین ندارد.


نظام تمامیت خواه ج.ا. ؟

منطور از مفهوم  تمامیت خواه چیست؟
منظور علی رها از نظام چیست؟
نظام
همیشه اقتصدی ـ اجتماعی است.
تمامیت خواهی اما چیزی روبنایی است و نه زیربنایی.

تمامیت خواهی ترجمه توتالیتاریسم است.
 توتالیتاریسم
یکی از مفاهیم امپریالیستی (هانا آرندت) است
 که  نماینده فرمی از فرمالیسم است:
برای هانا اندت
فرقی بین استالین و هیتلر و پیونچه و خمینی و مائو و موسولینی وجود ندارد
همه از دم  توتالیتر ویا تمامیت خواهند.
حزب توده
در رابطه با دار و دسته خمینی
 از مفهوم انحصار طلب استفاده می کرد.
مفاهیم حزب توده سرشته به احتیاط بودند و نه مبتنی بر تحلیل علمی و انقلابی.
حزب توده محتوای طبقاتی طبقه حاکمه جدید را نمی دید.
حزب توده از فوندامنتالیسم اسلامی شیعی و سنی
خبر نداشت که همشیره فاشیسم است
فوندامنتالیسم اسلامی شیعی و سنی =  فاشیسم فئودالی
خضومت دار و دسته خمینی با اسرائیل = تداوم خصومت نازی ها با یهودی ها
یعنی
محتوای فاشیستی دارد
یعنی ربطی به مقاومت و مبارزه خلق  فلسطین ندارد.



به مناسبت درگرفتن جنگ میان ایران و اسرائیل مقاله «شکست دولت خودی در جنگ امپریالیستی» اثر لنین درباره وظایف طبقه کارگر در جنگ امپریالیستی را که سالها پیش ترجمه کردم باز نشر می کنم.
بدیهی است که هر جنگی شرایط ویژه خودش را دارد، اما اساس چنین جنگهایی در دوران کنونی تقسیم جهان بین قدرتها است که در پشت پرده‌ای از توجیهات و بهانه‌های ملی گرایانه، مذهبی، سیاسی، حقوقی و غیره پنهان نگه داشته می شود.
راستی پور

محتوای دوران کنونی که همان محتوای دوران قبل از انقلاب اکتبر نیست.
محتوای دوران کنونی چیست؟
آرایش قوای طبقاتی
اکنون که مثل آرایش قوا در ایام ج. ج. اول نیست.
پرولتاریا
اکنون
پس از شکست سوسیالیسم
در حال فرار از سنگرهای طبقاتی است
مبارزات کنونی
چه بسا اصلا سیاسی نیستند.
جنگ های کنونی
شبیه جنگ های دار و دسته های مافیایی است
نه سیاسی است و نه طبقاتی
بلکه
عمیقا ارتجاعی است.



حملات اسراییل بر ایران ادامه عملیات اسرائیل  در غزه و لبنان و سوریه است.
دنیا

این تحلیل دنیا
رئالیستی است.
این حمله به ج. ا.
شبیه حمله اخیر اوکراین به پایگاه های نظامی روسیه است
هر دو از ماهها قبل تدارک دیده شده اند
آسمان ج.ا.
شبیه آسمان غزه و لبنان و سوریه
تحت نظر مدام است و موشک اندازهای شیوخ جماران
به محض بیرون امدن از زیر زمبن
منهدم می شوند
اسرائیل در آسمان جماران  برای جت های جنگی اش
پمپ بنزین دایر کرده است.
فاجعه
ادامه دارد.
ایران
غزه و سوریه و لبنان خواهد شد




چاره ای جز فراگیری مارکسیسم نیست.
با ترور این و آن مسئله ای حل نمی شود.
آخوندکشی نه راه حل
بلکه فاجعه است.
برای اینکه
روحانیت یک قشر اجتماعی است
و
نه یک طبقه اجتماعی.

هر طبقه ای قشر خاص خود را دارد.
ای بسا روحانیان که بلشویک بوده اند و هستند.
 شیخ محمد خیابانی در تبریز
و
 شیخ منتسر و همشرش در آلمان
از آن جمله بوده اند.
 روحانیان انقلابی  در امریکای لاتین را واتیکان طرد میکند و سازمان سیا ترور


مشخصه مهم سکنه ایران
از دیرباز
بیگانه  پرستی و آشنا ستیزی
از سویی
و
مرده پرستی و زنده ستیزی
از سوی دیگر است
ج. ا.
کاپیتالیستی ترین کشور در جهان است.
سکنه این سامان
نه خدا پرست
بلکه دلار پرست اند.
همه در فکر دلارند.
در نتیجه
همه چیز قابل خرید و فروش است
اطلاعات
کالا هستند
و
افراد
فروشنده.


این واکنش ها
دلایل نظری و احساسی و عاطفی و طبقاتی دارند:
اولا
احزاب و گروه های سیاسی ارتجاعی
از حزب الله تا حماس و جهاد و مجاهدین اسلام و خلق و غیره
تنها ره رهایی را ترور هر مخالف کذایی می دانند
و
از این لحاظ
فرقی با صهیونیست ها ندارند.
هم و غم و فکر و ذکر همه شان
ترور هر دگر اندیشی است.
برای  خلخالی
حتی
ترور هر مظنونی و مشکوکی است.
حتی
هر سینما روی است.

ترور اما فاجعه است و نه راه حل.
 ثانیا
مجاهدین
  سیاسی که نیستند.
سؤال این است که چیستند؟

ما در جهان کنونی
نه با احزاب و سازمان ها و مبارزات سیاسی و طبقاتی
بلکه با دار و دسته ها وباندها و مبارزات مافیایی سر و کار داریم.
پوتین چه فرقی با پالان دارد؟
نتان چه فرقی با عردوغان و عربان دارد؟



خیلی عجیبه و معلوم نیست چه حکمتی است که
  اسرائیل تا این لحظه حتی یک آخوند رو حذف نکردهه
نکنه نفوذیهاش توی این طایفه دغل و جانی است!!

خادمی

مگر رئیسی آخوند نبود؟
 مگر شیخ یاسین آخوند نبود؟
ضمنا
آخوند که حتما نباید عبا و عمامه و نعلین داشته باشد.
احمدی نجات چه کم از جنتی دارد؟
چون تیز بنگری
حتی کمونیست های ایران
آخوندند
چه رسد به ته ئیست های حیران



ای دیده عبرت بین
از دیده (از آنچه که می بینی)
عبر کن (عبرت بگیر) هان
ایوان جماران را
آیینه عبرت دان.

خاوران سازان
 خاورانی می شوند.
 دست بالای دست
 بسیار است


بهترین دروغ
بدتر از معیوب ترین حقیقت است.
چه گوارا

چه گوارا
سواد فلسفی نداشته است.
ضد دیالک تیکی دروغ که حقیقت نیست.
ضد دیالک تیکی باطل
حقیقت است.
حتی کریم می داند.
دیالک تیک حق (حقیقت) و باطل
 ازد یالک تیک های فخر انگیز کریم است.
ای بسا حرف های دروغ
 که حقیقت اند
و
ای بسا حرف های راست
که
ناحقیقت و باطل.

دومه نیکو لوسوردو
(۱۹۴۱)
پروفسور فلسفه در دانشگاه (اوربینو).
او در همکاری با (هاینتس هولتس) به انتشار مجله (توپوس)
ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ
را به عهده دارد.
او مؤلف کتب بیشماری است،
از آنجمله اند:
امانویل کانت ـ آزادی، حقوق و انقلاب (۱۹۸۷ )
هگل و ارثیه آلمانی، فلسفه و مسا یل ملی انقلاب و ارتجاع (۱۹۸۱)
هگل و بیسمارک.
انقلاب ۴۸ و بحران فرهنگ آلمانی ( ۱۹۹۳)
اجتماع، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (۱۹۹۵)

در ج. ا.
جای خدا پرستی را دیری است که دلار پرستی گرفته است.
حلایق
حاضرند
همه چیز خود را  به دلار تبدیل کنند.
موساد در تاروپود سیستم عهد بوقی نفوذ کرده است
مأموران موساد
قبل از شروع حمله هوایی
رادارها را  منفجر می کنند و از کار می اندازند.
حمله پهبادی از درون ج. ا. صورت می گیرد.
موساد
آدرس همه مهره ها را دارند.
موساد
برای پرونده سازان و سرکوبگران  پیران پرولتاریا
پرونده ساخته است.
ترامپ
توبه فرمایان را به توبه فرامی خواند.
دست بالای دست بسیار است.



اسرائیل
سه سال است که
برای ترور سران حماس
  بیش از ۵۵۰۰۰ نفر را کشتار کرده است
و
هنوز  بر گروهک حماس در خاک یک وجبی غزه
پیروز نشده است.
اما در حمله یکشبه ای
بیست تن از سران نظامی و علمی ج. ا. را و بخش اعظم تأسیسات اتمی و تحقیقی و نفتی و غیره را  از بین برده است
حماسی که نه پدافند هوایی دارد و نه امکانات چنینی و چنانی.
تفاوت فی مابین کجا ست؟
موساد در تار و پود حزب الله
چنان نفوذ کرده است که جتی سیدعلی را می تواند برباید و در موزه به تماشا بگذارد.
سکنه ج. ا. دیری است که به عوض خدای کذایی
دلار امریکایی را می پرستند و همه چیزشان را فدای دلار می کنند.


- سالروز درگذشت چنگیز آیتماتوف: 10 ژوئن 2008-
آیتماتوف: صدای انسان زخمی و افسانه‌سرای وطن‌های گم‌شده
———————————————————————————
برخی خاطره‌ها، به‌جای آنکه چون نوری در دل تاریکی بدرخشند، همچون برگ‌های خزان‌زده در باد تاریخ گم می‌شوند. حافظه‌ی بشر، گاه ظالمانه است؛ آدم‌ها را نه‌تنها فراموش می‌کند، بلکه آن‌ها را تا می‌زند و کنار می‌گذارد، چنان‌که کسی تشکی کهنه را در کنجی رها می‌کند. از میان نام‌هایی که در پیچ‌وخم این فراموشی خاموش شده‌اند، نامی هست که با هر بازخوانی، همچون شعله‌ای زیر خاکستر جان می‌گیرد: چنگیز آیتماتوف، نویسنده‌ای از دشت‌های دوردست قرقیزستان که زندگی را نوشت، نه چون حکایت قدرت و پیروزی، بلکه چون افسانه‌ای تلخ از تقابل روح انسان با طبیعتی خشن و مدرنیته‌ای بی‌چهره.
آیتماتوف نه تنها راوی دشت بود، بلکه حافظ رؤیای انسانی بود که زیر چرخ‌دنده‌های تمدنی خشن له می‌شد؛ راوی کودکی که در انتظار کشتی سفید می‌نشست و کشتی‌اش هرگز نمی‌آمد. او در جهانی نوشت که دیگر به قصه‌ها ایمان نداشت، اما با زبان قصه از انسان، از اسب، از کوه، از رؤیا و از حقیقتی گم‌شده دفاع کرد.
آیتماتوف در سال ۱۹۲۸، در روستای «شکر» در قلب قرقیزستان به دنیا آمد؛ جایی که بادهای کوهستانی، آوازشان را در گوش نوزادان زمزمه می‌کردند و خاک، هنوز بوی اسب و افسانه می‌داد. او در این فضای خشن و شاعرانه بالید؛ جایی که زندگی آسان نبود، اما معنا داشت. جهان او جهانی بود که در آن انسان برای زنده ماندن، باید هم با طبیعت بجنگد، هم با تاریخ، هم با سایه‌های ایدئولوژی که آرام‌آرام روی دشت‌های آزاد گسترش می‌یافت.
چنگیز آیتماتوف در خانواده‌ای روشنفکر در شوروی زاده شد. پدرش، که از کادرهای اولیه‌ی حزب کمونیست بود، در سال ۱۹۳۷ به اتهام خیانت اعدام شد. مادرش او را به‌تنهایی بزرگ کرد. این زخم اولیه، همچون شبحی در سراسر زندگی‌ و آثار آیتماتوف حضور داشت. او کودکی‌اش را در دهکده‌ای کوچک گذراند؛ در فضایی که تلفیقی بود از فقر، خشونت، طبیعت باشکوه، و اسطوره‌هایی که نسل‌ها سینه‌به‌سینه روایت شده بودند.
آیتماتوف پس از جنگ، مدتی به عنوان مأمور مالیاتی، دام‌پرور و کارمند تعاونی کار کرد. بعدها در مسکو ادبیات خواند و وارد محافل ادبی شد. اما او هیچ‌گاه از منشأ روستایی و دغدغه‌های مردم عادی فاصله نگرفت. در واقع، تمام زندگی و آثارش، گفت‌وگویی طولانی با وجدان تاریخی ملت قرقیز بود.
در طول هشتاد سال زندگی‌اش، آیتماتوف میراثی ادبی خلق کرد که از مرزهای جغرافیا و ایدئولوژی عبور کرد. او باور داشت که جهانشمولی بی ریشه دروغی زیباست و هیچ اثری نمی‌تواند جهانی باشد اگر از ریشه‌های محلی‌اش تغذیه نکند. از همین رو، به فرهنگ بومی قرقیز، به اسطوره‌ها، به سنت‌های شفاهی، و به زندگی سخت و شکوهمند مردمش دل سپرد. آثارش بافتی از اسطوره، واقعیت، رؤیا و رنج بودند؛ جایی که کودک در جست‌وجوی کشتی سفید، چون پیامبری خاموش، با آسمان حرف می‌زد و مردم هنوز به مدرسه و دنیای نو بی‌اعتماد بودند.
رمان مشهور «جميله» (زیباترین داستان عاشقانه‌ی ادبیات جهان از نگاه لویی آراگون) درباره‌ی زنی روستایی است که علیه سلطه‌ی پدرسالارانه و ازدواج اجباری قیام می‌کند، و در بستر جنگ جهانی دوم، عاشق کسی می‌شود که همچون او، صدایی برای آواز دارد. عشق آن‌ها شورشی است علیه سکوت، نظم تحمیلی، و کلیشه‌های اخلاقی. صدای آوازشان، فریاد آزادی است.
اما فراتر از مثلث عاشقانه‌ی این روایت، آن‌چه جمیله را ماندگار می‌کند، شهامت یک زن در برابر قضاوت یک روستاست: زنی که تصمیم می‌گیرد به صدای قلبش گوش فرا دهد، حتی اگر همه‌ی جهان در برابرش بایستند.
در دل این رمان، آیتماتوف نه‌تنها عشق را به‌مثابه‌ی یک نیروی رهایی‌بخش روایت می‌کند، بلکه با مهارتی کم‌نظیر، پرسشی اخلاقی و انسانی پیش می‌کشد: آیا انسان حق دارد، در جهانی بسته و سنتی، خود را از مسیر تقدیر تحمیل‌شده نجات دهد؟
اما سرگذشت مادر آیتماتوف نیز خود روایتی‌ست از رنج و پایداری. نجیبه آیتماتوا، زنی که شوهرش به جرم خیانت تیرباران شد، اما وی با چهار کودک و دلی شکسته، در دل کوه‌ها و سرمای طاقت‌فرسای قرقیزستان ماند و فرزندانش را به تنهایی بزرگ کرد. آیتماتوف بارها گفته بود که اگر مادرش نبود، او هم نمی‌ماند، و اگر می‌نوشت، به‌واسطه‌ی سکوتِ پُر از صلابتِ مادرش بود؛ زنی که تاریخ بر دهانش قفل زد، اما فرزندی تربیت کرد که زبان تاریخ شد.
در رمانِ «معلم اول»، تصویر مردی را می‌بینیم که آمده است تا جهانی نو بسازد، اما با روستایی روبه‌رو می‌شود که هنوز در دل تاریکی و خرافه مانده است. این تضاد، جوهره‌ی اغلب آثار آیتماتوف است: تقابل میان سنت و مدرنیته، میان رؤیا و واقعیت، میان انسان و نیروهایی که او را از درون می‌فرسایند. او به‌خوبی می‌دانست که مدرنیته نه تماماً امید است ، آنگونه که مدافعان آن مانند هابرماس ضعف های آن را توجیه می کنند و نه تماماً فاجعه است، آنگونه که فلاسفه پست مدرن مانند لیوتار، پایان آن را فریاد می زنند؛ بلکه مدرنیته معمایی‌ست که باید از دل آن، انسان را بیرون کشید و از نو تعریف کرد.
آیتماتوف، گرچه در دوران سیطره‌ی ایدئولوژی شوروی می‌نوشت، هرگز قلمش را در خدمت شعارهای خشک و بی‌روح قرار نداد. او مرزهای دیوار ایدئولوژی را شکافت تا به انسان برسد. در رمان «و روزی طولانی‌تر از یک قرن»، او سرنوشت بشریت را در قاب یک ایستگاه فراموش‌شده‌ی راه‌آهن بازمی‌نویسد؛ جایی که گذشته، حال و آینده در هم می‌پیچند و خواننده با پرسشی هستی‌شناسانه مواجه می‌شود: آیا هنوز می‌توان به آینده‌ای انسانی اندیشید؟
در «بدرود، گلساری» او عشق دردناک و رابطه‌ عاطفی و روحی میان مردی پیر و اسبش را چنان پرشور و پررمز به تصویر می‌کشد که خواننده درمی‌یابد: مهربانی، گاهی نه در انسان، بلکه در چشمان حیوانی خسته و نجیب آشیانه دارد. اسب، در اینجا، تنها یک جانور نیست؛ صدایی‌ست که از اعماق طبیعت با انسان سخن می‌گوید.
و در «کشتی سفید»، همان رؤیای مکرر کودکانه است که هنوز در ذهن‌ها مانده: کودکی که به افق خیره شده و دریا را نمی‌بیند، اما امید دارد؛ همان امیدی که آیتماتوف با آن نوشت، با آن زیست، و با آن جهان را از درون شکافت.این رمان، سوگ‌نامه‌ای برای معنویت فراموش‌شده و تخیل از‌دست‌رفته است. این چشم دوختن به کشتی که هرگز نمی آید و این رؤیای نیامده، استعاره‌ای است از امیدهای معلق در جهانی که مدرنیته‌اش وعده می‌دهد ولی وفا نمی‌کند.
در رمان «سگ ابلق کنار دریا»، آیتماتوف داستانی تمثیلی از تلاش انسان در برابر طبیعت می‌سازد. سه صیاد، در قایقی کوچک، با طوفانی سهمگین درگیر می‌شوند. هدفشان رسیدن به «سگ ابلق» است؛ کوهی در ساحل که شکل سگی عظیم دارد و نماد بازگشت و بقاست. پدر و دوستش جان خود را فدا می‌کنند تا پسرک نجات یابد. کودک، در لحظات پایانی، کوه را از میان مه و مرگ می‌بیند: امید در دل نابودی.
در «پلنگ برفی»، تعقیب نفس‌گیر یک پلنگ کوهستانی توسط شکارچی‌ای که خود قربانی تاریخ است، به تمثیلی عمیق از تسلیم و طغیان، قانون طبیعت و جبر اجتماعی بدل می‌شود. آیتماتوف در دل طبیعت وحشی، اسطوره‌ای تازه از سلطه، شکست و بازآفرینی می‌نویسد.
این‌که آیتماتوف هرگز نوبل نگرفت، فقط یک بی‌عدالتی نیست، بلکه بازتابی از نظم مرکزگرایانه‌ی جهان ادبی است. همچون جویس، همچون بورخس، آیتماتوف هم در حاشیه ماند؛ شاید چون صدایش از قرقیزستان می‌آمد، جایی که نقشه‌ی ادبیات جهان از آن آگاه نبود. یا شاید چون با صدای بلند فریاد نمی‌زد، بلکه نجوا می‌کرد.
آیتماتوف تنها نویسنده نبود، دیپلمات و روشنفکر هم بود؛ اما در همه حال، به انسان وفادار ماند. چه در جميله، چه در کشتی سفید، چه در عروس جاودانه، چه در کودکی در قرقیزستان، همواره در پی بازسازی انسانی بود که مدرنیته و جنگ و حرص و قدرت او را ویران کرده‌اند.
او ادبیات را به‌مثابه مقاومت می‌فهمید. مقاومت در برابر فراموشی، در برابر ابتذال، در برابر تهی‌شدن. شاید امروز، بیش از همیشه، نیاز داریم دوباره به جهان کودکی بازگردیم؛ به جایی که کشتی سفید هنوز ممکن است از دل مه بیرون آید. حتی اگر نیاید، خودِ انتظارش معنایی دارد.
آیتماتوف جهان را به صورت کلیتی یک‌پارچه می‌دید. در نگاهش، طبیعت، تاریخ، عشق و رنج، همچون حلقه‌های زنجیری درهم تنیده‌اند. او با نثری ساده، اما ژرف، انسان را در بستر بزرگ هستی روایت می‌کرد. شخصیت‌هایش، از چوپانان مست گرفته تا زنان عامی، همه حاملان نوعی آگاهی دردمند و ناب بودند. این نگاه، برخاسته از سنت‌های صوفیانه و حماسی آسیای میانه بود، اما در قالبی مدرن و تأثیرگرفته از ادبیات روس، جهانی شده بود.
در پایان، باید گفت که آیتماتوف نه فقط نویسنده‌ای شوروی، نه فقط صدایی از قرقیزستان، بلکه یکی از آخرین نگهبانان روح انسانی در قرن بیستم بود. او نویسنده‌ای بود که توانست با مهربانی بنویسد، با درد بیاندیشد، و با امید نفس بکشد. آثارش پنجره‌ای رو به جهان‌هایی بود که شاید اکنون از میان رفته‌اند، اما هنوز در خیال‌ها زندگی می‌کنند.
امروز، کشتی سفید کودک در «سفینه‌ی سفید» هنوز به ساحل نرسیده است. هنوز چشم‌های بسیاری در پی آنند. و شاید راز جاودانگی آیتماتوف نیز در همین تأخیر باشد: او وعده نمی‌داد، اما امید را از ما نمی‌گرفت.
ادبیات، گاه از همان‌جایی آغاز می‌شود که امید، از سخن گفتن بازمی‌ماند. آیتماتوف برای آن سکوت، واژه داشت.اکنون ما باید بیاموزیم که آن واژه‌ها را از یاد نبریم.




همزمان با حملات هوایی
مأموران موساد در خود ایران
به حملات پهبادی پرداخته اند و می پردازند.
ج. ا. تبدیل خواهد شد به غزه ولبنان  وسوریه و لیبی و غیره
 
ادامه دارد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر