۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۴, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۱۷ )

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص  ۸۹ ـ ۹۰)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

مرا گریه آمد ز تیمار جفت

بر آن گریه قهقه بخندید و گفت:

«مخور غم برای من، ای پر خرد

مرا آن کس آرد، که کشتی برد.»

معنی تحت اللفظی:

دلم به حالش سوخت و گریستم.

او به خنده گفت:

«هراسی نیست.

برنده کشتی می تواند برنده من هم باشد.»

 

سعدی

برای تبلیغ خرافه ای ایده ئولوژیکی ـ فئودالی ـ مذهبی ـ عرفانی

قبل از هر چیز

خرد اندیشنده را حق آویز می کند.

 

سعدی

نیروی محرکه کشنی

را

نه باد و پارو،

نه قوای مادی طبیعی و انسانی،

بلکه قوه ماورای طبیعی (الهی) می داند.

می توان گفت که ما در این شعر سعدی

با دیالک تیکی زا ایرئالیسم و ایراسیونالیسم (ضد رئالیسم و ضد راسیونالیسم، واقع بینی ستیزی و خردستیزی، بی اعتنایی به واقعیت عینی و بی اعتنایی به عقل)

سر و کار داریم.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر