۱۴۰۲ شهریور ۲۶, یکشنبه

درنگی در فرمایشات باروخ اسپینوزا (۵)

 
درنگی
 از
 میم حجری

توده‌یِ مردم هرآن‌چه زیرِ نفوذِ ادیانِ جعلی می‌پرستند

 چیزی جز اوهام و خیالاتِ ذهن‌هایِ افسرده و ترسیده

 نیست. 


معنی تحت اللفظی:

هر آنچه که مردم تحت تأثیر ادیان جعلی می پرستند، اوهام و تخیلات اذهان افسرده و ترسیده اند.

 

 اسپینوزا

محتوای کتب مقدس و احادیث انبیاء

 را 

اوهام و خیالات مغزهای (اذهان) افسرده و ترسیده

قلمداد می کند.

معلوم نیست که او چگونه به این نتیجه مطلقا خرافی و غیرواقعی رسیده است.

اگر کسی مثلا  چند صفحه از قرآن را بخواند،

به هوشمندی و تهور و شهامت و استعداد و قدرت ادبی، علمی، نظری  و هنری مؤلف آن پی می برد.

نثر قرآن 

حتی

خارق العاده است.

پیامبران

مغز شاداب و کوشا و فعالی داشته اند.

اهل اوهام و تخیلات نبوده اند.

سطح فکری آنها با سطح فکری  زمان خودشان سازگار بوده است.

اگر برتر از معاصران خودشان نباشد، کمتر نبوده است.

مفاهیم فقهی و مذهبی

را

باید تحلیل مارکسیستی کرد و نه تحقیر و تحریف خرکی و خر کنکی.

۲

هر زمان که مملکتی بیشتر دستخوشِ بزرگترین پریشانی‌ها بوده است، 
خرافاتی‌ها و رمّالان
 بیشترین نفوذ را میانِ مردمِ عادی 
و 
بیشترین قدرت را در برابرِ حاکمان داشته‌اند

 معنی تحت اللفظی:

اوج قدرت گیری خرافاتی ها و رمالان و حد اعلای نفوذشان در توده و عظمت شان در مقابل طبقه حاکمه

همزمان با اوج پریشانی کشور بوده است.

اسپینوزا

اندک اندک

انبیاء

را

خرافاتی و رمال

جا می زند و جا می اندازد.


ضمنا

توده را خر می پندارد که تحت نفوذ مشتی خرافاتی و رمال قرار دارند.

علاوه بر این،

انبیاء

را

جزو مخالفان طبقه و هیئت حاکمه

جا می زند.

این نکات مورد نظر او

باید تحلیل علمی ـ تاریخی ـ فلسفی شوند.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر