۱۴۰۲ مهر ۶, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (۶)

 

 

پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

 شین میم شین

 

تفکر تاریخی به زعم طرفداران برتری آنتیک

 

۱

·    مدافعان برتری جهان باستان، اما برعکس، در مقابله با حملات مدرنیستی، شیوه زندگی، فرم های اجتماعی ـ سیاسی، هنر و فرهنگ یونان باستان و سنت جمهوریخواهانه آنتیک را به مثابه الگوی ضد عصر جدید با اعتبار هنجاری مطرح می ساختند.

 

۲

·    در بحث پیرامون خصلت الگوئی فرهنگ آنتیک، مخالفت مدافعان آن با ارزیابی گذشته تنها بر بنیان معیارهای عصر جدید به حق بود، اما موضعگیری محافظه کارانه آنها در این امر خلاصه نمی شد.

 

۳

·    آنها علاوه بر این، مخالف امکانات آینده ساز فرهنگ مدرن بودند و به انتقاد از اوضاع موجود و اصلاحات اجتماعی نوین می پرداختند.

 

۴

·    اکثریت طرفداران جهان باستان، پیشرفت علمی و فنی عصر جدید را در مقایسه با آنتیک به رسمیت می شناختند.

 

۵

·    آنها به مثابه نمایندگان اپوزیسیون اشرافی ـ کاستی  و بورژوائی ـ کاستی  تلاش داشتند تا تحت شرایط موجود در سلطنت مطلقه بر ضد نتایج آن وارد عمل شوند.

 

۶

·    مخالفت آنها قبل از همه بر ضد مسائل زیر بود:

 

الف

·    بر ضد سیاست اقتصادی مرکانتیلیستی و تأثیرات آن

 

·    مراجعه کنید به مرکانتلیسم  

 

ب

·    بر ضد گسترش اقتصاد پولی

 

ت

·    بر ضد گسترش تجمل

 

پ

·    بر ضد زوال اقتصاد کشاورزی، که تا شروع سرمایه داری صنعتی همچنان ستون فقرات اقتصاد را تشکیل می داد.

 

۷

·    از نقطه نظر این اقشار که قدرت سلطنت مطلقه مرکزیت یافته هیچ دورنمای تاریخی مثبتی به روی شان نمی گشود، طبیعی بود که اپوزیسیون محافظه کار در نقشه های اصلاحی خویش مناسبات زندگی خودروی (طبیعی) یونان هومری و دوران آغازین جمهوری روم را الگوئی برای حال حاضر توصیه کند.

 

۸

·    مدافعان سنت فکری هومانیستی، اگرچه به ارزیابی منصفانه ای از آنتیک می پرداختند، اما روحیه سنت گرای آنها مانع کشف گرایش پیشرفتمند بی برگشت روند تاریخ می گشت.

 

۹

·    مدافعان تئوری پیشرفت خطی از سکوی دستاوردهای عصر جدید به ارزیابی تحقیرآمیز آنتیک می پرداختند و لذا از درک مقام تاریخی آنتیک عاجز می ماندند.

 

۱۰

·     اما اگر ما فقط نواقص و معایب تئوری پیشرفت راسیونالیستی ـ مکانیکی ـ خطی را در مد نظر قرار دهیم، دچار برخورد یکجانبه خواهیم گشت.

 

۱۱

·    زمانی می توان به میدان تأثیر تاریخی کامل تئوری پیشرفت خطی پی برد که پیشمرحله تئوری دیالک تیکی پیشرفت در آن را درک کنیم.

 

۱۲

·    تئوری دیالک تیکی پیشرفت، هر مرحله توسعه روند تاریخ را (چه آنتیک و چه قرون وسطی را) به مثابه حلقات ضرور در زنجیر جریان کلی تاریخ بشریت در نظر می گیرد.

 

۱۳

·    اولین گام در راه غلبه بر تئوری پیشرفت مکانیکی ـ خطی، در نیمه دوم قرن هجدهم برداشته شد.

 

۱۴

·    یعنی زمانی که محدودیت سلطنت مطلقه فئودالی آشکار شده بود و تحول دولت بر طبق نیازهای اقتصادی و اجتماعی طبقه متوسط (طبقه سوم) در دستور روز قرار گرفته بود.

 

۱۵

·    اما آنتیک این بار نیز به مثابه یک الگوی اجتماعی ایدئال مخالف با عصر جدید به دلایل زیر اعتبارش را حفظ کرد:

 

الف

·    چون در این زمان هنوز نیروهای مولده توسعه کافی نیافته بودند تا دورنمای تاریخی برای حل تضادهای اجتماعی پدید آید.

 

ب

·    در این دوره، تنها یک دورنمای تاریخی در راستای حل تضادهای سیاسی در دیدرس بود.

 

پ

·    حتی کسانی که به تئوری دیالک تیکی پیشرفت برخورد انتقادی می کردند، به دشواری می توانستند خود را از چنگ تصورات مبتنی بر جریان دایره وار تاریخ و یا جریان مکانیکی ـ خطی تاریخ رها سازند.

 

ت

·    و لذا نمی توانستند نهایتا از حد یک تاریخفلسفه غیر دیالک تیکی پا فراتر نهند.

·    تاریخفلسفه ای که تاریخ بشریت را تابع نقطه نظرهای مبتنی بر گمانورزی می کرد و برای تاریخ نقطه پایان تعیین می کرد.

·     نقطه پایانی که نافی توسعه تاریخی تاریخ بود.

 

۱۶

·    شرایط عینی لازم برای پیدایش تئوری دیالک تیکی ـ ماتریالیستی ـ تاریخی پیشرفت تنها با تشکیل عوامل زیر فراهم آمد:

 

الف

·    با تشکیل صنعت مدرن.

 

ب

·    با تشدید تضادهای اقتصادی میان تولید جامعتی و مالکیت خصوصی

 

پ

·    با بروز تضادهای طبقاتی میان پرولتاریای صنعتی مدرن و بورژوازی  

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر