خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی
(۷۲۴ ـ ۷۹۲)
درنگی
از
شین میم شین
۱
از حیای لب شیرین تو، ای چشمه نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
معنی تحت اللفظی:
تو چشمه شیرین گوارایی
و
هر قندی با توجه به لب شیرین تو
شرم زده است.
(عرق شرم بر پیشانی دارد.)
مشخصات اساسی و مهم یار کذایی در شعر حافظ
چیزهای فرمال و ظاهری و صوری اند
و
نه
چیزهای محتوایی، ذاتی و ماهوی.
اشراف فئودال عیاش
از اندام نوباوگان و از طرز حرف زدن آنان
کیف خر می کنند.
کسی به شعور و شخصیت و استعداد و علم و فن و فرهنگ همنوعان
اعتنایی ندارد.
در
طویله فئودالی
همه چیز بند تنبانی است.
۲
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
معنی تحت اللفظی:
خبری وجود ندارد که در مجلس رندان مطرح نشود.
مسئله فقط این است که افشای اسرار مجلس رندان
مصلحت نیست.
سیاوش کسرایی
به
درستی
می گفت:
هر بیت شعر
بسان بیتی (خانه ای) کافی و کامل و تمام است
و
هر شعر نو
قابل قیاس با بیتی
است.
اگر به ابیات غزلیات خواجه دقت شود،
بی ربطی آنها به همدیگر برملا می شود:
محتوای بیت قبلی
لب شیرین چشمه نوش
بود.
یعنی
خواجه
حریف و یا حریفه
را
به
چشمه
و
لبان او
را
به
لب چشمه
تشبیه کرده بود.
در این بیت غزل
بدون دلیل و مقدمه ای
سر و کله مجلس رندان پیدا می شود.
سؤال این است
که
رندان کیانند
و
جایگاه اجتماعی و خاستگاه و پایگاه طبقاتی شان
از چه قرار است؟
رند
در فرهنگ واژه ها
به
معانی زیر است:
زیرک
حیلهگر
زرنگ
آزرده شده
دلتنگ شده
ملول
احتمال آن می رود
که
رندان
قشری از اشرافیت فئودال را تشکیل داده باشد
که
مشخصات اصلی اش،
خردستیزی
نیهلیسم
خوش باشی
عیاشی
لاابالیگری
مستی
بی بند و باری
سنت گریزی
و
غیره
است.
رندیسم
را
در
قرن بیستم
می توان در مکاتب فلسفی بورژوازی واپسین
مثلا نیهلیسم، اسکپتیسیسم، اگزیستانسیالیسم و غیره
دید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر