درنگی
از
میم حجری
آن‌چه انسان را عقلگریز می‌کند، هراس است.
ترس
آن ریشه‌ای است که خرافات از آن بر می‌رویَد، می‌پاید، و تغذیّه می‌شود...
مردم تا آن‌جا که مغلوبِ ترس باشند، آماده‌یِ زودباوری‌اند.
معنی تحت اللفظی:
ترس
موجب خردگریزی می شود.
ترس
ریشه خرافات، رستنگاه خرافات، پاسدار خرافات و تغذیه کننده خرافات است.
ترس
موجب زودباوری می شود.
۱
آن‌چه انسان را عقلگریز می‌کند، هراس است.
من ـ زور اسپینوزا از عقل و عقلگریزی چیست؟
همه مدعیان در طول تاریخ از علم و عقل دم زده اند
و
مخالفین خود را ابوجهل و لایعقل (عقلگریز)
نام داده اند.
مثلا
حضرت محمد
مخالفین خود را ابوجهل یعنی پدر جهل نام داده است.
ضد جهل (نادانی) به نظرش علم (دانایی) است.
یعنی
خود را و طرفداران خود را ابوعلم (دانای دانایان) جا زده است.
همین حضرت محمد که اماج انتقاد اسپینوزا ست،
مخالفین خود را به کری و لالی و کوری و خری (صم بکم عمی فهم لایعقلون) متهم کرده است.
یعنی
عقلگریز نامیده است
و
خود و هواداران خود
را
عقلگرا و عاقل جا زده است.
عقل
در دیالک تیک غریزه و عقل وجود دارد.
کسی که از عقل گریزان است، پناه و سرپناه و پناه دهنده ای جز غریزه ندارد.
یعنی
به روز نباتات و جانوران و دیوانگان می افتد.
دیوانگان
اما
بر خلاف تصور اسپینوزا
سر نترس دارند.
بنابرین
ترس نمی تواند دلیل جنون شان (عقلگریزی شان) باشد.
یکی از مهمترین دلایل عقلگریزی تعلقات طبقاتی است.
دیری است که کسب و کار ایده ئولوژیکی اصلی طبقات اجتماعی ارتجاعی
مثلا
اجامر بورژوایی ـ امپریالیستی و فاشیستی
و
اراذل و اوباش فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی و اولیگارشیستی
خرد ستیزی است
که
مؤسسش نیچه بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر