شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت پانزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۷ ـ ۶۸)
۱
جوانمرد شاطر زمین بوسه داد
ملک را ثنا گفت و تمکین نهاد
معنی تحت اللفظی:
مأمور جوانمرد هشیار امیر یمن
پس از رسیدن به خدمتش احترامات فائقه را به جای آورد.
سعدی
در این بیت شعر،
برای توصیف آدمکش حرفه ای،
جلاد درابر امیر یمن را به د وصفت نیکو متصف می کند:
شاطری و جوانمردی
در فلسفه سعدی
جوانمردی مأمور امیر یمن،
نه لدنی، جبلی، مادر زادی، ذاتی و ماهوی، بلکه اکتسابی است.
اگر او حاتم را کشته بود، فرومایه تلقی می شد.
اینکه او دهها انسان دیگر، چه بسا بهتر از حاتم را کشته است،
برای سعدی پشیزی ارزش ندارد.
پرهیز از عملی نادرست، همان و تطهیر قاتل حرفه ای، همان.
اما بر خلاف پندار سعدی،
پرهیز قاتل از کشتن حاتم، نه به دلیل هشیاری (شاطریت)، بلکه به دلیل خریت و خودخواهی بوده است:
به دلیل خرافه ای است که قاتل نباید نان قربانی اش را بخورد.
اگر بخورد و او را بکشد، نان گریبانش را خواهد گرفت و به خاک سیاه خواهد نشاند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر